آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

ییکی از وجوه مهمّ رمان های اجتماعی و واقع گرا، بازتاب وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه است. شخصیت-های کنش گر در این رمان ها بازتابی از جامعه هستند و به نمادی از تعارض با جامعه پدیدار می شوند. در عصر پهلوی دوم بسیاری از رمان های اجتماعی و واقع گرا پدید آمدند که به انتقاد از وضعیت سیاسی و اجتماعی موجود پرداخته اند. ازجمله ی این رمان ها، نیمه راه بهشت (1332ش)، شراب خام (1347ش) و سگ و زمستان بلند (1355ش) است که با گفتمانی انتقادی، به انتقاد از تقابل سنّت و تجدّد، روشنفکران سرخورده، نظام اداری و حکومتی و حضور و نفوذ آمریکا در ایران، پرداخته اند و زوایایی از جامعه ی عصر پهلوی دوم را بازنموده اند. مسأله اصلی در این پژوهش، بررسی رمان های مزبور، به شیوه تحلیل محتوا، به هدف تبیین نوع انتقادهایی است که هر یک از این رمان ها از وضعیّت سیاسی، اجتماعی و اداری جامعه داشته اند. یافته ی پژوهش نشان داده است که انتقادهایی که نویسندگان این رمان ها از وضعیّت سیاسی، اجتماعی و اداری جامعه مطرح کرده اند نشان دهنده ی شکافی است که میان نسل های مختلف جامعه و حکومت به وجود آمده است.

تبلیغات