توجه به تفاوت های زبانی زنان و مردان، از اواخر دهه 60 میلادی، در کشورهای غربی ودر نتیجهْ یافته های پژوهشگران جامعه شناسی زبان و فعالیت های آزادی خواهانه فمنیست-هاصورت گرفت. بسیاری از پژوهشگران و صاحب نظران، بر این باورند که زنان به خاطر خلق وخو و روحیات متفاوت، دیدگاه های متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ از این رو معتقدند که کاربردهای زبانی و شیوه نویسنگی آنان متفاوت است. در این پژوهش، به روش آماری توصیفی-تحلیلی و برپایه دیدگاه های برخی پژوهشگران، از جمله دیدگاه «سارا میلز» در کتاب سبک شناسی فمنیستی و نظریات پژوهشگران زبان شناسی اجتماعی، برای کشف نشانه های سبک زنانه در نویسندگی، هشت رمان شامل چهار رمان زن نوشت و چهار رمان مردنوشت در لایه زبانی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از شاخص های کاوش شده در حوزه زبانی، رمانهای زنان در هیچکدام از این شاخص ها، از نظر بسامد یکسان نیستند وگاهی این ویژگی ها در رمانهای نویسندگان مرد برجسته تر از رمان های نویسندگان زن است. بنابر نتایج حاصل از این پژوهش نشانه های سک زنانه در لایهزبانی (واژگانی و نحوی) قابل اثبات نیست وبهتر است این نشانه ها در شیوه های روایت از جمله زاویه دید،شخصیت پردازی ، لحن،صحنه و...جست وجو شود.