آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

تقابل مطلق میان «خودی» و «دیگری» از ویژگی های جهان بینی سنتی است و تعامل و گفتگو، مفاهیمی مدرن اند. متون ادبی کلاسیک بستر تقابل «دوگانه » هاست. اما رمان به معنای واقعی کلمه، محصول تعامل است. رمان های ابراهیم یونسی به سبب رئالیستی بودن، رسمیّت وجود وحقوق «دیگری» ها را مورد توجه قرار داده است. او در رمان «مادرم دو بار گریست» زندگی جوانی کُرد را توصیف می کند که از دیار «خود» آواره می گردد. نویسنده برخورد شخصیّت او را در پیوند با «دیگری» به صورت ویژه ای بازنمایی می کند. درک «دیگری» از منظر یک تبعیدی به مثابة یک «خود» مستقل و نیز «تقابل و تعامل» او با آن دیگری، مسأله اساسی رمان و همچنین مقالة حاضر است. در این پژوهش چگونگی رفتار شخصیّت های رمان با هویّت های مختلف و با تکیه بر نظریة «دیگربودگی باختین» در دو طیف «خودی» و «دیگری» از حیث تقابلی و تعاملی بودن بررسی شده است. نتیجة بررسی نشان می دهد کنش ارتباطی «خود» با دیگری به مثابة «عرب» و «حکومت پهلوی» در این رمان تقابلی و غیرگفتگویی است. اما «خودی» های دیگر با وجود نداشتن شناخت کافی از «دیگری»، توانسته اند به سبب همزیستی ناخواسته و دست یابی به شناختی نسبی از «دیگری»، با یکدیگر کنش ارتباطی غیرتقابلی و مبتنی بر گفتگو و تعامل داشته باشند.

تبلیغات