درباره پست مدرنیسم نمی توان تعریف جامع و مشخّصی ارائه داد. امّا با تمام اختلاف نظرها در این زمینه، ویژگی های مشترکی هست که بر اساس آن ها، می توان اثر پست مدرن را از غیرِ آن تا حدّی شناسایی و مرزبندی کرد. رمان «منِ او» نوشته رضا امیرخانی از رمان های برجسته فارسی است که شگردهای روایی پیچیده و منحصر به فردی دارد. از ویژگی های این رمان، حضور پررنگ و برجسته مؤلّفه های پست مدرن است. شناخت و بررسی این مؤلّفه ها به درک بهتر و خوانش دقیق تر داستان کمک می کند. همچنین، سبب می شود که لایه های پنهان متن آشکار شوند. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از مطالعه کتابخانه ای به بررسی رمان «منِ او» از رضا امیرخانی از منظر پسامدرن و اصول حاکم بر آن پرداخته شده است تا نشان داده شود که در نهایت این اصول در خدمت کدام معنا، مضمون و یا هدفی به خدمت گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که استفاده از شگردهای فراداستان، بینامتنیت، پایان چندگانه، تداخل سبک های ادبی و فرم بدیع و نو از مؤلّفه های پست مدرن در این اثر ادبی است که تمام این موارد در نهایت با اتّحاد برقرار کردن بین راوی ها در سطوح مختلف، معنا و مضمونی عرفانی خلق کرده اند. راوی، در این داستان بسیار پیچیده است. درواقع، می توان گفت که داستان منِ او، داستان شخصیتِ یک راوی پست مدرن است که مرز میان سنّت و مدرنیته و گذشته و حال را برداشته است و تمام هستی ها و باورها را به رسمیت می شناسد.