آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

هدف پژوهش حاضر، تحلیل رمان های نوجوان ایرانی، در چارچوب نظریه ی کارناوال باختین است. «امپراطور کلمات»، «هستی» و «دختره ی خل وچل» به دلیل داشتن کنش و فضای کارناوالی، به صورت هدفمند از میان رمان های نوجوان ایرانی انتخاب شدند. به دلیل اهمیت توانمندسازی نوجوان و پرورش صدای متمایزش، پرداختن به این نظریه ضروری است. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با روی کرد توصیفی تحلیلی است. براساس یافته ها، «امپراطور کلمات» با پدیدآوردن فضایی کارناوالی، اقتدار بزرگسال را می شکند و نوجوان را توانمند می کند. نوجوانان با درنوردیدن مرزها، نژادها و طبقه های مختلف را کنار هم قرار می دهند، اما مرزهای آهنین هنجارها، شکستنی نیستند و نه تنها نوجوانان که بزرگسالان را نیز محدود می کنند. در «هستی»، کنش های هنجارشکنانه ی نوجوان، در جامعه ای که نوجوانان ستم دیده اند، رسمیت و قدرت بزرگسالان را خدشه دار می کند. هنجارشکنی نوجوان، معطوف به قانون های خانه و جامعه و در زمینه ی جنسیت، دگرپوشی و گزینش هویت مردانه برای رسیدن به هویت زنانه در جامعه ی مردسالار اتفاق می افتد. در «دختره ی خل وچل»، طنز کارناوالی، قدرت مردانه را به نفع زنان رنج کشیده به سخره می گیرد. جنون نوجوان، زبانش را بی پرواتر و کنش هایش را کارناوالی تر می کند، اما تمسخر، تنها شکست هنجارها را یادآور می شود و تغییر دیگری در مناسبت های جامعه ی مردسالار به وجود نمی آورد. در نگاهی مقایسه ای، هنجارشکنی نوجوان در «هستی»، نتیجه بخش تر بوده است.

تبلیغات