پس از وقوعِ حوادث دگرگون کننده بنیادین، قانون اساسی جدید تدوین می شود. موجودیت یافتن قانون اساسی۱۳۸۲ افغانستان، به دنبال روی کارآمدن دولت جدید، نیز چنینْ بوده است. در فرآیند نگارشِ قوانین اساسی جدید، راجع به چیستی نظام آینده سیاسی کشور (بسیط یا مرکب بودن) تصمیم گیری می شود. موضوع فدرالی شدن افغانستان در فرآیند نگارش قانون اساسی جدید افغانستان، سرمنشأ مخالفت ها و موافقت های فراوان گردید. افغانستان، دارای بسترهای مناسب تنوّع قومی و مذهبی و نژادی برای تأسیس فدرالیسم بود؛ ولی دست اندرکاران تدوین قانون اساسی هشتم، از فدرالی سازی افغانستان صرف نظر نمودند. نگارندگان، در پاسخ به پرسش (کدامین دلایل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، سبب ساز شد تا فدرالیسم علی رغم وجود زمینه های مناسب، به قانون اساسی هشتم افغانستان راه نیابد) با بهره گیری از شیوه تحلیل اسنادی مبتنی بر زمینه یابی، به این یافته ها دست یازیدند که احتمال تجزیه کشور، شکاف اقتصادی موجود میان ولایات، احتمال افزون شدن دخالت همسایگان و کم سوادی و رشدنیافتگی سیاسی مردم، به ترتیب، مهم ترین دلایل ردِّ فدرالیسم در هنگامه تدوین قانون اساسی جدید بود.