حدیث، یکی از ارکان مهم علم و عمل مسلمانان است و رجوع به آن از امور بایسته برای دستیابی به باید و نبایدهای دینی است. از آنجا که حدیث، مشتمل بر الفاظ و جملات است، برای دستیابی به مدلول حدیث، چاره ای جز مراجعه به الفاظ تشکیل دهنده آن نیست. از سویی دیگر، الفاظ نیز گاهی با وجود یک ریشه و اصل معنایی، در معانی متفاوت بنا بر اسباب و دلایلی مانند سیاق و مجازگویی، گاهی با حفظ ساختار صرفی و گاه با تفاوت هایی در ساختار صرفی، به کار می روند، شناخت این الفاظ و معانی متنوع آن ها از اهمیت به سزایی برخوردار است و موجب رفع ابهام در فهم روایت می گردد. استخراج و جمع آوری چنین الفاظی را - در گستره احادیث و ذکر معانی متعدد آن ها و گستره به کار رفته برای هر معنا در احادیث - می توان به قیاس وجوه و نظایر قرآنی، وجوه و نظایر حدیثی گفت؛ هرچند چنین تعبیری همچنان مصطلح نشده است. در این مقاله به روش کتابخانه ای و گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها، تلاش می شود به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که وجوه و نظایر حدیثی چیست؟ با بیان معنای وجوه و نظایر و حوزه کارکرد آن نزد مسلمانان و نیز با ذکر مثال هایی از احادیث، می کوشیم تا جایی که ممکن است با ماهیت چنین علمی آشنا شویم و مقدمات کار گسترده در این حوزه را مهیا کنیم.