آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

جنبش های سیاسی اخیر در خاورمیانه با بی ثبات سازی نظم اقتدارگرا و تغییر ادبیات سنتی و تولید گفتمان نوین، نه تنها انفعال سیاسی هژمون در زیرسیستم خاورمیانه را تغییر داده است، بلکه عصر نوینی از سیاست منازعه گرایانه را تولید نمود. در این پیوند، تفسیر ایدئولوژیک از کنش های جمعی خاورمیانه، به عنوان رویکرد تقلیل گرا و جانبدار، پاسخگوی ماهیت کنش های جمعی منطقه نمی باشد. از منظر ایجابی، جنبش های خاورمیانه ای درصدد دستیابی به فردیت شهروندی می باشد و از منظر سلبی، نه تنها بر شعار های ارزشی و ایدئولوژیک تمرکز نداشتند، بلکه از کنش های نمادین علیه اسرائیل، آمریکا و منازعات خاورمیانه احتراز نمودند. بنابراین، پرسش از ماهیت جنبش های اخیر خاورمیانه به عنوان اهتمام اصلی نگاشته حاضر می باشد. فرضیه پژوهش جاری با تأکید بر رهیافت نئواسلامی،  بر این مسئله تأکید دارد که دموکراسی خواهی، حقوق بشر، رفتار برابر دولت از یک سو و تدریج گرایی اسلامی، مدرن سازی اسلام، اعتدال و پیوند پراگماتیک با غرب از سوی دیگر به عنوان مطالبه جنبش های اخیر می باشد. در این راستا، مطالبه دموکراسی در جوامع عربی پیامد صدور دموکراسی غربی نمی باشد، بلکه برآیند تغییرات اجتماعی- فرهنگی به مثابه بخشی از فرآیند جهانی شدن می باشد. در نتیجه جنبش های اخیر خاورمیانه نشان دادند که نه تنها دموکراسی متضمن سکولاریسم نمی باشد، بلکه دموکرات ها لزوما لیبرال نمی باشند.

تبلیغات