آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

فخرالدین عراقی شاعر قرن هفتم هجری دارای مسلک عرفانی و تابع و شارح نظریات محی الدین عربی است. زبان شعری او، رمزی است و در آن از اصطلاحات خمریه ای برای بیان اندیشه های وحدت وجودی استفاده شده است. این زبان، ظرفیت ویژه ای برای بیان تمثیلی مفاهیم در شعر او را ایجاد کرده است که گنجاندن آنها در زبان مستقیم ناممکن می نماید. کشف این اصطلاحات خاص برای شناخت شعرای عارف در زبان پارسی نیازمند تحقیق بیشتر است. در این پژوهش که با شیوه کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی انجام می شود، تلاش خواهد شد تا نشان دهیم که «نیم مستی» در اشعار عراقی چه معنایی دارد، علل آن چیست، چه مشکلاتی را بر سر راه سالک ایجاد می کند و چاره رفع آن کدام است. برای دستیابی به این اهداف، اصطلاح عرفانی «نیم مست» را در دیوان عراقی بررسی می کنیم. این بررسی با تأکید بر مؤلفه های معنایی مرتبط با وحدت وجود و زیرساخت های فکری ابن عربی انجام خواهد شد. در اشعار او این کلمه مرکب «صفتی برای حال خود»، «صفتی برای چشم ساقی» و یا «وجه شباهتی میان حال خود و چشم ساقی» است. شاعر با این اصطلاح، از مخموری و احتیاج به می وصال برای تکمیل مستی خویش، شکایت می کند.

تبلیغات