روابط دختروپسر در قرآن:اختلاط و آمیختگی (2)
آرشیو
چکیده
متن
در نوشتار گذشته ـبشارت شماره 11ـ مسأله «اختلاط» از منظر قرآن به اجمال مورد بررسی قرار گرفت. در این نوشتار ـدر ادامه همان مسألهـ به افقِ جدیدی میرسیم. در این افق؛ «اختلاط و آمیختگی» را در آیینه روایات، سیره پیشوایان و گفتار عالمان پی خواهیم گرفت.
سؤال اصلی این است که آیا در تعامل و بر خوردِ دختران و پسران و بطور کلّی زنان و مردان، میتوان به یک اصل و قاعده کلّی روی آورد؟ آن اصل و قاعده کلّی چیست؟ آیا نظر و بنا بر اختلاط و آمیختگی است یا تفکیک و جداسازی؟ آیا در آموزههای دینی و متونِ شرعی اختلاط و آمیختگی حالتِ استثنا و ضرورت دارد و جز در ظرفِ ضرورتها و ناچاریها نمیتوان به آن گردن نهاد؟ آیا شیوه پیشوایان معصوم نسبت به اختلاط زنان و مردان؛ باز دارنده بوده است یا تشویق و ترغیب؟ یا آنکه آنان در این مسأله سکوت کردهاند؟
پاسخ را از سخنِ عالمانِ دین آغاز کنیم. در میانِ فقیهانِ شیعه؛ ملا محمّد کاظم یزدی از جمله کسانی است که به طرح این مسأله پرداخته است. وی اختلاطِ زنان و مردان را ـجز برای پیرانـ مکروه دانسته است. متن گفتار وی چنین است: اختلاط زنان با مردان ـجز برای پیرانـ مکروه است.1 اختصاصِ کراهت به غیر پیران شاید به خاطر ویژگی باشد که در جوانان است و در پیران و از کار افتادگان نیست. آن ویژهگی ـهر چه باشدـ سببِ صدور حکم کراهت شده است. آیا آن ویژهگی؛ توفانِ غرایزی است که در جوانان است و در پیرانِ از کار افتاده نیست؟!
آیا نیروی تجاذب و کشش در جوانان هست و در پیران نیست یا اگر باشد بسیار کمرنگ و بیرنگ است؟
بهتر است ردّ پای حکم ـکراهتـ را در آینه احادیث پیگیری کنیم که مستند و مبنای این حکم چیست؟
از اولین پیشوای معصوم امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که آن حضرت در برابر مردم میایستاد و به آنان میفرمود: ای مردم عراق؛ خبر یافتم که زنان شما در راهها پهلو به پهلوی مردان میزنند آیا شرم نمیکنید؟2
باید دید منظور از این روایت چیست؟
آیا منظور آن است که زنان و مردان در هیچ حال و هیچ مکانی نباید همراه و همدوش یکدیگر باشند هر چند به یکدیگر تنه نزنند و با احتیاط از کنار یکدیگر عبور کنند؟ در حقیقت آیا منظور امام (ع) وا داشتنِ مردمِ عراق به رعایت اصول پیشگیری و اقداماتِ تأمینی است؛ همان که در نوشتار پیشین به اشارت از آن سخن رفت؟ آیا دین، از دین باوران خواسته تا با از بین بردنِ زمینههای اختلاط و همدوشی ـ که مقدماتی اختیاری هستند ـ زمینههای ارتباطهای فیزیکی و تماسهای بدنی را از بین ببرد؟ ممکن است همه این مصلحت اندیشیها منظور آورنده دین باشد.
در اینجا یاد آوری این نکته به جدّ ضروری است که مطرح کردنِ اصلِ تفکیک و رعایتِ حفظ حریم و پرهیز از اختلاط و آمیختگی به هیچوجه به معنای محروم کردنِ نیمی از پیکره اجتماع ـزنان و دخترانـ از حقوق اجتماعی و شرکت در اجتماعات نیست. چه اینکه رعایت این اصول اختصاص به دختران و زنان ندارد که پسران و مردان را نیز در بر میگیرد. ازین گذشته لازمه حفظِ حریم محروم ماندن از شرکت در اجتماعات نیست چرا که هر دو گروه دختران و پسران با رعایت این اصل میتوانند در اجتماعات و سمینارها شرکت کرده، به تحصیل علم و دانش روی آورند. چنانکه شیوه تفکیک در حوزههای دینی ما همواره رعایت میشده، مدارس دختران و پسران از همدیگر جدا بوده و تحصیل و دانش در هر دو جریان داشته است.
در همین زمینه شهید مرتضی مطهری میگوید: «سنّت جاری مسلمانان از زمانِ رسولِ خدا همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند، ولی همواره «حریم» رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتّی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است».3 هم او میگوید: «اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در مساجد را میدهد دستور میدهد به صورتِ مختلط نباشد، محلها از یکدیگر جدا باشد. آوردهاند که: پیغمبر اکرم(ص) در زمان حیاتِ خویش اشاره کرد که درِ ورودی زنان به مسجد از درِ ورودی مردان مجزا باشد. روزی اشاره به یکی از درها کرد و فرمود: خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم. نیز نقل شده است: پیغمبر اکرم دستور داد: شب هنگام که نماز تمام میشود، اول زنها بیرون بروند، بعد مردها. رسولِ خدا خوش نمیداشت که زن و مرد در حال اختلاط از مسجد بیرون روند. زیرا فتنهها از همین اختلاطها بر میخیزد. رسول خدا برای اینکه برخورد و اصطکاکی رخ ندهد دستور میداد: مردان از وسط و زنان از کنار کوچه یا خیابان بروند. یک روز رسول خدا در بیرون مسجد بود، دید مردان و زنان با هم از مسجد بیرون آمدند. فرمود: بهتر اینست شما صبر کنید آنها بروند.4»
خلاصه آنکه؛ آنچه از آیات، روایات و سخن عالمان به دست میآید این است که در روابط زنان و مردان و دختران و پسران؛ اصل بر حفظ حریم و پرهیز از اختلاط و آمیختگی است.
1. عروة الوثقی، مسأله 49.
2. وسائل ج 14، باب 132، من ابواب مقدمات النکاح، حدیث 1 «یا اهل العراق نُبِئتُ انّ نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق أما تستحیون؟».
3. مسأله حجاب، ص 225.
4. همان، ص 217.
سؤال اصلی این است که آیا در تعامل و بر خوردِ دختران و پسران و بطور کلّی زنان و مردان، میتوان به یک اصل و قاعده کلّی روی آورد؟ آن اصل و قاعده کلّی چیست؟ آیا نظر و بنا بر اختلاط و آمیختگی است یا تفکیک و جداسازی؟ آیا در آموزههای دینی و متونِ شرعی اختلاط و آمیختگی حالتِ استثنا و ضرورت دارد و جز در ظرفِ ضرورتها و ناچاریها نمیتوان به آن گردن نهاد؟ آیا شیوه پیشوایان معصوم نسبت به اختلاط زنان و مردان؛ باز دارنده بوده است یا تشویق و ترغیب؟ یا آنکه آنان در این مسأله سکوت کردهاند؟
پاسخ را از سخنِ عالمانِ دین آغاز کنیم. در میانِ فقیهانِ شیعه؛ ملا محمّد کاظم یزدی از جمله کسانی است که به طرح این مسأله پرداخته است. وی اختلاطِ زنان و مردان را ـجز برای پیرانـ مکروه دانسته است. متن گفتار وی چنین است: اختلاط زنان با مردان ـجز برای پیرانـ مکروه است.1 اختصاصِ کراهت به غیر پیران شاید به خاطر ویژگی باشد که در جوانان است و در پیران و از کار افتادگان نیست. آن ویژهگی ـهر چه باشدـ سببِ صدور حکم کراهت شده است. آیا آن ویژهگی؛ توفانِ غرایزی است که در جوانان است و در پیرانِ از کار افتاده نیست؟!
آیا نیروی تجاذب و کشش در جوانان هست و در پیران نیست یا اگر باشد بسیار کمرنگ و بیرنگ است؟
بهتر است ردّ پای حکم ـکراهتـ را در آینه احادیث پیگیری کنیم که مستند و مبنای این حکم چیست؟
از اولین پیشوای معصوم امیرالمؤمنین(ع) روایت شده که آن حضرت در برابر مردم میایستاد و به آنان میفرمود: ای مردم عراق؛ خبر یافتم که زنان شما در راهها پهلو به پهلوی مردان میزنند آیا شرم نمیکنید؟2
باید دید منظور از این روایت چیست؟
آیا منظور آن است که زنان و مردان در هیچ حال و هیچ مکانی نباید همراه و همدوش یکدیگر باشند هر چند به یکدیگر تنه نزنند و با احتیاط از کنار یکدیگر عبور کنند؟ در حقیقت آیا منظور امام (ع) وا داشتنِ مردمِ عراق به رعایت اصول پیشگیری و اقداماتِ تأمینی است؛ همان که در نوشتار پیشین به اشارت از آن سخن رفت؟ آیا دین، از دین باوران خواسته تا با از بین بردنِ زمینههای اختلاط و همدوشی ـ که مقدماتی اختیاری هستند ـ زمینههای ارتباطهای فیزیکی و تماسهای بدنی را از بین ببرد؟ ممکن است همه این مصلحت اندیشیها منظور آورنده دین باشد.
در اینجا یاد آوری این نکته به جدّ ضروری است که مطرح کردنِ اصلِ تفکیک و رعایتِ حفظ حریم و پرهیز از اختلاط و آمیختگی به هیچوجه به معنای محروم کردنِ نیمی از پیکره اجتماع ـزنان و دخترانـ از حقوق اجتماعی و شرکت در اجتماعات نیست. چه اینکه رعایت این اصول اختصاص به دختران و زنان ندارد که پسران و مردان را نیز در بر میگیرد. ازین گذشته لازمه حفظِ حریم محروم ماندن از شرکت در اجتماعات نیست چرا که هر دو گروه دختران و پسران با رعایت این اصل میتوانند در اجتماعات و سمینارها شرکت کرده، به تحصیل علم و دانش روی آورند. چنانکه شیوه تفکیک در حوزههای دینی ما همواره رعایت میشده، مدارس دختران و پسران از همدیگر جدا بوده و تحصیل و دانش در هر دو جریان داشته است.
در همین زمینه شهید مرتضی مطهری میگوید: «سنّت جاری مسلمانان از زمانِ رسولِ خدا همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند، ولی همواره «حریم» رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتّی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است».3 هم او میگوید: «اسلام در عین اینکه به زنان اجازه شرکت در مساجد را میدهد دستور میدهد به صورتِ مختلط نباشد، محلها از یکدیگر جدا باشد. آوردهاند که: پیغمبر اکرم(ص) در زمان حیاتِ خویش اشاره کرد که درِ ورودی زنان به مسجد از درِ ورودی مردان مجزا باشد. روزی اشاره به یکی از درها کرد و فرمود: خوب است این در را به بانوان اختصاص دهیم. نیز نقل شده است: پیغمبر اکرم دستور داد: شب هنگام که نماز تمام میشود، اول زنها بیرون بروند، بعد مردها. رسولِ خدا خوش نمیداشت که زن و مرد در حال اختلاط از مسجد بیرون روند. زیرا فتنهها از همین اختلاطها بر میخیزد. رسول خدا برای اینکه برخورد و اصطکاکی رخ ندهد دستور میداد: مردان از وسط و زنان از کنار کوچه یا خیابان بروند. یک روز رسول خدا در بیرون مسجد بود، دید مردان و زنان با هم از مسجد بیرون آمدند. فرمود: بهتر اینست شما صبر کنید آنها بروند.4»
خلاصه آنکه؛ آنچه از آیات، روایات و سخن عالمان به دست میآید این است که در روابط زنان و مردان و دختران و پسران؛ اصل بر حفظ حریم و پرهیز از اختلاط و آمیختگی است.
1. عروة الوثقی، مسأله 49.
2. وسائل ج 14، باب 132، من ابواب مقدمات النکاح، حدیث 1 «یا اهل العراق نُبِئتُ انّ نسائکم یدافعن الرجال فی الطریق أما تستحیون؟».
3. مسأله حجاب، ص 225.
4. همان، ص 217.