تاریخ عکاسی در ایران تافته ای جدابافته از تاریخ این سرزمین نیست. از این رو، توجه به زمینة سیاسی و اجتماعی می تواند منظر مناسبی برای بازخوانی آن فراهم آورد. به منظور درک بهتر شرایط عکاسی در ایران در دورة قاجار (پیش و پس از مشروطه) و نقش این رسانة نوپا در فضای آن دوران، نگارندگان دریچة «گفتمان» را به روی تاریخ عکاسی در ایران می گشایند تا به این سؤال پاسخ دهند که چه گفتمانی و چگونه در این دوره صورت بندی شده است و این گفتمان چه ارتباطی با قدرت دارد؟ از سوی دیگر، غلبة این گفتمان به طرد چه گفتمانی منجر شده است؟ چهارچوب مفهومی و روش شناختی این تحقیق بر اساس اندیشه های میشل فوکو است. هدف از این مطالعه تبارشناسی گفتمان عکاسی در دورة پیش و پسا مشروطه و بررسی نقش ایدئولوژیک عکاسی در آن دوره است. نگارندگان در آغاز به شرایط ظهور گفتمان عکاسی در دورة قاجار می پردازند و در رویه ای تاریخی روشن می سازند که گفتمان «سیاسی»، با توجه به برداشت سنتی از «سیاست» و قدرت، در این دوره صورت بندی شده و غالب آمده و همین گفتمان، به تبع انقلاب مشروطه، به نحوی اساسی تغییر شکل یافته است. سرانجام، گفتمان (غالب) سیاسی به طرد گفتمان (خاموش) اجتماعی در تاریخ عکاسی ایران منجر شده است.