ترجمه یکی از مهم ترین مسائل فرهنگی معاصر است؛ زیرا وظیفة مترجم تنها جایگزینی الفاظ نیست، بلکه به عنوان یک میانجی، سعی در ایجاد نوعی هماهنگی بین فرهنگ ملّی و فرهنگ مبدأیی دارد که دارای عادات و رسوم خاصّ خود است. این مسأله کار مترجم را دشوار و مأموریّت او را با پیچیدگی همراه می سازد. نیومارک، دانشمند و نظریّه پرداز آمریکایی در حوزة ترجمه، روش هایی را برای ترجمة عناصر فرهنگی پیشنهاد داده که در محافل علمی مورد قبول واقع شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک سعی دارد به بررسی و نقد شیوة ترجمة مفاهیم فرهنگی موجود در رمان «اللّصّ والکلاب» نجیب محفوظ، توسّط دو مترجم ایرانی بپردازد. با وجود تلاش های دو مترجم، نوعی پیچیدگی و کاستی در ترجمة عناصر فرهنگی دیده می شود. نتایج نشان می دهد که در این دو ترجمه، روش تلفیقی به عنوان یکی از روش های موفّق ترجمة عناصر فرهنگی، کمتر استفاده شده است.