آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

تقابل های معنایی از عناصر برجسته ی معناشناختی(semantic elements) ساختارباوران است که به برّرسی تثبیت قطب های دوگانه در آثار ادبی می پردازد، امّا فراروی از تقابل های دوگانه برخورد متفاوتی با زبان در حوزه ی تقابل های معنایی است، بدین معنا که گاه در درون شبکه ی گسترده و نظام مند تقابلی با مفاهیمی رو به رو می شویم که به دلیل فراروی از حوزه ها و زمینه های تقابل ساز و طرح چشم انداز ها و افق های جدید(new horizon) کلامی و معرفت شناختی رویکردی ساختارشکنانه نسبت به تقابل های دوگانه دارند. در برّرسی ساختاری دیوان حافظ شبکه ی سازمان یافته و منسجم تقابل های معنایی به خوبی مشهود است، امّا در افق های معنایی خاصّ اندیشه و ذهن شاعر، با دست یابی به دیدگاهی فراتر از تقابل های متعارف( normal oppositions) و عناصر شکل دهنده به آن ها مبنا(base) و معنای(semantic)تقابل ها در هم می ریزد و این شکست به دلایل متعدّدی در ساخت زبان صورت می پذیرد که این پژوهش به برّرسی علل و عوامل آن می پردازد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر این پدیده ی معنایی در بیان بهتر مفاهیم انتزاعی است که به روش کتابخانه ای و مطالعه ی کتاب ها و مقالات الکترونیکی انجام شده است.

تبلیغات