خیزش های مردمی در کشورهای خاورمیانه عربی و شمال آفریقا دگرگونی ها و تحولات جدیدی را به وجود آورده است. درواقع تاریخ جدید عربی در سایه جهانی شدن و فن آوری های نوین ارتباطی رقم خورده است. به تبع، انقلاب های جوانان عرب؛ ادبیات جدیدی را در روابط بین الملل و مطالعه انقلاب های مجازی و پست مدرن به وجود می آوردکه خود گویای این نکته خواهد بود که جریان اصلی روابط بین الملل توان پاسخ گویی به تحولات نوظهور در نظام بین الملل را ندارند. لذا این مقاله در چارچوب روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به داده های اسنادی مدعی است که چارچوب تحلیلی سازه انگاری با نگاه به عوامل جامعه شناختی، هنجاری، هویت، فرهنگ و تأکید بر نقش گفتمان ها و ایده های فرهنگی همچون مردم سالاری، اسلام و قومیت در خاورمیانه و جهان زمینه مناسبی را برای تحلیل تحولات کشورهای عربی فراهم می کند. بریا این منظور، ضمن بررسی تطورات تاریخی پارادایم ها و نظریه های روابط بین الملل، چارچوب تحلیل سازه انگاری تبیین می شود و در ادامه گزاره های مهم سازه انگاری، از جمله: جایگاه و اهمیت ساختارهای هنجاری، فکری و غیرمادی همانند ساختارهای مادی؛ اثر و نقش هویت ها در تکوین منافع و رفتار بازیگران و رابطه متقابل ساختار و کارگزار در ارتباط با تحولات سیاسی و اجتماعی اخیر کشورهای عربی مورد بررسی قرار می گیرد.