معماری موسیقی مجسم است، که آوای فرشتگان ملکوتی را در چشم مخاطبان متبلور می سازد. نظام هندسی مشترک هر دو هنر ناخودآگاه ما را به سوی پدیده ای همسان هدایت می کند، که به دنبال وجوه مشترکی در آن ها باشیم. این همگونی و هارمونی، حسی خوشایند در دیدگان مخاطب پدید می آورند و او را به بازنگری مجدد و تعمق در فضا وا می دارد. هدف از این پژوهش بازیابی رموز موسیقی و معماری و دریافت وجه تشابهات شان می باشد. پرسش اصلی فرا روی پژوهش حاضر این است که: «وجه تشابه معماری و موسیقی مؤکد بر چه اِلمان هایی است؟»
در پی پاسخ به پرسش فوق، این پژوهش مروری گذرا بر شرح عالم اصوات و جایگاه آن در هنر اسلامی دارد و بر اساس مطالعات و تحقیقات صورت گرفته، به شیوه کتابخانه ای و به روش تحلیلی، از منظر اندیشمندان و شرق شناسان معاصر نوشته شده است. نتایج پژوهش نیز نشان از آن دارد که هنرهای سمعی-بصری در اسلام به بیانصفات جمالی الهی می پردازند، که این دیدگاه در دوران معاصر موثر بر هنر غرب نیز بوده است.