هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر آنومی و اقتدارگرایی در بستر پایگاه اجتماعی- اقتصادی بر تمایل به رفتارهای انحرافی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز است. در پژوهش حاضر با کمک نظریه آنومی مرتون از یک سو و نظریه اقتدارگرایی لیپست از سوی دیگر شش فرضیه و یک مدل نظری طراحی و آزمون شده است. روش پژوهش حاضر پیمایشی بوده و دادهها از 480 دانشجوی مشغول به تحصیل در دانشگاه چمران جمعآوری شده است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه خودسنجی است که علاوه بر اطلاعات جمعیتشناختی از متغیرهای پایگاه اجتماعی-اقتصادی در دو بعد عینی و ذهنی، احساس آنومی، اقتدارگرایی و تمایل به رفتارهای انحرافی نیز تشکیل شده است. نتایج نشان داد که کلیه ضرایب همبستگی بین متغیرهای تحقیق معنادار است و هر شش فرضیه تأیید شد. همچنین ضرایب استاندارد رگرسیون نشان دادند که کلیه مسیرهای مدل نظری پژوهش با پایگاه عینی تأیید میشود، اما این مدل با پایگاه ذهنی تأیید نشد. همچنین نتایج نشان دادند که آنومی، اقتدارگرایی و تمایل به رفتار انحرافی هریک مسایل اجتماعی عمدهای برای جامعه ایران به شمار میآید و ارتباط درونی این متغیرها با تأکید بر بستر اقتصادی و طبقاتی بروز آنها باید مد نظر قرار گیرد.