یکی از شاخصه های مهم اجتماعی ایران که همواره موجبات بالندگی و رشد میهن ما را در اعصار مختلف فراهم آورده، مهاجرت اقوام مختلف ایرانی به دیگر مناطق جهان است.این مهاجرت ها همواره از عوامل مهم گسترش فرهنگ ایران در فراسوی مرزها و معرفی جلوه های فرهنگی تمدنی ایران زمین به دیگر ملل جهان بوده و در بسیاری از موارد نیز نتایج درخشانی به دنبال داشته است.مهاجرت بلوچ های ایرانی به منطقه شرق آفریقا و ارتباطات صمیمانه آنها با بومیان این سرزمین طی حدود سیصد و اندی سال گذشته، که به طور سازمان یافته و هدف مند صورت گرفته، یکی از این نمونه ها به شمار می رود که هرچند چندان مورد توجه محققان داخلی قرار نگرفته ولی دربرگیرنده نتایج مهمی بوده است.
در این مقاله نویسنده با دستمایه قرار دادن دلایل مهاجرت و چگونگی استقرار مردمانی از بلوچستان ایران به سرزمین شرق آفریقا تلاش کرده است تصویری کلی از وضعیت گذشته و حال آنان در کشورهای کنونی تانزانیا ، کنیا و اوگاندا ترسیم کرده و نقش آنان در توسعه بخش هایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در این کشورها را تا حد امکان مورد بررسی قرار دهد.
سؤال اصلی پژوهش دلایل مهاجرت و چگونگی استقرار بلوچ های ایرانی در منطقه شرق افریقا و فرضیه اصلی نیز چگونگی ارتباط دوستانه بلوچهای ایرانی با بومیان کشورهای شرق آفریقا و مقبولیت عمومی از سوی مردم این کشورهاست. چارچوب مقاله بر مبنای نقش تأثیرگذار ایرانیان مهاجر به مناطق مختلف جهان در گسترش فرهنگ و تمدن ایران است و نتایج سیاسی و فرهنگی حاصل از استقرار بلوچهای ایرانی در کشورهای امروزین کنیا، اوگاندا و تانزانیا متغیرهای مستقل پژوهش قلمداد میشوند. در این مقاله با بهرهگیری از روش تحلیل و توصیف (و تا حدودی مطالعات میدانی)تلاش شده است عوامل اصلی کنش گر بر فرآیند مهاجرت و استقرار بلوچ های ایرانی در شرق آفریقا مورد بررسی قرار گیرند.پرداختن به موضوع حضور اقلیت بزرگی از ایرانیان در کشورهایی همچون تانزانیا، کنیا و اوگاندا که با گذشت چند سده همچنان به سنت های ایرانی خود پایبند مانده و با غفلت اندیشمندان داخلی مواجه گشته اند نیز نوآوری این مقاله محسوب می گردد.