شهر قزوین پس از تشکیل دولت صفوی اهمیت ویژه و منحصر به فردی یافت و به سرعت مراحل رشد و ترقی خود را در زمان شاه طهماسب اول طی کرد. این شهر در وهله نخست مرکز تجمع گروه ها و اقوام مختلفی شد که پس از پایتخت شدن راهی این شهر شدند. همچنین مرکزیت سیاسی این شهر اهمیت مذهبی و تجاری قابل توجهی بدان بخشید. در این دوران ساخت بناها و مساجد جلوة جدیدی به فضای این شهر بخشید، اما دیری نپایید که باانتقال پایتخت به اصفهان همین شهر پر جمعیت و پر جنب و جوش بر اثر نا بسامانی و درهم ریختگی سیاسی و اجتماعی رونق گذشتة خود را از دست داد. بررسی چگونگی گسترش شهری و صورت بندی های اجتماعی این شهر با توجه به تنوع قومی ـ مذهبی در این دوران سزاوار پژوهشی جدید است. در این مختصر مسئله جابه جایی اقوام و گروه های مذهبی و کارگزاران دیوانی و پیامدهای آن در کالبد شهری به منزلة محور بحث مورد بررسی قرار گرفت.