در قرآن و سنت جایگاه ویژه و منحصربه فردی به اهل بیت (ع) داده شده است. توجه به این جایگاه اقتضا می کرد که این خاندان پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) سکاندار دستگاه حکومتی مسلمانان شوند و در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی جامعة اسلامی رهبری بلا منازع را برعهده گیرند. پس از گذشت نیم قرن از واقعة سقیفة بنی ساعده، ماجرای خونین کربلا به وقوع پیوست و بر عترت پیامبر آن رفت که رفت و حتی طرح فضائل آنان ممنوع و خطرآفرین شد.
امیر المؤمنین علی (ع) با شناخت عمیق از مقولة چگونگی گفتمان با اهل بیت (ع) در عصر خود و آینده به طرح مبانی نظری مربوط به عترت پیامبر (ص) و آثار گستردة آنان در حیات بشری و به خصوص جامعة اسلامی پرداخت. در این مقاله با رویکردی تاریخی ـ تحلیلی شیوة پرداختن امام به این مسئله مورد بررسی قرار می گیرد و تلاش آن حضرت برای بیدار کردن وجدان های خفته در قبال وظیفه ای که در برابر این هدایتگران الهی داشت، بررسی می شود و سرانجام، اثر گذاری ارشادات امام در بخشی از جامعه با وجود موانع بسیار، و صفات محبان اهل بیت (ع) در کنار صفات مخالفان آنان طرح می گردد.