چکیده

توجه به جایگاه زنان در برنامه های توسعه دارای اهمیتی کلیدی است زیرا مشارکت زنان در عرصه های گوناگون اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی، از شاخص های مهم توسعه انسانی و پایدار مورد نظر سازمان ملل متحد در تعیین درجه توسعه یافتگی محسوب می شود. نادیده گرفتن زنان به عنوان نیمی از منابع انسانی جامعه چرخ توسعه جامعه را کند می کند. به منظور تحقق توسعه انسانی توجه به جایگاه نقش آفرین زنان در فرایند توسعه کشور و تامین مطالبات این قشر عظیم در برنامه های توسعه ای و کلان کشور ضروری است.این پژوهش به دو پرسش اساسی که «از منظر تئوریک و عملکرد اجرایی، برنامه های پنج گانه توسعه، چه تفاوت ها و همانندی هایی به لحاظ توجه به جایگاه زنان با هم دارند؟ و کدامیک از برنامه های توسعه کشور، در توجه به جایگاه زن در فرایند توسعه عملکرد موفق تری داشته است؟ پاسخ می دهد. فرضیه اصلی در پاسخ به پرسش اصلی این است: «به نظر می رسد توجه به جایگاه زنان در برنامه های پنج گانه توسعه بر روی محور حداقل ها و حداکثرها در نوسان بوده، حداقل ها از برنامه اول شروع شده و در برنامه چهارم و پنجم به سمت حداکثرها پیش می رود. در مجموع توجه به جایگاه زن در فرایند توسعه کشور در برنامه های سوم، چهارم و پنجم توسعه، دارای روندی رو به بهبود و پیشرفت بوده است.» روش تحقیق در این مقاله، روش توصیفی-تحلیلی است. جایگاه زنان در قانون اساسی، و برنامه های پنج گانه توسعه به صورت مقایسه ای واکاوی می شود

تبلیغات