صعالیک گروهی بودند که از دل جامعه ی جاهلی سربرآوردند و رو در روی آن قرار گرفتند. در این راستا، آنان دست به تمرد زدند و بر سنت ها و هنجا رهای اجتماعی، فرهنگی و ادبی شوریدند. بی شک هدف قرار دادن هنجارهای اجتماعی و پیوستن شمار قابل توجهی از اعضای جامعه ی جاهلی عرب به جریان صعالیک، حکایت از وجود یک اشکال اساسی در نظام اجتماعی موجود داشته است.
بررسی اوضاع و شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در این دوره، تصویری از یک ساختار معیوب و ناسالم در نظام قدرت را نشان می دهد. در این فضا، قدرت در انحصار طبقه ای خاص است و نهادهای فرهنگی دارای کارکردی ایدئولوژیک اند تا این وضعیت در جهت منافع عنصر مسلط استمرار یابد. از نقطه نظر مکتب روانشناسی آدلر، در این شرایط، ساختار بیمار قدرت، تحقیر را تکثیر کرده و منجر به ایجاد عقده ی حقارت می گردد. در پی ایجاد این احساس کهتری، میل به قدرت و مهتری شدیدا احساس می شود و سپس انواع مختلفی از واکنش ها و مکانیسم های جبرانی، متاثر از این گره روانی، بروز پیدا می کند.
از آنجا که به گواهی تاریخ، صعالیک نیز دارای چنین وضعیتی بودند، کوشش می شود تا بازتاب واکنش ها و شیوه های جبرانی، در اشعار شان نشان داده شود و بر اساس الگوی روانشناسی آدلر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.