حدیث در تاریخ پر فراز و نشیب خود، همواره در معرض تحریف، جعل و تأویل گروه ها و فرقه هایی بوده که هر کدام به نوعی برای مشروعیت بخشیدن به مبانی خود به آن دست زده اند. از جمله این فرقه ها، اهل تصوّف هستند که در طول تاریخ حیات خود، به فرقه ها و شعب بسیار زیادی منشعب شده اند. از آن جا که صوفیه در تعالیم خود از احادیث استفاده زیادی کرده اند، بررسی تعامل صوفیه با حدیث، ضروری به نظر می رسد. از این رو، در این پژوهش به بررسی و نقد این تعامل پرداخته شده است.