چکیده

در سیر تحولات معرفتی در عرصه مطالعات علوم انسانی از جمله اندیشه سیاسی بر اساس گرایش های کمتر انتقادی و بیشتر تقلیدی و متاثر از ورود ترجمه ای مباحث علوم انسانی، بستر اندیشه ورزی سیاسی و اجتماعی از قوت کافی برخوردار نبوده و حتی پس از انقلاب اسلامی نیز تقسیم بندی قابل اطمینان نحله ها و آثار در حیطه اندیشه سیاسی شکل نگرفته است. و این در حالی است که مقوله تولید علم و ضرورت نظریه پردازی و اندیشه ورزی سیاسی و تامل در مقدمه اندیشه سیاسی به صورت روشمند و با اتکا به مبانی معرفتی و شرایط محیطی جامعه اسلامی از اهداف استراتژیک نظام سیاسی و مورد عنایت نخبگان و دستاندرکاران قرار دارد. اما به رغم شرایط و مقتضیات مناسب و تغییرات محیطی که موجب دگرگونی در سطح تقاضای جامعه شده است. همچنان طرح این سئوال اساسی مطمح نظر نخبگان و اندیشه ورزان قرار دارد: چه عامل یا عواملی باعث رکود فکری و تکوین اندیشه ورزی در ایران معاصر و مانع از برخورد خلاق و روزآمد با مفهوم و مباحث این حوزه از علوم انسانی گردیده است.

تبلیغات