شعر فارسی گذشته ای درخشان دارد، اما هیچ کدام از سخن سرایان زبان فارسی، در ادب گذشته ایران، به گونه ای اختصاصی به ادبیات کودکان نپرداخته و اثری مخصوص به کودکان پدید نیاورده است.
شعر مکتوب کودک در ادبیات ایران از دوره بیداری آرام آرام پدیدار شد و از آغاز سده چهارده هجری، کم کم نوشته هایی درباره ادبیات کودکان و نوجوانان به نگارش درآمد.
لالایی ها در کنار متل ها، منظومه ها، ترانه های عامیانه کودکانه و ... یکی از گونه های منظوم ادبیات کودکانه هستند که از سرچشمه های عاطفه، احساس و مهر جوشیده اند و در حوزه ادبیات عامیانه قابل بررسی اند.
مخاطبان اصلی لالایی ها، هم زمان شعر، موسیقی و رقص را به اجرا درمی آورند. و از آن جایی که در بستر ادبیات عامیانه و شفاهی جریان دارند، متاسفانه کم تر به کتابت رسمی درآمده اند، از همین رو، بسیار آسیب پذیر و فراموش شدنی می نمایند.
موارد زیر را می توان از مضامین لالایی های ایرانی برشمرد:
آرزوها و آرمان های مادرانه، همچون بزرگ شدن، سواد آموختن، قرآن خواندن و همسر گزیدن فرزند، بازگشت پدر از سفر، بیان دردها، رنج ها و خستگی های مادر، تشبیه کودک به گل های گوناگون، دعوت کودک به خواب و ... .