"دوران بین دو جنگ جهانى براى ملت عرب دوران حساسى بود.چه آنان، هنوز از استبداد عثمانى خلاصى نیافته، به استعمار خارجى گرفتار آمدند و کشورهاى عربى هر کدام بنحوى تحت الحمایه استعمارگران بزرگى چون بریتانیا و فرانسه و ایتالیا گردیدند.از آن پس جنبشها و شورشهایى در مصر و سوریه و عراق شکل گرفت و اعتراضات مردمى به برنامهها و اهداف استعمارى کشورهاى سلطهگر و دولتهاى منصوب جیرهخوار آنان فزونى یافت.
در این میان، شعرا با سلاح قلم و شعر و احساس وارد عرصه مبارزه شده، باب جدیدى در استعمارستیزى گشودند.
آنان ضمن اعتراض به وجود بیگانگان در کشور خویش که موضوع اصلى و سر منشأ و در صدر موضوعات دیگر است، به ملت در برابر نیرنگبازیها و مکر و حیله استعمارگران هشدار داده، آنان را از فریب خوردگى بر حذر داشتند.همچنین توطئههاى بیگانگان را که در قالب عقد پیمانها و انتخابات صورى و پارلمانهاى فرمایشى شکل مىگرفت، با محکوم کردن آن، خنثى مىکنند.
بنابراین موضوعاتى که بیش از همه، اشعار آنها را تحت الشعاع قرارداد، عبارتند از:
الف-اعتراض به بیگانگان ب-هشدار در برابر نیرنگ استعمارگران ج-محکوم کردن انتخابات و پارلمانهاى فرمایشى و عقد پیمانها که در این مقاله جداگانه به آنها پرداخته شده است.
"