پیوستگی تاریخی و فرهنگی میان دو سرزمین ایران و آناتولی در حدی است که تفکیک میان فرهنگ این دو سرزمین را به ویژه در پاره ای مقاطع تاریخی بسیار دشوار می سازد، بخش های وسیعی از آناتولی سالیان دراز تحت سلطه ایران بود و این سلطه تنها یک سلسله سیاسی نبود، فرهنگ و اندیشه ایرانی در آن سامان سلطهای پایاتر و ماندگارتر از سلطه سیاسی داشت و از همین منطقه بود که بسیاری از اندیشه های ایرانی به اروپا انتقال یافت، امّا به دلیل فاصله زمانی طولانی میان سقوط سلسله ساسانی که به حذف سلطه سیاسی ایران بر این منطقه انجامید با فتح مجدد آن توسط مسلمین که مجالی بود برای احیای مجدد فرهنگ ایرانی در آن دیار، سوابق حضور ایرانیان در آناتولی پیش از اسلام به فراموشی سپرده شد. این مقاله سعی دارد تا ضمن اثبات حضور فعال فرهنگ ایرانی در آناتولی پیش از اسلام، نشانه های حیات آن را حتی پس از پایان یافتن سلطه سیاسی ایران بر منطقه مورد بررسی قرار دهد. بنابراین در این مقاله دو فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است: 1. فرهنگ ایرانی در آناتولی پیش از اسلام حضوری قابل توجّه داشته است. 2. حضور فرهنگی ایران در آناتولی پس از حذف سلطه سیاسی ایران بر آناتولی همچنان ادامه داشته است.