این مقاله پژوهشی درباره «نوستالژی (غم غربت) در شعر معاصر فارسی» است. این موضوع به عنوان یکی از رفتارهای ناخودآگاه فرد، در شعر «فریدون مشیری» بررسی شده است. پس از ریشه شناسی و تعریف این واژه، با توجه به فرهنگ ها و بهره گیری از نظرات روان شناسان، به عوامل ایجاد غربت اشاره و در ادامه به ارتباط نوستالژی و خاطره پرداخته شده است. در بخش خاطره فردی به نوستالژی دوری از وطن به عنوان غم غربت و در بخش نوستالژی اجتماعی تحت عنوان شاعران و خاطره جمعی به دلتنگی شاعران برای اسطوره های ایران، با ذکر شواهد شعری پرداخته شده است.