انسان و هستی متمایز و ناشناخته او به عنوان یکی از مسایل مهم و مطرح اندیشه بشری، همواره محور مباحث و پژوهش های بسیاری بوده است و هر یک از اندیشمندان به فراخور اندیشه و برداشت خود او را به گونه ای معرفی کرده اند.در این نوشتار، سعی بر آن است که ضمن بررسی افکار و اندیشه های عرفا در این خصوص، مقایسه ای اجمالی میان افکار و برداشت های این گروه و فلاسفه نیز صورت گیرد.نتیجه آنکه بر اساس باورهای عرفانی، وجود و هستی متمایز و دو بعدی انسان، هدف نهایی آفرینش، محور و خلاصه وجود و هستی هر دو عالم، «نسخه جامعه» و «کون جامع» است، به جز این وجود انسان مظهر و مظهر صفات الوهیت و آینه تمام نمای صفات جمال و جلال حق است. از سوی دیگر وی امانت دار ودیعه «عشق و معرفت الهی» و نایب و خلیفه به حق باری تعالی در زمین است که به نیابت از او بر آسمانها و زمین و اهل آن فرمان می راند.