در این مقاله کوشش شده است تا دیدگاه دورکیم به عنوان اولین جامعه شناسی که با تحقیقات تجربی به بررسی کج رفتاری پرداخته مطرح شود. چون آثار دورکیم در مورد کج رفتاری در کتاب های گوناگون او مانند: خودکشی، تقسیم کار و اصول و قواعد و روش تحقیق به شکل پراکنده دیده می شود در این جا یک جمع بندی نسبتا فشرده از نظر او درباره کجرفتاری مطرح گردیده است.به طور کلی او کج رفتاری را به ساخت جامعه مربوط می سازد، و مسئله همبستگی گروهی و رابطه آن با کجرفتاری را عنوان می کند. از نظر دورکیم کجرفتاری در قالب ساخت های اجتماعی و با در نظر گرفتن خصایص انسان و رابطه ای که میان او و جامعه وجود دارد واقع می شود.بنابراین کجرفتاری یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته شده است و اصولا از نظر دورکیم جامعه مسئول رفتار فرد است. یعنی جامعه باید بتواند نیازهای زیستی و روانی فرد را طوری پاسخ دهد که میزان کجرفتاری در حد متوسط باشد. لازم به ذکر است که نظر دورکیم کجرفتاری دارای کارکرد بوده و نمی توان جامعه ای بدون کجرفتاری در نظر گرفت. حداقل کارکرد کجرفتاری ایجاد تغییرات اجتماعی است.