آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

طبقه بندی آثار ادبی به گونه ها، مثل: حماسه یا تراژدی، را نگرش نوعی به ادبیات می نامند. از زمان ارسطو تا کنون، نگرش نوعی از مفاهیم عمده نظریه ادبی بوده است. بخش اعظم ادبیات جهان و نقد آن بر پایه اعمال طبقه بندی نوعی هر اثر ادبی و تعیین درجه سازگاری آن اثر با ویژگی های نوعی بوده است. گویی بدون طبقه بندی نوعی یک اثر ادبی، خواننده یا ناقد راهی به درون آ ن نمی یابد.اما در دهه های اخیر، طبقه بندی انواع با توجه به روشهای بیانی نوین و ظهور وسایل ارتباطی چون تلویزیون و فیلم و غیره که خود علاوه بر به کارگیری انواع سنتی ادبی، مبتکر دیگر انواع بیانی نوین هستند، طبقه بندی سنتی را که منشا آن ارسطویی است - مورد شک و تردید قرار داده است. این امر باعث پدیدار شدن تفاسیر و برداشت های جدیدی از هر کدام از انواع ادبی گشته و طبقه بندی تازه ای را به وجود آورده است. این تحول نه تنها دیدگاه سنتی را دچار چالش و دگرگونی کرده است، بلکه مباحث تندی را در باب مفاهیم کلیدی این روش به ویژه پدیده تداخل و ترکیب انواع گوناگون در یک اثر ایجاد کرده است. امروزه انواع ادبی دیگر مطلق و ثابت تلقی نمی شوند، بلکه تحت تاثیر تحول و تکامل تاریخی، نظام های نوعی در ادبیات، جامعه شناسی انواع، و رابطه انواع ادبی با جنسیت مورد بحث قرار می گیرند. نتیجتا، در عصر حاضر ویژگی های نوعی آثار ادبی به عنوان پدیده های تاریخی و نسبی تلقی می شوند.

تبلیغات