عفاف زن در متون مقدس
آرشیو
چکیده
متن
هرچند تاریخ و پیشینه حجاب و پوشش کنونی زنان مسلمان، به سدههای آغازین اسلام باز میگردد، اما به سادگی میتوان مدعی شد که حجاب مختص آیین مسلمانان و حتی طرفداران ادیان دیگر نیست؛ زیرا لباس و پوشش، طبیعیترین نیاز هر انسانی است؛ بهویژه زنان که از رهگذر آن میتوانند خود را از آسیبهای اجتماعی نیز حفظ کنند.
پوشش بدن و اندام، یکی از امتیازات مهم و ویژه انسان است. همچنین برخی از دانشمندان «حیای طبیعی» و«عفت رفتاری» را در انسان و بهویژه در زنان، فطری دانسته و آن را لازمة حیات جمعی شمردهاند.1 به چند دلیل جسمی و روحی، پوشش مناسب برای همه انسانها ضروری است:
1. راستقامت بودن انسان، او را از هرگونه ستر و حجاب طبیعی محروم کرده است؛
2. میل جنسی در انسان، بر خلاف حیوانات، دائمی است و اختصاص به فصل یا دوره خاصی ندارد؛
3. نیازهای جنسی انسان، بهویژه مردان بهگونهای است که زمینه را برای تنوعطلبی و اکتفانکردن به یک همسر فراهم میکند؛
4. تمایلات جنسی در انسانها با نگاه آغاز میگردد و جز ناتوانی مطلق، پایانی ندارد؛
5. آنچه زن و مرد را به یکدیگر متمایل میکند، غیر از نیاز جنسی، عطش روحی است. رفع عطش روحی بسیار دشوارتر از پاسخگویی به نیاز جنسی است. حجاب و پوشش کامل، این عطش را فروکش میکند؛2
6. برهنگی، هماره در تاریخ بشری (جز در برخی جوامع معاصر) ناهنجاری و خلاف طبع آدمی محسوب میشده است. قرآن مجید نیز برهنگی را دام شیطان خوانده است.3غریزی و فطری بودن پوشش، موجب شده است که به اصل مهمی در همه ادیان الهی و حتی غیر آسمانی تبدیل شود.
دلایل دیگری نیز وجود دارد که همگی پوشش مناسب و شهوتشکن را در میان انسانها ضروری میکند. بدین رو است که تقریبا هیچ آیین و دین یا مرامی را نمیتوان یافت که به نوعی به پوشش زنان حساس نباشد و برنامهای برای آن نریخته باشد. خداوند سبحان در سوره اعراف، آیه 26، لباس را زینت و از آیات خود میخواند. در همه ادیان دیگر نیز کمابیش به پوشش و نوع آن توجه شده است.
در عصر حاضر توجه ویژه و نگاه هوشمندانه به مسأله پوشش، از ضروریات زندگی دینمدارانه در قرن مدرنیته است. باید آموخت و به دیگران نیز خاطرنشان کرد که حجاب حکمی کلیشه ای و متفرقه نیست؛ بلکه ضامن کیان و عفت زنان و موجب طمأنینه در مردان است. در چند دهه گذشته، بسیاری کوشیدهاند که از منفیترین زوایا به این الزام شرعی بنگرند و تأثیرات بسیار مثبت آن را نبینند. شاید اگر زنان مسلمان و حتی غیر مسلمان، اندکی از پیامدهای مبارک این تحفظ طبیعی را بیش از پیش بدانند، برخوردهای جانبدارنهتری با آن بکنند.اگر به این حکم آیینی، از منظری دیگر بنگریم، به معنویت نهفته در ورای این پرده عفتخیز و نیاز دستگاه فطری زنان را به پوشیدگی بهتر درک کنیم. بعد از چند دهه دریده شدن حجاب وعفاف زنان،و زنان عصر حاضر دریافته اند که راهی برای بازپسگیری حقوق از دست رفته خود ندارند، جز طریقی غیر از آنچه تاکنون پیمودهاند. اگر نگوییم حجاب تنها وسیله حفاظت از عفت است، باید بپذیریم که بهترین و برترین آنها است.
روت ترنر ویل کاکس طی یک بررسی پنج هزار ساله از پوشاک زنان و مردان، نوع پوششی را که در طی این تاریخ طولانی از لباس زنان ارائه می دهد، آن است که از ابتدا تا آغاز قرن نوزده عموماً لباس زنان بلند و کاملاً پوشیده بوده است. فرهنگ، محیط اجتماعی، شرایط جغرافیایی، تمدن و آداب و رسوم ملل مختلف فقط عاملی برای تغییر شکل ظاهری و نحوه تزیین ستر و پوشش آنان است و الا نوع پوشیده بودن کل بدن در بانوان یکسان بوده و عموماً تمام بدن با منسوجات و پارچه پوشیده می شده است. اما پس از انقلاب فرانسه و انگلستان، شاهد تغییراتی کلی و اساسی در نوع پوشش زنان در اروپا هستیم؛ به طوری که لباس پوشیدگی خود را در نواحی سینه، دستها و ساق پاها ازدست می دهد و حتی شکل و نوع تزیینات آن نیز کاملاً تغییر میکند.4
حجاب پرده دار عفاف
«حجاب»و «عفاف»هردو در اصل به معنای منع و امتناع است. حجاب (hijab) که جمع آن حجب(hujub) است، به معنی پوشش، چادر، پرده، چادر زنان، نقاب، روبند، روپوش، حایل و حاجز و هرگونه پرده یا وسیله جداسازی است.5 شاید عرفی ترین و ساده ترین تعریف حجاب همان منع و بازداری است؛ با این تفاوت که منع و بازداری در حجاب،مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفاف مربوط به باطن و درون است.
گرچه جامعه کنونی بشر نیازمند عفاف عمومی و مراعات هنجارهای انسانی و دینی است، اما نباید غافل شد که عفت، فلسفه و علت وجودی حجاب است. بدین رو نباید یکی را بدون دیگری خواست یا در پی بود.
از مهم ترین و مستدل ترین ادله پوشیدگی زن، حفظ سلامت روانی اجتماع است؛ سازمان بهداشت جهانی سلامت روان را چنین تعریف می کند:
سلامت فکر و روان عبارت است ازقابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب.6
بدین جهت مهم ترین دلیل پوشش زن حضور عفیفانه او در اجتماع است تا سلامت خود و جامعه را پی ریزی نموده از حرکات بیمارگونه اجتماع به سمت روانپریشی جلوگیری نماید. پیش گرفتن راه اعتدال و عدول نکردن از اصول آن عامل تضمین سلامت روانی جامعه خواهد بود.چنانکه قرآن حریم عفاف و ایجاد پرده بین زن و مرد را نخستین حرکت سامان بخش و سلامت آفرین اجتماع می داند و می فرماید:
والذینهملفروجهمحافظون.الاعلیازواجهماوماملکتایمانهمفانهمغیرملومین(مؤمنون،23 / 5ـ6)
لذا حدود و ثغور حجاب بر اساس این تعریف در مواردی محدود و معدود از حکم حجاب خارج میشود، چنانکه خداوند میفرماید:
1. والقواعد من النساء اللاتی لا یرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینه و ان یستعففن خیرلهن و الله سمیع علیم.(نور،60/24) و بازنشستگان از زنانی که امید آمیزش ندارند پس نیست بر ایشان پروایی که بگذارند جامههای خود را تا آشکار کنند زیوری را و عفت جویند بهتر است برای ایشان و خداست شنوای دانا.
2. ... و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ابائهن ... او التابعین غیر اولی الأربه من الرجال(نور31/) آیه دلالت بر برداشتن حکم وجوب حجاب زنان در برابر مردانی می کند که بواسطه پیری و ضعف یا بیماری، میل جنسی در آنان وجود ندارد.
3. در ادامه آیه 31 سوره نور به سومین مورد از برداشتن حجاب اشاره کرده می فرماید: او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء،و نپوشانند خود را از کودکانی که چیره نشده اند بر عورت های زنان. یعنی زنان در برابر پسرانی که هنوز غرایز جنسی در آنان پا نگرفته و دیدن زنان میلی را در آنان بر نمی انگیزد می توانند حجاب خود را بردارند.
بنابراین قوانین حجاب در اسلام هم با فطرت عفیفانه زنان همخوانی دارد و هم دیدگاههای خشک و متعصبانة برخی آیینهای بیبنیان را برنمیتابدد و این خود از امتیازات بارز این دین جهان گستر است که همواره علاوه بر آرامش روانی اجتماع، به رشد روانی و عاطفی فردی نیز توجه دارد.
حجاب قرآنی
اگر قرآن بزرگ را در برابر همه اعصار و ادوار تاریخ بشری قرار دهیم، همه زوایا و جوانب آن جستنی و پژوهیدنی است. درقرآن برای تشریع حجاب و حدود آن، آیاتیچند وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
خداوند سبحان در آیه 59 سوره احزاب میفرماید:
یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما؛ ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مؤمن بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و آزار نبینند. و خداوند بخشنده مهربان است.
«جَلاب»که در این آیه شریفه آمده است، به معنای پوشش سراسری است. مرحوم امینالاسلام طبرسی در ذیل این آیه مینویسد:
جَلباب، عبارت از روسری بلندی است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسیله آن سر و صورت خود را میپوشانند.... مقصود این است که با روپوشی که زن بر تن میکند، محل گریبان و گردن را بپوشاند.7
اکثر لغتشناسان، جلباب را چیزی شبیه به چادر معنا کردهاند.8 در آیه بالا، کلمات دیگری نیز بهکار رفته است (مانند «جیب»و «خمار«) که تحقیق در آنها نشان میدهد که قرآن چه اندازه در تبیین حدود حجاب زنان، دقیق و جامع سخن گفته است.9 از سیاق و روح این آیه شریفه میتوان دریافت که بخش مهمی از امنیت روحی و اجتماعی زنان و ایمنی از آزار ناکسان، در گرو پوشاندن بیشتر خود از نامحرمان است.
نیز در سوره نور به تفصیل درباره حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یصنَعُونَ(30) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبهِنَّ وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ(31)
به مردان مؤ من بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرجهای خویش را نگه دارند. این برای ایشان پاکیزهتر است که خدا از کارهایی که می کنید آگاه است (30). و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است، آشکار نسازند و باید که روپوشهای خود را به گریبانها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای همسرانشان ، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شده اند یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است، ظاهر شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید! شاید رستگار شوید!(31)
در آیات یادشده، از چند نوع حجاب سخن به میان آمده است:
1.نگاه عفیف:قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ؛ «ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.»
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ؛ «ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.»
2. گفتار عفیف: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٔ؛ «پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار است به طمع افتد.»
3. کردار عفیف: وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ؛ «و آن گونه پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.»
در آیه 33 همین سوره (احزاب) زنان را از خودنمایی و آشکار کردن زینتهای خود، منع کرده، میفرماید: «مانند جاهلیت نخستین، خودنمایی نکنید.»مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسند:
مراد از جاهلیت نخستین، جاهلیت پیش از بعثت است، و آیه در مقام بیان این نکته است که نباید زنان با خودآرایی و خودنمایی، خود را گرفتار جاهلیتی دیگر کنند.10
علاوه بر چنین دستورات روشن و محکمی در متن کتاب دینی مسلمانان، از روایات و آموزههای این دین آسمانی برمیآید که اسلام، خواستار کنترل معاشرتهای فسادانگیز و محافظت از حرمت عفاف زنانه جامعه است.
پوششدرجوامعباستانی
دانشمندان و مردمشناسان، سابقه حجاب وپوشش زن را به دوران ما قبل ازتاریخ وعصر حجر نسبت می دهند. آثار و نقوش برجای مانده از دروان ماقبل تاریخ همگی شهادت میدهند که در آن دوران نیز زنان سعی در پوشاندن خود داشتند. گواه این مدعا مروری گذرا بر نقشها و تصویرهایی است که درغارنوشتها باقی مانده است.11
مطابق آنچه محققان و مردمشناسان نوشتهاند:
زنان یونانی در دورههای گذشته ، صورت واندامشان را تا روی پا می پوشاندند. سخن درباره حجاب ، در قدیمیترین آثار نوشتاری یونانیان نیزبه چشم می خورد. زنان رومانی به حجاب شدیدتری مقید بودند؛ بهطوری که وقتی ازخانه خارج می شدند، با چادری بلند، تمام بدن خود را تا روی پاها می پوشاندند. یکی از تاریخ نویسان غربی، شواهد بسیاری بر وجود نوعی حجاب دربین زنان یونان و روم باستان آورده است. 12
ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان مینویسد:
زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار ازخانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش ( اختلاط) کنند...
در نقشهایی که از ایران باستان برجای مانده ، هیچ صورت زن دیده نمیشود.13 در قدیمیترین تفسیری که از زبان فارسی باقی مانده است، میخوانیم:
تاریخ نشان می دهد که حجاب در فرس قدیم وجود داشته است.14
درکتاب پوشاک باستانی ایرانیان میخوانیم:
... مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، ازهم تمیز داده می شوند .15
درباره دوره بعد از مادها، یعنی هخامنشیان نیز مینویسد:
ازروی برخی نقوش مانده ازآن زمان ، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. [زنان] چادری مستطیل برروی همه لباس خود افکنده در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز ، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.16 زنان عهد اشکانی نیز قبایی تا زانو برتن میکردند، با شنلی که برافکنده میشد و نیز نقابی داشتند که معمولا به پس سرمی آویختند.17
حجاب در دوره ساسانیان نیز چنان اهمیتی داشت که نوشتهاند:
حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس های بلند سایر بانوان ، تا پشت پاکشیده شده است.18 هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی را با ثروت فراوانی از اموال، برای عمر آوردند ، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر درحالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند،ایستاندند. 19
بدین ترتیب باید پذیرفت که حجاب و پوشش مناسب زنانه، از نخستین انسانها، یعنی آدم و حوا آغاز میگردد. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوا چنین آمده است:
فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة.(اعراف، 22/7) «آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه خوردند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند.»
جز در میان چند قوم نادر و بدوی، هیچ گزارشی از بیحجابی زنان در تاریخ گزارش نشده است؛ بلکه همه اخبار و تحقیقات حاکی از اهتمام زنان به حجابهای ویژه و بومی خود بوده است.
حجاب در متون مقدس
1. زرتشت
در کتاب «وندی داد» این جمله به طور مکرر آمده است:
کلام ایزدی است که کردار زشت را نابود می کند: از تو ای مرد! خواهش می کنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز! از تو ای زن! خواهش می کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود! 20
پوشاک بانوان زرتشتی شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد، چنانکه روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و برش، همان شلوار بانوان کرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است.
اصل دین زرتشت،«اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردارنیک» است. آنان یکی از اندیشهها و کردارهای نیک را چنین تعریف میکنند: یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید.
در اندرز «آذرباد مارا سپند» موبد موبدان آمده است:مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن. 21
2. یهود
توجه آیین یهود به پوشش زن، از همه متون دینی و اصلی آن آشکار است. در سفر پیدایش میخوانیم:
و«رفقه»چشمان خود را بلند کرده، اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد؛ زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که درصحرا به استقبال ما میآید؟ خادم گفت: آقای من است . پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.22 مردی که به سوی «رفقه» میآمده است، اسحاق(ع) بود. رفقه با دیدن اسحاق خود را میپوشاند تا دیده نشود.
ویل دورانت در تاریخ تمدن درباره زنان یهودی مینویسد:
اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، چنانچه مثلا بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هرسنخی ازمردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون درخانهاش تکلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه اوراطلاق دهد.23
همچنین در این آیین، به شدت از تشبه مرد و زن به یکدیگر نهی شده است.24 از کتاب تلمود که مهمترین منبع فقهی یهودیان است، چنین برمیآید که پوشاندن موی سر بر زنان واجب است.25 یکی از مجازاتهای زنان بیمبالات در میان یهودیان، منع ورود آنان به کنیسه بود. در روایات اسلام نیز آمده است که روزی عایشه دید که گروهی از زنان، سبک سرانه با یکدیگر شوخی میکنند. طبق این نقل عایشه خطاب به آن گروه از زنان میگوید اگر پیامبر شوخی شما را میدید، مانع ورودتان به مسجد میشد؛ همانگونه که بنیاسرائیل، زنان سبک سر را از ورود به کنیسه باز میداشتند.26
3. مسیحیت
در دین مسیحیت، لزوم حجاب و تکالیف مربوط به آن، همچون همه ادیان ابراهیمی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. پوشش زنان که در یهودیت سنت دینی مهمی بود، در مسیحیت نیز استمرار یافت و حتی برخی احکام آن تشدید شد. در کتاب مقدس مسیحیان، بهصراحت درباره عفاف و حیای زنان سخن رفته و از آنان خواسته شده است که موی سر خود را بپوشانند و در معاشرت با مردان به حداقل بسنده کنند. نیز به زنان توصیه میکند که از آرایش و استعمال زیورآلات بپرهیزند و خود را جز برای همسران خویش نیارایند. در این دین بزرگ و باستانی، رنگ کردن مو و تغییر صورت و هرگونه عمل تحریکآمیز بهشدت نهی شده است. مطابق آنچه در گزارشهای تاریخ آمده است، زنان مسیحی اختلاط با مردان را حتی در کلیسا برنمیتافتند و برقع و چادر از پوششهای معمول آنان بوده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره می گوید:
اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.
در این ارتباط، نگاهی به انجیل می اندازیم:
...و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کند به اعمال صالحه...27
از اینگونه دستورات در عهد جدید، یعنی کتاب مقدس مسیحیان بسیار است . سیره عملی مسیحیان نیز نشانگر اهتمام و توجه آنان به این دستور الهی بوده است؛ اما آنچه در دو قرن اخیر در جهان مسیحی رخ داده است، کاملا برخلاف آموزههای دینی آنان است. میرچاد الیاده، مؤلف یکی از مهمترین دائرهالمعارفهای دینی در غرب، در مقاله «پوشاک دینی»مینویسد:
پولس، حواری عیس، مسیحیان را اندرز میداد که پوشش آنان، نمادی از «سلاح خدایی» باشد و از پیشبند عدالت و سپر ایمان، نام میبرد.28 رسم پوشاندن موی سر در کلیساها که تا همین اواخر کلیسای کاتولیک رم آن را منسوخ کرد، در نامهٔ پولس رسول تأیید میشود. ... برای زنان شرمآور است که با سر برهنه در جاهای عمومی ظاهر شوند. ... پوشاندن مو، نشانهای از فروتنی و پاکدامنی شمرده میشد. تاج گیسوان یک زن، هنگامی که پنهان میشد، سبب برانگیختن خواهش مردان نمیشد. پوشش گیسوی زنان، این معنای آشکار را داشت که او زیباییاش را تنها برای چشمها همسرش نگه میدارد. ...29
دکتر «حکیم الهی» استاد دانشگاه لندن در کتاب«زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حکم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «کلمنت» و «ترتولیان»،
(دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو می کند:
زن باید کاملا در حجاب و پوشیده باشد، الا آن که در خانه خود باشد، زیرا فقط لباسی که او را می پوشاند، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد، زیرا برای بینندگان خطرناک است.30
4. اسلام
در روایات دینی، علاوه بر تأکیدات فراوان بر اصل پوشش اسلامی، دستورالعملهایی نیز مقرر شده است. در زیر به چند نمونه اشاره و بسنده میکنیم:
پیامبر گرامی(ص) به اسماء دختر ابوبکر که لباس نازک پوشیده بود فرمود:
ای اسماء، زن آنگاه که به بلوغ میرسد، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود؛ مگر صورت و دستها.31
مرحوم علامه مجلسی نیز از پیامبر(ص) نقل کردهاند که فرمود:
اگر زن برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند.32
پیامبر(ص) فرمود:
نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند.33
نیز گفتهاند روزی پیامبر(ص) به یکی از درهای مسجد اشاره کرده، فرمود:
چه خوب است که این در را به زنان اختصاص دهیم.34
این روایت بهخوبی نشان میدهد که رسول خدا (ص)چه اندازه به اختلاط زن و مرد، حساس و هماره در پی حل آن بودهاند.
مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج، حرکت زهرا (س) را به سوی مسجد مدینه برای ایراد خطبه معروش اینگونه به تصویر کشیده است:
در حالیکه مقنعه را محکم به سر بسته و خود را در جامهای بلند و سرتاسری پیچیده بود، در جمع زنان بنیهاشم با شکوه توأم با آزرم قدم برمیداشت و برای همگان راه رفتن پیامبر (ص) را تداعی میکرد.35
اسلام برای زنان، چنان حرمتی قائل است که ورود مردان را به حضور زنان، موقوف به اجازه آنان کرده است. امام صادق(ع) میفرماید:
رسول خدا(ص)از داخل شدن مردان به مجلس زنان نهی فرموده است؛مگر به اذن ایشان.36
روایات و بیانات معصومین(ع) درباره حجاب و عفاف بهقدری است که شاید گردآوری همه آنها در چندین کتاب و رساله نیز ممکن نباشد. آنچه در این مختصر آمد، بیشتر از باب تذکار و یادآوری یکی از مهمترین احکام الهی بود.
با همه حساسیتی که به پوشش زنان در اسلام وجود دارد، هیچگاه این احکام و آموزهها، محدودیتی برای زنان نیافریده، بلکه بر میزان اثرگذاری و میدان حضور آنان افزوده است. حضور مستمر و فعال زنان در جامعه ما گواهی صادق بر این مدعاست. سید و سالار شهیدان، امام حسین (ع) نیز در آستانه رفتن به میدان نبرد، خطاب به زنان حرم میگوید:
آماده مصیبت باشید و جامههای [روی] خود را بپوشید و بدانید که خداوند حامی شماست.37
از مهمترین اعتراضهای زینب (س) به یزید این بود که چرا دختران پیامبر را در مجلس بیگانگان آورده و از چهره آنان کشف نقاب کرده است.38
در همان مجلس، سکینه(س) میگرید و میگوید:
چگونه گریه نکند کسی که نقابی ندارد که بر چهره کشد!؟
سپس خطاب به پدر شهیدش میگوید:
پدر جان بنگر سرهای برهنه ما را.39
گویی در آن لحظات تاریخی، مصیبتی بالاتر از این را نمیشناختند. حتی نوشتهاند وقتی سهلبنسعد ساعدی در دمشق از سکینه(س) میپرسد چه کاری از دست او برمیآید که انجام دهد، سکینه(س) از او میخواهد که به حامل سر بریده پدرش بگوید که قدری جلوتر حرکت کند تا مردم مشغول نگاه کردن به سر خونین ابیعبدالله شوند و به حرم رسولالله(ص) ننگرند. سهلبنسعد میگوید:
چهارصد دینار به حامل سر دادم تا درخواستم را پذیرفت!40
1. ویل دورانت، لذات فلسفه/ 129.
2. ر.ک: شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام/ 174.
3. سورهٔ اعراف، آیهٔ 27.
4 . ر.ک: روت ترنر ویل کاکس ، تاریخ لباس، ترجمه شیرین بزرگمهر.
5 . فرهنگ معاصر عربیفارسی/ 108.
6. بهروز میلانی فر، بهداشت روانی/ 15.
7. ر.ک: مجمع البیان، ذیل آیه.
8 .برای نمونه میتوانید به این آثار مراجعه کنید: العین، 6 / 132؛ لسانالعرب، 2 / 317؛ مجمعالبحرین، 2 / 23؛ قاموس المحیط، 1 / 510... .
9. ر. ک: شهید مطهری، حقوق زن در اسلام.
10. المیزان، 19 / 309.
11. ر.ک: زن در آیینه تاریخ.
12. ویل دورانت، تاریخ تمدن/ 520.
13. همان/ 434.
14. تفسیر اثنی عشری،10 / 490.
15. همان/ 51 و 54.
16. همان/ 56.
17. همان/ 197.
18. ر.ک: علی سامی ، تمدن ساسانی ،1 / 186.
19 . السیرة الحلبیه، 2 / 49.
20. وندی داد/ 275.بند 10.
21 . سال نمای 1372، انجمن زرتشتیان تهران/ 10.
22 . سفر پیدایش، باب 24، بند 64 و 65.
23 . تاریخ تمدن،12 / 30.
24. ر.ک: تورات، سفر تثنیه، باب 22، بند 5.
25 . تلمود انگلیسی/ 72.
26 . ر.ک: علی محمدی، حجاب در ادیان الهی/ 158.
27. رساله پولس، باب دوم ، بند 9 تا 11.
28 . رساله پولس رسول به افسسیان، باب6، بند 11 تا 17.
29 . میرچاالیاده، فرهنگ و دین/ 490.
30 . حکیم الهی، زن و آزادی / 53.
31 . سنن ابی داود ،2 / 383.
32 . مجلسی ،بحارالانوار،103 / 243.
33. حرّ عاملی ،وسایل الشیعه ،14 / 141.
34. سنن ابی داوود، 1 / 184.
35 . طبرسی ،احتجاج، 1 / 391.
36 . کلینی،فروع کافی، 5 / 528.
37 . بحارالانوار، 45 / 108.
38 . بلاغات النساء، 3 / 380.
39. ترجمه نفسالمهموم/ 221.
40. نفسالمهموم/ 239.
پوشش بدن و اندام، یکی از امتیازات مهم و ویژه انسان است. همچنین برخی از دانشمندان «حیای طبیعی» و«عفت رفتاری» را در انسان و بهویژه در زنان، فطری دانسته و آن را لازمة حیات جمعی شمردهاند.1 به چند دلیل جسمی و روحی، پوشش مناسب برای همه انسانها ضروری است:
1. راستقامت بودن انسان، او را از هرگونه ستر و حجاب طبیعی محروم کرده است؛
2. میل جنسی در انسان، بر خلاف حیوانات، دائمی است و اختصاص به فصل یا دوره خاصی ندارد؛
3. نیازهای جنسی انسان، بهویژه مردان بهگونهای است که زمینه را برای تنوعطلبی و اکتفانکردن به یک همسر فراهم میکند؛
4. تمایلات جنسی در انسانها با نگاه آغاز میگردد و جز ناتوانی مطلق، پایانی ندارد؛
5. آنچه زن و مرد را به یکدیگر متمایل میکند، غیر از نیاز جنسی، عطش روحی است. رفع عطش روحی بسیار دشوارتر از پاسخگویی به نیاز جنسی است. حجاب و پوشش کامل، این عطش را فروکش میکند؛2
6. برهنگی، هماره در تاریخ بشری (جز در برخی جوامع معاصر) ناهنجاری و خلاف طبع آدمی محسوب میشده است. قرآن مجید نیز برهنگی را دام شیطان خوانده است.3غریزی و فطری بودن پوشش، موجب شده است که به اصل مهمی در همه ادیان الهی و حتی غیر آسمانی تبدیل شود.
دلایل دیگری نیز وجود دارد که همگی پوشش مناسب و شهوتشکن را در میان انسانها ضروری میکند. بدین رو است که تقریبا هیچ آیین و دین یا مرامی را نمیتوان یافت که به نوعی به پوشش زنان حساس نباشد و برنامهای برای آن نریخته باشد. خداوند سبحان در سوره اعراف، آیه 26، لباس را زینت و از آیات خود میخواند. در همه ادیان دیگر نیز کمابیش به پوشش و نوع آن توجه شده است.
در عصر حاضر توجه ویژه و نگاه هوشمندانه به مسأله پوشش، از ضروریات زندگی دینمدارانه در قرن مدرنیته است. باید آموخت و به دیگران نیز خاطرنشان کرد که حجاب حکمی کلیشه ای و متفرقه نیست؛ بلکه ضامن کیان و عفت زنان و موجب طمأنینه در مردان است. در چند دهه گذشته، بسیاری کوشیدهاند که از منفیترین زوایا به این الزام شرعی بنگرند و تأثیرات بسیار مثبت آن را نبینند. شاید اگر زنان مسلمان و حتی غیر مسلمان، اندکی از پیامدهای مبارک این تحفظ طبیعی را بیش از پیش بدانند، برخوردهای جانبدارنهتری با آن بکنند.اگر به این حکم آیینی، از منظری دیگر بنگریم، به معنویت نهفته در ورای این پرده عفتخیز و نیاز دستگاه فطری زنان را به پوشیدگی بهتر درک کنیم. بعد از چند دهه دریده شدن حجاب وعفاف زنان،و زنان عصر حاضر دریافته اند که راهی برای بازپسگیری حقوق از دست رفته خود ندارند، جز طریقی غیر از آنچه تاکنون پیمودهاند. اگر نگوییم حجاب تنها وسیله حفاظت از عفت است، باید بپذیریم که بهترین و برترین آنها است.
روت ترنر ویل کاکس طی یک بررسی پنج هزار ساله از پوشاک زنان و مردان، نوع پوششی را که در طی این تاریخ طولانی از لباس زنان ارائه می دهد، آن است که از ابتدا تا آغاز قرن نوزده عموماً لباس زنان بلند و کاملاً پوشیده بوده است. فرهنگ، محیط اجتماعی، شرایط جغرافیایی، تمدن و آداب و رسوم ملل مختلف فقط عاملی برای تغییر شکل ظاهری و نحوه تزیین ستر و پوشش آنان است و الا نوع پوشیده بودن کل بدن در بانوان یکسان بوده و عموماً تمام بدن با منسوجات و پارچه پوشیده می شده است. اما پس از انقلاب فرانسه و انگلستان، شاهد تغییراتی کلی و اساسی در نوع پوشش زنان در اروپا هستیم؛ به طوری که لباس پوشیدگی خود را در نواحی سینه، دستها و ساق پاها ازدست می دهد و حتی شکل و نوع تزیینات آن نیز کاملاً تغییر میکند.4
حجاب پرده دار عفاف
«حجاب»و «عفاف»هردو در اصل به معنای منع و امتناع است. حجاب (hijab) که جمع آن حجب(hujub) است، به معنی پوشش، چادر، پرده، چادر زنان، نقاب، روبند، روپوش، حایل و حاجز و هرگونه پرده یا وسیله جداسازی است.5 شاید عرفی ترین و ساده ترین تعریف حجاب همان منع و بازداری است؛ با این تفاوت که منع و بازداری در حجاب،مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفاف مربوط به باطن و درون است.
گرچه جامعه کنونی بشر نیازمند عفاف عمومی و مراعات هنجارهای انسانی و دینی است، اما نباید غافل شد که عفت، فلسفه و علت وجودی حجاب است. بدین رو نباید یکی را بدون دیگری خواست یا در پی بود.
از مهم ترین و مستدل ترین ادله پوشیدگی زن، حفظ سلامت روانی اجتماع است؛ سازمان بهداشت جهانی سلامت روان را چنین تعریف می کند:
سلامت فکر و روان عبارت است ازقابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب.6
بدین جهت مهم ترین دلیل پوشش زن حضور عفیفانه او در اجتماع است تا سلامت خود و جامعه را پی ریزی نموده از حرکات بیمارگونه اجتماع به سمت روانپریشی جلوگیری نماید. پیش گرفتن راه اعتدال و عدول نکردن از اصول آن عامل تضمین سلامت روانی جامعه خواهد بود.چنانکه قرآن حریم عفاف و ایجاد پرده بین زن و مرد را نخستین حرکت سامان بخش و سلامت آفرین اجتماع می داند و می فرماید:
والذینهملفروجهمحافظون.الاعلیازواجهماوماملکتایمانهمفانهمغیرملومین(مؤمنون،23 / 5ـ6)
لذا حدود و ثغور حجاب بر اساس این تعریف در مواردی محدود و معدود از حکم حجاب خارج میشود، چنانکه خداوند میفرماید:
1. والقواعد من النساء اللاتی لا یرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینه و ان یستعففن خیرلهن و الله سمیع علیم.(نور،60/24) و بازنشستگان از زنانی که امید آمیزش ندارند پس نیست بر ایشان پروایی که بگذارند جامههای خود را تا آشکار کنند زیوری را و عفت جویند بهتر است برای ایشان و خداست شنوای دانا.
2. ... و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ابائهن ... او التابعین غیر اولی الأربه من الرجال(نور31/) آیه دلالت بر برداشتن حکم وجوب حجاب زنان در برابر مردانی می کند که بواسطه پیری و ضعف یا بیماری، میل جنسی در آنان وجود ندارد.
3. در ادامه آیه 31 سوره نور به سومین مورد از برداشتن حجاب اشاره کرده می فرماید: او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء،و نپوشانند خود را از کودکانی که چیره نشده اند بر عورت های زنان. یعنی زنان در برابر پسرانی که هنوز غرایز جنسی در آنان پا نگرفته و دیدن زنان میلی را در آنان بر نمی انگیزد می توانند حجاب خود را بردارند.
بنابراین قوانین حجاب در اسلام هم با فطرت عفیفانه زنان همخوانی دارد و هم دیدگاههای خشک و متعصبانة برخی آیینهای بیبنیان را برنمیتابدد و این خود از امتیازات بارز این دین جهان گستر است که همواره علاوه بر آرامش روانی اجتماع، به رشد روانی و عاطفی فردی نیز توجه دارد.
حجاب قرآنی
اگر قرآن بزرگ را در برابر همه اعصار و ادوار تاریخ بشری قرار دهیم، همه زوایا و جوانب آن جستنی و پژوهیدنی است. درقرآن برای تشریع حجاب و حدود آن، آیاتیچند وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
خداوند سبحان در آیه 59 سوره احزاب میفرماید:
یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما؛ ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مؤمن بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و آزار نبینند. و خداوند بخشنده مهربان است.
«جَلاب»که در این آیه شریفه آمده است، به معنای پوشش سراسری است. مرحوم امینالاسلام طبرسی در ذیل این آیه مینویسد:
جَلباب، عبارت از روسری بلندی است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسیله آن سر و صورت خود را میپوشانند.... مقصود این است که با روپوشی که زن بر تن میکند، محل گریبان و گردن را بپوشاند.7
اکثر لغتشناسان، جلباب را چیزی شبیه به چادر معنا کردهاند.8 در آیه بالا، کلمات دیگری نیز بهکار رفته است (مانند «جیب»و «خمار«) که تحقیق در آنها نشان میدهد که قرآن چه اندازه در تبیین حدود حجاب زنان، دقیق و جامع سخن گفته است.9 از سیاق و روح این آیه شریفه میتوان دریافت که بخش مهمی از امنیت روحی و اجتماعی زنان و ایمنی از آزار ناکسان، در گرو پوشاندن بیشتر خود از نامحرمان است.
نیز در سوره نور به تفصیل درباره حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضوا مِنْ أَبْصرِهِمْ وَ یحْفَظوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أَزْکی لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یصنَعُونَ(30) وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَتِ یغْضضنَ مِنْ أَبْصرِهِنَّ وَ یحْفَظنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ لْیضرِبْنَ بخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبهِنَّ وَ لا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَائهِنَّ أَوْ ءَابَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوَنِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَوَتِهِنَّ أَوْ نِسائهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَت أَیمَنُهُنَّ أَوِ التَّبِعِینَ غَیرِ أُولی الارْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظهَرُوا عَلی عَوْرَتِ النِّساءِ وَ لا یضرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلی اللَّهِ جَمِیعاً أَیهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ(31)
به مردان مؤ من بگو دیدگان خویش را از نگاه به زنان اجنبی باز گیرند و فرجهای خویش را نگه دارند. این برای ایشان پاکیزهتر است که خدا از کارهایی که می کنید آگاه است (30). و به زنان با ایمان بگو چشم از نگاه به مردان اجنبی فرو بندند و فرجهای خویش را حفظ کنند و زینت خویش را جز آنچه آشکار است، آشکار نسازند و باید که روپوشهای خود را به گریبانها کنند و زینت خویش را نمایان نکنند مگر برای همسرانشان ، یا پدران و یا پدر شوهران یا پسران و یا پسر شوهران و یا برادران و یا خواهرزادگان و یا برادرزادگان و یا زنان و یا آنچه مالک آن شده اند یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند و یا کودکانی که از اسرار زنان خبر ندارند، و مبادا پای خویش را به زمین بکوبند تا آنچه از زینتشان که پنهان است، ظاهر شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خدا توبه برید! شاید رستگار شوید!(31)
در آیات یادشده، از چند نوع حجاب سخن به میان آمده است:
1.نگاه عفیف:قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ؛ «ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.»
قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ؛ «ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.»
2. گفتار عفیف: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٔ؛ «پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار است به طمع افتد.»
3. کردار عفیف: وَ لا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ ما یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ؛ «و آن گونه پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.»
در آیه 33 همین سوره (احزاب) زنان را از خودنمایی و آشکار کردن زینتهای خود، منع کرده، میفرماید: «مانند جاهلیت نخستین، خودنمایی نکنید.»مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر این آیه مینویسند:
مراد از جاهلیت نخستین، جاهلیت پیش از بعثت است، و آیه در مقام بیان این نکته است که نباید زنان با خودآرایی و خودنمایی، خود را گرفتار جاهلیتی دیگر کنند.10
علاوه بر چنین دستورات روشن و محکمی در متن کتاب دینی مسلمانان، از روایات و آموزههای این دین آسمانی برمیآید که اسلام، خواستار کنترل معاشرتهای فسادانگیز و محافظت از حرمت عفاف زنانه جامعه است.
پوششدرجوامعباستانی
دانشمندان و مردمشناسان، سابقه حجاب وپوشش زن را به دوران ما قبل ازتاریخ وعصر حجر نسبت می دهند. آثار و نقوش برجای مانده از دروان ماقبل تاریخ همگی شهادت میدهند که در آن دوران نیز زنان سعی در پوشاندن خود داشتند. گواه این مدعا مروری گذرا بر نقشها و تصویرهایی است که درغارنوشتها باقی مانده است.11
مطابق آنچه محققان و مردمشناسان نوشتهاند:
زنان یونانی در دورههای گذشته ، صورت واندامشان را تا روی پا می پوشاندند. سخن درباره حجاب ، در قدیمیترین آثار نوشتاری یونانیان نیزبه چشم می خورد. زنان رومانی به حجاب شدیدتری مقید بودند؛ بهطوری که وقتی ازخانه خارج می شدند، با چادری بلند، تمام بدن خود را تا روی پاها می پوشاندند. یکی از تاریخ نویسان غربی، شواهد بسیاری بر وجود نوعی حجاب دربین زنان یونان و روم باستان آورده است. 12
ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان مینویسد:
زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز درتخت روان روپوش دار ازخانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی شد که آشکارا با مردان آمیزش ( اختلاط) کنند...
در نقشهایی که از ایران باستان برجای مانده ، هیچ صورت زن دیده نمیشود.13 در قدیمیترین تفسیری که از زبان فارسی باقی مانده است، میخوانیم:
تاریخ نشان می دهد که حجاب در فرس قدیم وجود داشته است.14
درکتاب پوشاک باستانی ایرانیان میخوانیم:
... مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، ازهم تمیز داده می شوند .15
درباره دوره بعد از مادها، یعنی هخامنشیان نیز مینویسد:
ازروی برخی نقوش مانده ازآن زمان ، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. [زنان] چادری مستطیل برروی همه لباس خود افکنده در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز ، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است.16 زنان عهد اشکانی نیز قبایی تا زانو برتن میکردند، با شنلی که برافکنده میشد و نیز نقابی داشتند که معمولا به پس سرمی آویختند.17
حجاب در دوره ساسانیان نیز چنان اهمیتی داشت که نوشتهاند:
حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس های بلند سایر بانوان ، تا پشت پاکشیده شده است.18 هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی را با ثروت فراوانی از اموال، برای عمر آوردند ، شاهزادگان ایرانی را در برابر عمر درحالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند،ایستاندند. 19
بدین ترتیب باید پذیرفت که حجاب و پوشش مناسب زنانه، از نخستین انسانها، یعنی آدم و حوا آغاز میگردد. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوا چنین آمده است:
فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سواتهما و طفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة.(اعراف، 22/7) «آن گاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه خوردند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید) و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند.»
جز در میان چند قوم نادر و بدوی، هیچ گزارشی از بیحجابی زنان در تاریخ گزارش نشده است؛ بلکه همه اخبار و تحقیقات حاکی از اهتمام زنان به حجابهای ویژه و بومی خود بوده است.
حجاب در متون مقدس
1. زرتشت
در کتاب «وندی داد» این جمله به طور مکرر آمده است:
کلام ایزدی است که کردار زشت را نابود می کند: از تو ای مرد! خواهش می کنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز! از تو ای زن! خواهش می کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود! 20
پوشاک بانوان زرتشتی شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد، چنانکه روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و برش، همان شلوار بانوان کرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است.
اصل دین زرتشت،«اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردارنیک» است. آنان یکی از اندیشهها و کردارهای نیک را چنین تعریف میکنند: یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید.
در اندرز «آذرباد مارا سپند» موبد موبدان آمده است:مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن. 21
2. یهود
توجه آیین یهود به پوشش زن، از همه متون دینی و اصلی آن آشکار است. در سفر پیدایش میخوانیم:
و«رفقه»چشمان خود را بلند کرده، اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد؛ زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که درصحرا به استقبال ما میآید؟ خادم گفت: آقای من است . پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.22 مردی که به سوی «رفقه» میآمده است، اسحاق(ع) بود. رفقه با دیدن اسحاق خود را میپوشاند تا دیده نشود.
ویل دورانت در تاریخ تمدن درباره زنان یهودی مینویسد:
اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، چنانچه مثلا بی آنکه چیزی برسر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هرسنخی ازمردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون درخانهاش تکلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، درآن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه اوراطلاق دهد.23
همچنین در این آیین، به شدت از تشبه مرد و زن به یکدیگر نهی شده است.24 از کتاب تلمود که مهمترین منبع فقهی یهودیان است، چنین برمیآید که پوشاندن موی سر بر زنان واجب است.25 یکی از مجازاتهای زنان بیمبالات در میان یهودیان، منع ورود آنان به کنیسه بود. در روایات اسلام نیز آمده است که روزی عایشه دید که گروهی از زنان، سبک سرانه با یکدیگر شوخی میکنند. طبق این نقل عایشه خطاب به آن گروه از زنان میگوید اگر پیامبر شوخی شما را میدید، مانع ورودتان به مسجد میشد؛ همانگونه که بنیاسرائیل، زنان سبک سر را از ورود به کنیسه باز میداشتند.26
3. مسیحیت
در دین مسیحیت، لزوم حجاب و تکالیف مربوط به آن، همچون همه ادیان ابراهیمی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. پوشش زنان که در یهودیت سنت دینی مهمی بود، در مسیحیت نیز استمرار یافت و حتی برخی احکام آن تشدید شد. در کتاب مقدس مسیحیان، بهصراحت درباره عفاف و حیای زنان سخن رفته و از آنان خواسته شده است که موی سر خود را بپوشانند و در معاشرت با مردان به حداقل بسنده کنند. نیز به زنان توصیه میکند که از آرایش و استعمال زیورآلات بپرهیزند و خود را جز برای همسران خویش نیارایند. در این دین بزرگ و باستانی، رنگ کردن مو و تغییر صورت و هرگونه عمل تحریکآمیز بهشدت نهی شده است. مطابق آنچه در گزارشهای تاریخ آمده است، زنان مسیحی اختلاط با مردان را حتی در کلیسا برنمیتافتند و برقع و چادر از پوششهای معمول آنان بوده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این باره می گوید:
اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است.
در این ارتباط، نگاهی به انجیل می اندازیم:
...و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کند به اعمال صالحه...27
از اینگونه دستورات در عهد جدید، یعنی کتاب مقدس مسیحیان بسیار است . سیره عملی مسیحیان نیز نشانگر اهتمام و توجه آنان به این دستور الهی بوده است؛ اما آنچه در دو قرن اخیر در جهان مسیحی رخ داده است، کاملا برخلاف آموزههای دینی آنان است. میرچاد الیاده، مؤلف یکی از مهمترین دائرهالمعارفهای دینی در غرب، در مقاله «پوشاک دینی»مینویسد:
پولس، حواری عیس، مسیحیان را اندرز میداد که پوشش آنان، نمادی از «سلاح خدایی» باشد و از پیشبند عدالت و سپر ایمان، نام میبرد.28 رسم پوشاندن موی سر در کلیساها که تا همین اواخر کلیسای کاتولیک رم آن را منسوخ کرد، در نامهٔ پولس رسول تأیید میشود. ... برای زنان شرمآور است که با سر برهنه در جاهای عمومی ظاهر شوند. ... پوشاندن مو، نشانهای از فروتنی و پاکدامنی شمرده میشد. تاج گیسوان یک زن، هنگامی که پنهان میشد، سبب برانگیختن خواهش مردان نمیشد. پوشش گیسوی زنان، این معنای آشکار را داشت که او زیباییاش را تنها برای چشمها همسرش نگه میدارد. ...29
دکتر «حکیم الهی» استاد دانشگاه لندن در کتاب«زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حکم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «کلمنت» و «ترتولیان»،
(دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو می کند:
زن باید کاملا در حجاب و پوشیده باشد، الا آن که در خانه خود باشد، زیرا فقط لباسی که او را می پوشاند، می تواند از خیره شدن چشم ها به سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد، زیرا برای بینندگان خطرناک است.30
4. اسلام
در روایات دینی، علاوه بر تأکیدات فراوان بر اصل پوشش اسلامی، دستورالعملهایی نیز مقرر شده است. در زیر به چند نمونه اشاره و بسنده میکنیم:
پیامبر گرامی(ص) به اسماء دختر ابوبکر که لباس نازک پوشیده بود فرمود:
ای اسماء، زن آنگاه که به بلوغ میرسد، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود؛ مگر صورت و دستها.31
مرحوم علامه مجلسی نیز از پیامبر(ص) نقل کردهاند که فرمود:
اگر زن برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند.32
پیامبر(ص) فرمود:
نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند.33
نیز گفتهاند روزی پیامبر(ص) به یکی از درهای مسجد اشاره کرده، فرمود:
چه خوب است که این در را به زنان اختصاص دهیم.34
این روایت بهخوبی نشان میدهد که رسول خدا (ص)چه اندازه به اختلاط زن و مرد، حساس و هماره در پی حل آن بودهاند.
مرحوم طبرسی در کتاب احتجاج، حرکت زهرا (س) را به سوی مسجد مدینه برای ایراد خطبه معروش اینگونه به تصویر کشیده است:
در حالیکه مقنعه را محکم به سر بسته و خود را در جامهای بلند و سرتاسری پیچیده بود، در جمع زنان بنیهاشم با شکوه توأم با آزرم قدم برمیداشت و برای همگان راه رفتن پیامبر (ص) را تداعی میکرد.35
اسلام برای زنان، چنان حرمتی قائل است که ورود مردان را به حضور زنان، موقوف به اجازه آنان کرده است. امام صادق(ع) میفرماید:
رسول خدا(ص)از داخل شدن مردان به مجلس زنان نهی فرموده است؛مگر به اذن ایشان.36
روایات و بیانات معصومین(ع) درباره حجاب و عفاف بهقدری است که شاید گردآوری همه آنها در چندین کتاب و رساله نیز ممکن نباشد. آنچه در این مختصر آمد، بیشتر از باب تذکار و یادآوری یکی از مهمترین احکام الهی بود.
با همه حساسیتی که به پوشش زنان در اسلام وجود دارد، هیچگاه این احکام و آموزهها، محدودیتی برای زنان نیافریده، بلکه بر میزان اثرگذاری و میدان حضور آنان افزوده است. حضور مستمر و فعال زنان در جامعه ما گواهی صادق بر این مدعاست. سید و سالار شهیدان، امام حسین (ع) نیز در آستانه رفتن به میدان نبرد، خطاب به زنان حرم میگوید:
آماده مصیبت باشید و جامههای [روی] خود را بپوشید و بدانید که خداوند حامی شماست.37
از مهمترین اعتراضهای زینب (س) به یزید این بود که چرا دختران پیامبر را در مجلس بیگانگان آورده و از چهره آنان کشف نقاب کرده است.38
در همان مجلس، سکینه(س) میگرید و میگوید:
چگونه گریه نکند کسی که نقابی ندارد که بر چهره کشد!؟
سپس خطاب به پدر شهیدش میگوید:
پدر جان بنگر سرهای برهنه ما را.39
گویی در آن لحظات تاریخی، مصیبتی بالاتر از این را نمیشناختند. حتی نوشتهاند وقتی سهلبنسعد ساعدی در دمشق از سکینه(س) میپرسد چه کاری از دست او برمیآید که انجام دهد، سکینه(س) از او میخواهد که به حامل سر بریده پدرش بگوید که قدری جلوتر حرکت کند تا مردم مشغول نگاه کردن به سر خونین ابیعبدالله شوند و به حرم رسولالله(ص) ننگرند. سهلبنسعد میگوید:
چهارصد دینار به حامل سر دادم تا درخواستم را پذیرفت!40
1. ویل دورانت، لذات فلسفه/ 129.
2. ر.ک: شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام/ 174.
3. سورهٔ اعراف، آیهٔ 27.
4 . ر.ک: روت ترنر ویل کاکس ، تاریخ لباس، ترجمه شیرین بزرگمهر.
5 . فرهنگ معاصر عربیفارسی/ 108.
6. بهروز میلانی فر، بهداشت روانی/ 15.
7. ر.ک: مجمع البیان، ذیل آیه.
8 .برای نمونه میتوانید به این آثار مراجعه کنید: العین، 6 / 132؛ لسانالعرب، 2 / 317؛ مجمعالبحرین، 2 / 23؛ قاموس المحیط، 1 / 510... .
9. ر. ک: شهید مطهری، حقوق زن در اسلام.
10. المیزان، 19 / 309.
11. ر.ک: زن در آیینه تاریخ.
12. ویل دورانت، تاریخ تمدن/ 520.
13. همان/ 434.
14. تفسیر اثنی عشری،10 / 490.
15. همان/ 51 و 54.
16. همان/ 56.
17. همان/ 197.
18. ر.ک: علی سامی ، تمدن ساسانی ،1 / 186.
19 . السیرة الحلبیه، 2 / 49.
20. وندی داد/ 275.بند 10.
21 . سال نمای 1372، انجمن زرتشتیان تهران/ 10.
22 . سفر پیدایش، باب 24، بند 64 و 65.
23 . تاریخ تمدن،12 / 30.
24. ر.ک: تورات، سفر تثنیه، باب 22، بند 5.
25 . تلمود انگلیسی/ 72.
26 . ر.ک: علی محمدی، حجاب در ادیان الهی/ 158.
27. رساله پولس، باب دوم ، بند 9 تا 11.
28 . رساله پولس رسول به افسسیان، باب6، بند 11 تا 17.
29 . میرچاالیاده، فرهنگ و دین/ 490.
30 . حکیم الهی، زن و آزادی / 53.
31 . سنن ابی داود ،2 / 383.
32 . مجلسی ،بحارالانوار،103 / 243.
33. حرّ عاملی ،وسایل الشیعه ،14 / 141.
34. سنن ابی داوود، 1 / 184.
35 . طبرسی ،احتجاج، 1 / 391.
36 . کلینی،فروع کافی، 5 / 528.
37 . بحارالانوار، 45 / 108.
38 . بلاغات النساء، 3 / 380.
39. ترجمه نفسالمهموم/ 221.
40. نفسالمهموم/ 239.