قرآن حکیم و نکات نحوی آن
آرشیو
چکیده
متن
دربارهٔ کتاب کریمی که فصحا در میدان فسیح آن فرس راندهاند،و در بیکرانگی آن از تک فرو ماندهاند، هیچ ادّعای دل ناپسندی نمیتوان کرد.هیچ کتابی این مقدار گوهر عالی فقه و اصول و کلام و فلسفه و تاریخ و اخلاق و ادب و عشق و عرفان و هنر ندارد.و تواشیح و ترتیل، و رنین و طنین،و لحن و موسیقی آن بحر هنر ـ که بخشی از آنها را استادان مقام شناس عرضه کردهاند ـ معجونی از اعجاز و عشق و برق تجلّی الهی است که دست کوتاه هر خاری به بلندای قامت آن نمیرسد.ما پنجرهٔ چشم امید خود را چنان گشودهایم که حتی تیغ مرگ نیز دست کوتاه دل ما را از دامن بلند و معرفتریز آن محبوب بیهمتا جدا نکند، و در خانهٔ برزخ نیز در آستانهٔ آسمانیش آسوده باشیم،و امیدواریم که آن ساقی ازل بر جگر تشنه دلان شراب حدیث خویش را خود برافشاند.به هر حال تشنگی و تلاش ناچیز از بندهٔ ناتوان و باران توفیق و عنایت از خداوند قادر عالمیان:
الحمدلله الذی خلق السّموات و الارض و جعل الظلمات و النّور(انعام،6/1)
و اینک ای دوست! انزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علّمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما(نساء،4/113)
قرآن پرتو حکمت و فضل یزدان و آیینهٔ آسمانی اسرار نهان است و انسان قلم خود را در برابر امواج بلاغت آن و طوفان فصاحت آن ناتوان مییابد و به تختهٔ تسلیم پناه میبرد.نگین ناب معنایش در انگشتری دلها مینشیند، و دلها را در میان طرّهٔ گرهگیرش به زنجیر آسایش میکشد.
مهر منوّر لایزال الهی و عنایت مستدامش در حق بندگان خود این بود که با نزول قرآن، آنان را از اسفل به اعلی کشاند و بر بیان و بنای آنان نیز نیرو بخشد و در وادی حیرت حیران گرداند.به راستی امواج دریای بلاغت و عظمت و بیکرانگی قرآن ـ که قرنها میدان فسیح فصاحت فصحا بوده ـ ادّعای مدّعیان را در هم شکند.
امّا در این ترجمه حدود دو درصد نکات تفسیری به کار رفته که خواننده را در درک و دریافت معنی کمک کند،ولی هر چه بوده داخل کروشه آمده تا جانب ترجمه در امان ماند.قرآن کریم که سرشار از رموز تفکّر است.آدمیان را نیز به تأمّل میخواند امّا در محتوای وحیانی آن به قدری ظرایف نهفته است که ترجمهٔ کامل آن را ناممکن میگرداند.و در توضیح نوادر نحوی هم، از قاعدهٔ خاصّی پیروی نکردهام.بلکه برخی نکات نحوی را که در حوصلهٔ صفحه بوده، یادآور شدهام.نقش بعضی از کلمات کتاب کریم معرکهٔ آرای نحویان است.ارائه آنها را نیز ضروری نشمردهام. در این گونه موارد، نظر رایج و تقریب به ذهن را درج کردهام.
معروف است که میگویند ترجمه به دلبری همانند است که اگر زیبا باشد با وفا نباشد و اگر باوفا باشد، زیبا نباشد.آیا به راستی میتوان دلبری برگزید که در عین زیبایی وفادار نیز باشد؟به هر حال این قلم هم ناتوانی خویش را در انعکاس معانی قرآن ارائه داده است. بدون تردید در آینده دلبرانی زیباتر و باوفاتری در باغ ترجمه و سخن گستری پیدا خواهند شد؛ولی باید اذعان کرد که عمق عمیق مصحف شریف در کوزهٔ کوچک هیچ چشمی نمیگنجد، و با وجود این که زبان شیرین و توانای فارسی بهترین هم دم جانی زبان عربی است،باز اعجاز کریم از غیرتمندی، عرصهٔ هم سانی را برای دیگران تنگ میکند و خود را در ستیغ رفیع بلاغت و فصاحت مینشاند و هر جا که قدم قلم مترجمی به حریم کعبهٔ اعجازش نزدیک میشود،برق غیرتش آن را به وادی حیرت می کشاند.
اینک دست استعانت به شوق اجابت به جانب فرزانگان قرآن پژوه دراز کردهام که از سر اخلاص خطاهای مخلص را خاطر نشان کنند. و از باب فضل امید تفضّل دارم که نگارنده را رهین احسانهای فضیلت خویش سازند و بر این مشتاق که سرمایهای جز اخلاص و اشتیاق ندارد، در ساحل خوش نسیم قرآن به دور از غبار روی و ریا به ارشاد پردازند.و از صاحب مصحف شریف هم به دعا میطلبم که از اقیانوس زخّار فیضش، قطرهای بر صفحات غبارآگین این وجیزه برافشاند و خطوط کم رنگ آن را در آیینهٔ چشم عشّاق، درخشان به جلوه درآرد،و از صفای صدق رسول آن مهبط نزول نیز انتظار اغماض دارم.
به هر حال قرآن کریم کلام خداوند متعال و از نظر لفظ و معنی نامتناهی، و کلام بشر محدود و عقول آدمی از درک و دریافت اعجاز، عاجز است.بنابراین چشم امید به کرم الهی دارم که این شبه ترجمه در آستان بارگاهش بوی پذیرش بیند و خطوط ناقابلش مهر قبول یابد.
ویراستاری علمی این اثر به عهدی قرآن پژوه بلند پایه، برادر گران مایه جناب ودودبرزی بوده که از آغاز مهر ماه هفتاد و هشت تا پایان همان سال به ویرایش پرداختند و در مراحل اصلاح خودنکات محقّقانه و علمی و سودمند خاطر نشان کردند،و در سایهٔ امعان نظر و دقّت کم نظیر ایشان بسیاری از عیوب کار کاهش یافت و به این وسیله منّت نهادند و حق برادری خویش را کمال بخشیدند.
بنده در مقام تقدیر گوهرهای سپاسم را به آن ادیب فرزانه نثار میکنم و توفیقات روزافزونش را در اعتلای فرهنگ اسلام عزیز و قرآن کریم مسألت دارم.
برخی از دوستان خیراندیش و شایستهام حقّی لایق بر چاپ این اثر دارند که محبّانه بر اشتیاق مترجم فزونی بخشیدند و در مراحل گوناگون تایپ و چاپ از یاوری دریغ نورزیدند، تا این که این ترجمه در سایهٔ مساعدت آنان جامهٔ فاخر طبع پوشید.آن دوستان دانشور من در وادیهای پر پیچ و خم تکاپو،در پرتو دلنواز نور مبین رنج راه را به جان خریدند و تا سر منزل مقصود گوهر شکیبایی را از دست ننهادند و مترجم را تاسامان پذیرفتن کار همراهی کردند.امیدوارم خداوند گوهرهای عزّت دنیا و آخرتشان را در کنار دریای معرفت قرآن حکیم فزونی بخشد و سایهٔ مهرش را بر سرشان مستدام بدارد.
این تحفه کوچک ترجمهٔ خود را به روح بزرگ پدرم تقدیم می کنم که سی سال پیش با اشارتهای او به خواندن قرآن کریم پرداختم.آرزوی دیرین آن مرحوم این بود که بنده با اشتیاق فراوان با قرآن انس بگیرم.اینک در برابر آن پدر عزیز سر تعظیم فرود میآورم و محصول کار هفت سالهٔ خود را که هر روز حدود دوازده ساعت به آن پرداختهام و توفیق خدمتش داشتهام، به محضرش نثار میکنم.امیدوارم موجب روشنی شمع مزار و مایهٔ شادی روحش باشد.
الحمدلله الذی خلق السّموات و الارض و جعل الظلمات و النّور(انعام،6/1)
و اینک ای دوست! انزل الله علیک الکتاب و الحکمة و علّمک ما لم تکن تعلم و کان فضل الله علیک عظیما(نساء،4/113)
قرآن پرتو حکمت و فضل یزدان و آیینهٔ آسمانی اسرار نهان است و انسان قلم خود را در برابر امواج بلاغت آن و طوفان فصاحت آن ناتوان مییابد و به تختهٔ تسلیم پناه میبرد.نگین ناب معنایش در انگشتری دلها مینشیند، و دلها را در میان طرّهٔ گرهگیرش به زنجیر آسایش میکشد.
مهر منوّر لایزال الهی و عنایت مستدامش در حق بندگان خود این بود که با نزول قرآن، آنان را از اسفل به اعلی کشاند و بر بیان و بنای آنان نیز نیرو بخشد و در وادی حیرت حیران گرداند.به راستی امواج دریای بلاغت و عظمت و بیکرانگی قرآن ـ که قرنها میدان فسیح فصاحت فصحا بوده ـ ادّعای مدّعیان را در هم شکند.
امّا در این ترجمه حدود دو درصد نکات تفسیری به کار رفته که خواننده را در درک و دریافت معنی کمک کند،ولی هر چه بوده داخل کروشه آمده تا جانب ترجمه در امان ماند.قرآن کریم که سرشار از رموز تفکّر است.آدمیان را نیز به تأمّل میخواند امّا در محتوای وحیانی آن به قدری ظرایف نهفته است که ترجمهٔ کامل آن را ناممکن میگرداند.و در توضیح نوادر نحوی هم، از قاعدهٔ خاصّی پیروی نکردهام.بلکه برخی نکات نحوی را که در حوصلهٔ صفحه بوده، یادآور شدهام.نقش بعضی از کلمات کتاب کریم معرکهٔ آرای نحویان است.ارائه آنها را نیز ضروری نشمردهام. در این گونه موارد، نظر رایج و تقریب به ذهن را درج کردهام.
معروف است که میگویند ترجمه به دلبری همانند است که اگر زیبا باشد با وفا نباشد و اگر باوفا باشد، زیبا نباشد.آیا به راستی میتوان دلبری برگزید که در عین زیبایی وفادار نیز باشد؟به هر حال این قلم هم ناتوانی خویش را در انعکاس معانی قرآن ارائه داده است. بدون تردید در آینده دلبرانی زیباتر و باوفاتری در باغ ترجمه و سخن گستری پیدا خواهند شد؛ولی باید اذعان کرد که عمق عمیق مصحف شریف در کوزهٔ کوچک هیچ چشمی نمیگنجد، و با وجود این که زبان شیرین و توانای فارسی بهترین هم دم جانی زبان عربی است،باز اعجاز کریم از غیرتمندی، عرصهٔ هم سانی را برای دیگران تنگ میکند و خود را در ستیغ رفیع بلاغت و فصاحت مینشاند و هر جا که قدم قلم مترجمی به حریم کعبهٔ اعجازش نزدیک میشود،برق غیرتش آن را به وادی حیرت می کشاند.
اینک دست استعانت به شوق اجابت به جانب فرزانگان قرآن پژوه دراز کردهام که از سر اخلاص خطاهای مخلص را خاطر نشان کنند. و از باب فضل امید تفضّل دارم که نگارنده را رهین احسانهای فضیلت خویش سازند و بر این مشتاق که سرمایهای جز اخلاص و اشتیاق ندارد، در ساحل خوش نسیم قرآن به دور از غبار روی و ریا به ارشاد پردازند.و از صاحب مصحف شریف هم به دعا میطلبم که از اقیانوس زخّار فیضش، قطرهای بر صفحات غبارآگین این وجیزه برافشاند و خطوط کم رنگ آن را در آیینهٔ چشم عشّاق، درخشان به جلوه درآرد،و از صفای صدق رسول آن مهبط نزول نیز انتظار اغماض دارم.
به هر حال قرآن کریم کلام خداوند متعال و از نظر لفظ و معنی نامتناهی، و کلام بشر محدود و عقول آدمی از درک و دریافت اعجاز، عاجز است.بنابراین چشم امید به کرم الهی دارم که این شبه ترجمه در آستان بارگاهش بوی پذیرش بیند و خطوط ناقابلش مهر قبول یابد.
ویراستاری علمی این اثر به عهدی قرآن پژوه بلند پایه، برادر گران مایه جناب ودودبرزی بوده که از آغاز مهر ماه هفتاد و هشت تا پایان همان سال به ویرایش پرداختند و در مراحل اصلاح خودنکات محقّقانه و علمی و سودمند خاطر نشان کردند،و در سایهٔ امعان نظر و دقّت کم نظیر ایشان بسیاری از عیوب کار کاهش یافت و به این وسیله منّت نهادند و حق برادری خویش را کمال بخشیدند.
بنده در مقام تقدیر گوهرهای سپاسم را به آن ادیب فرزانه نثار میکنم و توفیقات روزافزونش را در اعتلای فرهنگ اسلام عزیز و قرآن کریم مسألت دارم.
برخی از دوستان خیراندیش و شایستهام حقّی لایق بر چاپ این اثر دارند که محبّانه بر اشتیاق مترجم فزونی بخشیدند و در مراحل گوناگون تایپ و چاپ از یاوری دریغ نورزیدند، تا این که این ترجمه در سایهٔ مساعدت آنان جامهٔ فاخر طبع پوشید.آن دوستان دانشور من در وادیهای پر پیچ و خم تکاپو،در پرتو دلنواز نور مبین رنج راه را به جان خریدند و تا سر منزل مقصود گوهر شکیبایی را از دست ننهادند و مترجم را تاسامان پذیرفتن کار همراهی کردند.امیدوارم خداوند گوهرهای عزّت دنیا و آخرتشان را در کنار دریای معرفت قرآن حکیم فزونی بخشد و سایهٔ مهرش را بر سرشان مستدام بدارد.
این تحفه کوچک ترجمهٔ خود را به روح بزرگ پدرم تقدیم می کنم که سی سال پیش با اشارتهای او به خواندن قرآن کریم پرداختم.آرزوی دیرین آن مرحوم این بود که بنده با اشتیاق فراوان با قرآن انس بگیرم.اینک در برابر آن پدر عزیز سر تعظیم فرود میآورم و محصول کار هفت سالهٔ خود را که هر روز حدود دوازده ساعت به آن پرداختهام و توفیق خدمتش داشتهام، به محضرش نثار میکنم.امیدوارم موجب روشنی شمع مزار و مایهٔ شادی روحش باشد.