"دسترسی به فرصتهای برابر آموزشی یکی از آرمانهای بسیاری از نظامها(و از جمله نظام جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر عدالت اجتماعی طراحی شده)است.برای تحقق این مهم از یک سو به سنجش موقعیت میزان دسترسی به فرصتهای آموزشی در مناطق مختلف کشور و بین اقشار زن و مرد در مقاطع تحصیلی نظیر دبستان، راهنمایی تحصیلی، دبیرستان و دانشگاه نیاز است و از سوی دیگر راهکارهایی برای کاهش نابرابری در دسترسی به فرصتهای آموزشی باید مدنظر قرار گیرد.
در این مقاله که با استفاده از بخشی از نتایج پایان نامه دکتری در رشته مدیریت آموزشی در کشور تدوین شده است، ابتدا ضمن مرور ادبیات موضوع، برداشتهای مختلف از عدالت آموزشی و منظور از دسترسی برابر به فرصتهای آموزشی تشریح گردیده و راهکارهای ایجاد فرصت برابر در دسترسی به آموزش عالی با استفاده از تجارب جهانی مدنظر قرار گرفته است.سپس با انجام یک تحقیق توصیفی به سنجش موقعیت آموزش عالی در استانهای مختلف کشور با بهرهگیری از آمار دانشجویان دختر و پسر پذیرفته شده هر استان در کنکور سراسری سال مورد نظر دانشگاههای دولتی کشور نسبت به جمعیت دختر و پسر دیپلمه همان استان(در ردههای سنی 18-22 سال)در همان سال پرداخته شده است.سرانجام، استانهایی که دیپلمههای آنها در حد بالای متوسط جذبدانشگاهها شدهاند به تفکیک دختران و پسران و به کمک ضریب جینی و منحنی لورنز مشخص گردیدهاند.همچنین استانهایی که با معیار ورود دیپلمههای آنها به آموزش عالی دولتی، محروم تشخیص داده شدهاند، مشخص گردیده و نتایج آن با استفاده از نمودارها و جداول توصیف شدهاند."