می توان تقریبا معادل واژه مجاز دانست و از دیدگاه بلاغت در هر دو زبان نوعی تغییر تلقی می شود، اما به طور کلی نگرش به این دو موضوع متفاوت است. برای مثال، مجاز در بلاغت فارسی بر اساس علاقه های متفاوت تقسیم بندی می شود، اما این دسته بندی را در بلاغت انگلیسی نمی توان یافت و اساسا آنچه در بلاغت فارسی قرینه و علاقه نام دارد، در بلاغت انگلیسی بجز نشانه هایی کلی اثری از آن دیده نمی شود. در تشبیه و simile وجوه اشتراک بیشتری دیده می شود و تعریف هر دو در هر دو زبان یکسان است. اما دسته بندی های متفاوت تشبیه را در simile نمی توان یافت. اگر چه برخی از این تقسیم بندیها را می توان معادل همدیگر قرار داد؛ مثلا می توان گفت submerged simile که به تشبیه نهفته ترجمه کرده اند، با تشبیه مضمر فارسی نزدیک است. استعاره و metaphor نسبت به سایر صور خیال وجوه اشتراک بیشتری دارد؛ اگرچه تفاوتهایی نیز در آنها دیده می شود که مهمترین آنها را می توان نوع تقسیم بندی آنها دانست. از میان چهار موضوع فن بیان، کنایه و irony تفاوتهای بسیاری دارد. آیرونی بیشتر به قصد تعریض، تمسخر، طنز و انتقاد به کار می رود و اغلب در ساختار یک نمایشنامه، داستان یا حتی سراسر یک کتاب جاری است، اما کنایه را صرفا با مقاصد مذکور در آیرونی به کار نمی برند، بلکه اغلب برای بیان آشکارتر مفاهیم کاربرد دارد. همچنین کنایه اغلب در کلمات و عبارات خلاصه می شود، در حالی که آیرونی در داستانهای بلند