آسیب شناسی روابط زوجین
آرشیو
چکیده
تحول روابط میان زن و شوهر،در دهههای اخیر، قابل تردید نیست. برخی، تحولات موجود را، از آن رو که به افزایش ناسازگاریها و فزونی طلاق انجامیده است نگران کننده ارزیابی میکنند و برخی آن را ناشی از تغییراتی میدانند که در روند توسعهی اجتماعی و دستیابی به نقطهی تعادل جدید، اجتنابناپذیر و گاه مطلوب مینماید. نگاه نقادانه به این تحولات و بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر آن، از دو جنبه حائز اهمیت است؛ هم به لحاظ تبیین مسئولیتهای فردی زن و مرد به عنوان دو رکن پیوند خانواگی و هم به لحاظ تبیین مسئولیت نهادهای اجتماعی. دراین مقاله به آسیب شناسی مسائل زوجین می پردازیم.متن
مهریه، هدیه و عطیهی واجبی است که به زوجه تعلق میگیرد و از مسلّمات فقه و حقوق است و زوجه به محض عقد، مالک این مهر میشود؛ یعنی آن مقدار مهری که در عقد ازدواج تعیین شده، به ذمه زوج میآید و زوج موظف است آن مقدار مهریهای که تعیین شده است، پرداخت کند؛ و اگر مقدار آن در عقد، تعیین نشده باشد مهریه حداقل به مقدار مهرالمثل به عهدهی زوج قرار میگیرد.
مهریه از لحاظ زمان پرداخت بر سه قسم است: 1. مهر حالّ (معجل): مهری که به طور کامل و فوری دریافت میشود. 2. مهر مؤجل ( مدتدار): مهری است که زوج ظرف مدت معینی باید پرداخت نماید.
3. بخشی از مهریه حالّ و بخشی دیگر مؤجل قرار داده شود.
زن حق دارد تمام مهر را حالّ قرار داده و از همسرش مطالبه نماید، که در این صورت زوجه شرعاً و قانوناً حق مطالبه مهریه پس از عقد را دارد و زوج ملزم به پرداخت مهریه است. همچنین زوجه میتواند قبل از دریافت مهر به طور کامل از تمکین یا تسلیم در برابر زوج و رابطهی زناشویی خودداری نماید و تمکین نکند . در ماده 1085 قانون مدنی آمده است: «زن تا مهریه به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد، امتناع کند مشروط به این که مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.» البته اگر زن قبل از گرفتن مهریه به اختیار خود وظایف خاص زناشویی را انجام دهد و از شوهر تمکین کند، بنا بر دیدگاه مشهور فقها دیگر نمیتواند ادامهی انجام تکالیف خود را مشروط به دریافت مهریه قرار دهد زیرا در این صورت اصطلاحاً «ناشزه» شده و حق دریافت نفقه نخواهد داشت .
در صورتی که مهر مؤجل باشد، زوجه با تأجیل مهریه حق امتناع را از خویش ساقط نموده و نمیتواند از تمکین خودداری کند . صاحب جواهر در اینباره فرموده است: وجوب تمکین قبل از حالّ شدن مهریه بوده است لذا تمکین مقدم بر مهریه میباشد .
در نحوه استفاده زن از مهریه، تاکنون عنوان « عندالمطالبه» مطرح بوده است، اما اخیراً دو عنوان « عندالمطالبه» و « عندالاستطاعه» در سند ازدواج قرار داده شده که زوجین با توافق خود یکی از آنها را انتخاب میکنند.
در تعریف عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه گفته شده است: عندالمطالبه به این معنی است که به محض امضای عقدنامه، زن اگر بخواهد میتواند با مراجعه به محاکم و دادگاههای خانواده یا مراجعه به اجرای ثبت از مرد مهر یا قسمتی از آن را مطالبه کند. اما عندالاستطاعه بودن به این معنی است که زن زمانی میتواند مهریه خودش را مطالبه کند و مرد را ملزم به پرداخت آن کند که استطاعت پرداخت مهریه را به عهده زوج ببیند یعنی مرد توان پرداخت داشته باشد، اگر توان پرداخت نداشته باشد زن این حق را نخواهد داشت.
ظاهراً از نظر فقهی و حقوقی، تفاوتی بین عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه نیست، و اثر خاصی بر آنها مترتب نمیشود و صرفاً یک پیشنهاد به زوجهاست. در ادامه به طور خلاصه به بررسی هر یک پرداخته میشود:
1. اگر مهریه عندالمطالبه باشد به این معناست که مهریه حالّ و معجل است. در این صورت، وضعیت زوج نسبت به توانایی پرداخت این دین و عدم توانایی پرداخت آن از دو حال خارج نیست:
الف. هنگامی که زوجه مهریهاش را مطالبه میکند، زوج توانایی پرداخت آن را دارد و اصطلاحاً «موسر» است. در این حالت بر زوج لازم است که دین خود را بپردازد و تأخیر انداختن آن جایز نیست . حال اگر در عین توانایی بر پرداخت آن را به تأخیر بیاندازد، حاکم او را حبس کرده و الزام به پرداخت میکند، و اگر پرداخت نکرد از اموال او مهریه زوجه را میپردازد .
ب. هنگامی که زوجه مهریهاش را مطالبه میکند، زوج توانایی پرداخت آن را ندارد و اصطلاحاً «معسر» است. در این حالت نیز در ابتدا حاکم، زوج را حبس نموده و در صورت اثبات معسر بودن وی را آزاد میکند و زوجه باید تا زمان توانایی زوج بر پرداخت مهریه صبر کند، مگر اینکه زوج توانایی بر کار و کسب درآمد داشته باشد که در این صورت بر او لازم است که کار کند و دین خود یعنی مهریه را بپردازد .
2. اگر مهریه عندالاستطاعه باشد، شبیه مهر مؤجل ( مدتدار) است منتهی زمان آن مشخص نیست و مشروط به استطاعت است. بنابراین اگر زوجه درخواست مهریه نمود و زوج متمکن از پرداخت آن بود بر او لازم است که مهریه را بپردازد، و اگر تمکن از پرداخت نداشت، زوجه باید تا زمان استطاعت شوهر صبر کند. اما اینکه آیا بر زوج لازم است که کسب درآمد کرده و تحصیل استطاعت کند یا نه؟ تابع قراردادی است که بین زوجین منعقد شده است. اگر زوجه شرط کرده که زوج برای پرداخت مهریه باید تحصیل استطاعت کند بر زوج تحصیل استطاعت لازم است، و اگر شرط نکرده، در صورت حصول اموالی از راه ارث یا مانند آن و مطالبه زوجه، وجوب پرداخت بر زوج لازم میشود. اما اگر چنین شرطی اصلاً بین زوجین مطرح نشده و اکنون زوجه درخواست مهریه کرده است، وجوب پرداخت مهریه منحل میشود، به این معنی که بر زوج لازم است آن مقدار از مهریه که تمکن پرداخت آن را دارد بپردازد و بقیه آن را تحصیل کند. مثل بدهی مدتدار که در سر رسید بدهی اگر بدهکار استطاعت پرداخت همه آن را ندارد، مقداری را که توانایی دارد میپردازد و باقی آن را پس از تحصیل به طلبکار تحویل میدهد. روشن است که استطاعت پرداخت مهریه با استطاعت در وجوب حج متفاوت است. در باب وجوب حج تا قبل از استطاعت، وجوبی به عهدهی مکلف نیست لذا تحصیل استطاعت نیز که شرط آن است لزوم پیدا نمیکند بلکه هر وقت استطاعت حاصل شد، حج واجب میشود. اما در باب مهریه به مجرد اجرای عقد، زن مالک مهریه میشود منتهی زمان پرداخت این دین، لحظه استطاعت و مطالبه زن است. بنابراین اگر زن مطالبه مهریهاش را نمود و مرد توانایی پرداخت همهی آن را نداشت اما میتوانست قسمتی از آن را بپردازد بر او لازم است که همان مقدار را بپردازد و بقیهی آن را تحصی کند.
بنابراین در صورت اعسار و عدم توانایی مرد بر پرداخت مهریه تفاوتی بین عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه نیست؛ و در هر دو صورت، مرد آنچه را که میتواند پرداخت کرده و باقی آن را پس از تحصیل به صورت یکجا و بر فرض عدم توان به طور متناوب پرداخت خواهد کرد.
اینکه در تفاوت بین عندالمطالبه و عندالاستطاعه بودن مهریه گفته شده است که: اگر مهریه عندالمطالبه باشد اثبات توانایی شوهر بر پرداخت مهریه به عهده زن نیست و اگر عندالاستطاعه باشد اثبات استطاعت مرد به عهده زن است، بیان صحیحی نیست؛ زیرا در هر دو صورت اثبات استطاعت و دارایی مرد که مقصود اثبات استطاعت واقعی اوست، بر عهدهی مدّعی آن یعنی زن است و با عدم ثبوت آن، ادعای اعسار مرد پذیرفته شده و احکام آن جاری میشود.
پینوشت:
. خمینی، سید روح اللَّه موسوی، تحریر الوسیلة، ج2 ص 299 ؛ محقق حلّی، شرائع الإسلام ج2 ص 269
. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام ج31ص 44
. همان ج31ص 118
. همان ج31ص 44
. شیخ طوسی، النهایة ص 305 ؛ حلّی، ابن ادریس، السرائر ج2 ص33
. همان.
. همان
. خمینی، سید روح اللَّه موسوی، تحریر الوسیلة، ج2 ص 416 مسئله7 ؛ مؤمن قمی، محمد، مبانی تحریر الوسیلة، ج1ص 165 ؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام ج25 ص 327 ؛ شهید ثانی، الروضة البهیة ج4 ص40و41
بازگشت