چکیده

اسلامی، مسئولان نهادهای علمی و تخصصی، معاونان و مسئولان دفاتر امور بانوان، نهادها و دستگاه‌های فرهنگی- اجرایی، مدیران پژوهش و پژوهشگران مراکز علمی در شهریور و مهر امسال، در فرهنگسرای بانو برگزار شد.حجت‌الاسلام زیبایی نژاد، مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، در نشست اول به طرح موضوع «جامعه، نظام اسلامی و مدیریت مطالبات زنان» پرداخت و سپس میزگردی، با حضور خانم دکتر الهیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی؛ خانم آیت اللهی، عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان، و خانم علاسوند، عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان برگزار گردید. گزارشی از این نشست را از نظر خوانندگان محترم می گذرانیم.

متن

نشست‌های سالانه دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، با حضور برخی اعضای فراکسیون بانوان مجلس شورای اسلامی، مسئولان نهادهای علمی و تخصصی، معاونان و مسئولان دفاتر امور بانوان، نهادها و دستگاه‌های فرهنگی- اجرایی، مدیران پژوهش و پژوهشگران مراکز علمی در شهریور و مهر امسال، در فرهنگسرای بانو برگزار شد. حجت‌الاسلام زیبایی نژاد، مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، در نشست اول به طرح موضوع «جامعه، نظام اسلامی و مدیریت مطالبات زنان» پرداخت و سپس میزگردی، با حضور خانم دکتر الهیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی؛ خانم آیت اللهی،  عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان، و خانم علاسوند، عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان برگزار گردید.
 حجت‌الاسلام زیبایی‌ن‍‍ژاد در ابتدای این نشست خاطر نشان کرد: به نظر می‌رسد برای بررسی این موضوع باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا گاهی حرکت‌هایی تحت عنوان «جنبش زنان» در کشور، برای جریان اصول‌گرا و مدیریتی نظام، پر هزینه است، و این حرکت‌ها پیشاهنگ جنبش‌های قومی، محلی، دانشجویی و صنفی قرار می‌گیرد.
وی برای اثبات پر هزینه بودن حرکت جنبش زنان در کشور، به قراین زیر اشاره کرد:
جریان روشنفکری که در کشور ما با جریان مذهبی، و در همه جهان با سنت معارض است، و در حالت عادی نیز چندان سیاسی نیست،  در حوزه مسائل زنان با جریان‌های معارض نظام پیوند خورده، و با آنان همسو می‌شود.
سران این جنبش‌ها چه در داخل و چه خارج از کشور، معتقدند جنبش زنان می‌تواند نماینده جنبش‌های دیگر باشد و اگر تقویت شود زمینه‌ای برای مطالبات اقشار دیگر نیز خواهد بود.
نزدیک شدن جنبش زنان به توده‌ها در دو سال اخیر‌، یکی دیگر از قراین این پیش فرض است. پیش از آن جنبش زنان جریانی نخبه‌گرا بود، اما اکنون با توده‌ها تعامل دارد.
اعضای جنبش‌های زنان در مقالات و مصاحبه‌های خود، درباره آینده حرکتشان جسورانه و امیدوارانه سخن می‌گویند و گاهی ادعا می‌کنند نمی‌توان جلوی حرکت این جنبش‌ها را گرفت.
حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد خاطر نشان کرد: در بررسی علل این امر، باید به سه سؤال ذیل پاسخ داد:
1- مسائل جامعة زنان چیست و چه چیز آنان را مستعد می‌کند تا با جریان‌های جنبش زنان همسو شوند؟
2- ماهیت عملکرد جریان اصول‌گرا و مدیریتی نظام چیست؟
3- کدام ویژگی در عملکرد جنبش زنان، موجب موفقیت آنان شده است؟
وی در بررسی مسائل جامعة زنان گفت: مشکلات جامعه زنان گاه در نیازهای واقعی آنان ریشه دارد که به آنها پرداخته نشده است و گاه این نیازها منشأ واقعی ندارند، تغییر نظام ارزشی در جامعه، مطالبات و احساس جدیدی را برای آنان ایجاد کرده است؛ مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان با اشاره به اینکه جامعة زنان میان این دو نوع نیاز تفکیک نکرده و همه را واقعی فرض می‌کند، اظهار داشت: زنان، همة مطالبات خود را بر حق می‌دانند؛ هنگامی‌که یک قشر مطالباتی داشته باشد و احساس کند جریان حاکم، با مطالباتش همسویی ندارد، انتقاد و اعتراض خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر احساس کند کسانی هستند که به مطالبات او پاسخ می‌دهند، با آنان احساس هم‌گرایی می‌نماید؛ و البته گاهی اوقات تنها «احساس نارضایتی»، علت تامه‌ای است برای آنکه زنان جامعه به این جریان‌ها گرایش پیدا کنند، بدون اینکه آنها را بشناسند و از مختصات کارشان با خبر باشند.
به اعتقاد وی، یکی از دلایل نگاه انتقادی جامعة زنان  به حاکمیت، آن است که نظام حاکم، حرکت‌های صحیح خود را به شکل قانع‌کننده‌ای برای زنان تبیین نکرده است و از طرف دیگر، گاهی اوقات جامعه زنان به حق مشکلی را احساس می‌کنند، ولی در تحلیل خود به خطا می‌روند. برای مثال احساس می‌کنند مشکلاتشان از مسائل حقوقی ناشی شده است در حالی‌که علت مشکلاتشان مسائل دیگری است.
نویسندة کتاب «درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام» در خصوص ماهیت عملکرد جریان اصول‌گرا و مدیریتی نظام به نکات ذیل اشاره کرد:
- ترویج مفاهیم و ارزش‌های اومانیستی در جامعه؛ وقتی در عصر سازندگی احساس کردیم کشورمان به توسعه نیاز دارد، از الگوهای توسعه غربی، البته با کمی اصلاحات جزیی استفاده کردیم.  در نتیجه ارزش‌هایی مانند فردگرایی، آزادی به مفهوم غربی و برابری به معنای تشابه در جامعه رواج پیدا کرد.  
- در یک مقطع زمانی نگاه کلیشه‌ای به مسائل زنان وجود داشت و سیستمی برای رصد کردن نیاز های واقعی زنان نداشتیم. بنابراین محافل بین المللی مانند سازمان ملل درباره مسائل زنان به ما بخش‌نامه می‌کردند؛ در مقطعی دیگر مسئولان، مشکلات جامعه زنان را نادیده گرفته، و الویت‌های دیگری داشتند. در هر دو نگاه مخاطب احساس می‌کند حکومت برای برآورده کردن مهم‌ترین نیازهای او، برنامه‌ای ندارد.
- تاکنون حاکمیت ارتباط منطقی و تعریف شده‌ای با نخبگان نداشته است؛ گاهی نخبه‌زده و زمانی هم نخبه گریز و عوام زده عمل کرده است.
- جریان اصولگرا که که گاهی هم در حاکمیت قرار می‌گیرد، غالباً نقش جریان‌های منفعل را بازی می‌کند؛ به این معنا که همواره دیگران را نقد کرده، اما خودش حرف نو و اثباتی برای گفتن ندارد.
- تاکنون در مباحثمان، مناطق ممنوعه ایجاد کرده‌ایم گاهی اوقات سازمان‌ها و نهادهای حکومتی در آمارهایی که به نهادهای کارشناسی می‌دهند، مانند آمار سن ازدواج یا دختران تنها، ملاحظاتی اعمال می‌کنند؛ در صورتی که نباید در حوزه کارشناسی مناطق ممنوعه‌ای لحاظ شود.
- به دلیل ضعف کارشناسی، تاکنون تنها مطالبات کسانی به گوش می‌رسد که زبان دارند؛ برای مثال کسی نیست که از حقوق خانواده به عنوان یک ساختار غیر از اعضایش، دفاع کند، زیرا خانواده لسان ندارد.  
به این ترتیب، زنان احساس نمی‌کنند که قوة فعال جامعه در نظام مدیریت برایشان تلاش می‌کند، و این امر باعث می‌شود کسانی که وانمود می‌کنند دغدغه مسائل زنان را دارند، پرچم‌دار شوند.
رئیس دفتر مطالعات و تحقیقات زنان برای بررسی ماهیت جنبش زنان، جریان‌های فمینیستی را به لحاظ موقعیت و ساختار از اول انقلاب تا کنون به شرح زیر تقسیم‌بندی کرد:
از بعد از پیروزی انقلاب تا حدود اواسط دهة 60 با «فمینیسم حاشیه‌ای» مواجه بودیم. در این دوره، جامعه مشغول مسائل انقلاب و جنگ بود و معارضان نظام، فکر می‌کردند حکومت با فعالیت سیاسی به زودی از بین می‌رود. بنابراین مسئله زنان برایشان حاشیه‌ای بود؛ فکر می‌کردند با تغییر نظام سیاسی مسائل زنان هم حل خواهد شد.
از نیمة دهه 60 تا دهة 70 «فمینیسم محفلی» شکل گرفت. در این برهه معارضان نظام در خارج از کشور به این نتیجه رسیدند که برای براندازی نظام باید به جای حرکت سیاسی، حرکتی فرهنگی داشته باشند؛ از طرف دیگر معارضان داخلی و متدینانی که جذب جریانات روشنفکری شده بودند، فعالیت خود را در حوزه زنان آغاز کردند. در این مقطع هنوز تشکل‌های فمینیستی به صورت علنی شکل نگرفته بودند.
 «فمینیسم مطبوعاتی» در دهة 70 ایجاد شد. گروه‌های زیرزمینی و خانگی که قبلاً شکل گرفته بودند، از مطبوعات به عنوان ابزار هماهنگ کنندة خود و کانال ارتباط با فمینیست‌های خارجی استفاده کردند. مخاطب آنان در این دوره، قشر نخبه و تحصیل‌کردة جامعه بود.
 «از اواخر دهة 70 گروه‌های فمینیستی سازمان‌های غیر دولتی را تأسیس کردند. در این برهه، افراد با حیثیت گروهی و تشکیلاتی، چه در داخل و چه درخارج از کشور، حمایت می‌شدند. در این مقطع  با ایجاد و تقویت NGO ها در داخل، مرکزیت مباحث فمینیستی که قبلاً در خارج از کشور بود، وارد کشور شد. فمینیسم این دوره تشکیلات‌محور و ایدئولوژیک بود.
از سال 1385 تاکنون با «فمینیسم شبکه‌ای» مواجه هستیم. در این دوره نگاه عمل‌گرا جایگزین نگاه ایدئولوژیک شده است و فعالیت‌ها نیز از حیطة گروه خارج شده‌اند. به گفته کنشگران فمینیست، این نوع فمینیسم ساختار افقی دارد؛ به این معنا که هسته‌های هماهنگ کنندة متنوع و متکثر، وظیفة سازماندهی اعتراضات را بر عهده دارند، ولی ساختار هماهنگ کننده از بالا به پایین وجود ندارد. البته به نظر ما این ساختار هماهنگ کننده اکنون به پشت صحنه رفته است؛ ویژگی دیگر فمینیسم شبکه‌ای، انجام دادن عملیات زمانمند و ارتباط چهره به چهره و مردمی است. هدف فمینیسم در این دوره، جذب نیروهای عمومی و بسیج توده‌ای است. به دلیل غیر متمرکز بودن ساختار این جریان، مقابله با آن سخت است.
اکنون مهم‌ترین محور هماهنگی و اتحاد گروه‌های معترض (سیاسی و غیر سیاسی) مانند سلطنت‌طلب‌ها، چپی‌ها، طیف‌های مشارکتی، اصلاح‌طلبی و هنری،  کمپین یک میلیون امضاست که نهادهای بین المللی نیز با اعطای جوایز، از آن حمایت می‌کنند.
 از طرف دیگر تغییر خودباوری وخودآگاهی قشر جوان با ایجاد مطالبات حقوقی جدید و در پس آن مطالبات سیاسی، از اهداف جدید این جنبش است.
حجت‌الاسلام زیبایی نژاد در پایان سخنان خود گفت: ما باید نقاط ضعف خود و مطالبات زنان را بیشتر بشناسیم و درصدد حل آنها باشیم و مهم‌تر از همه باید در تغییر نظام ارزشی زنان و ایجاد مطالبات جدید برای آنان بکوشیم.
در این نشست همچنین، میزگردی برای تبیین «مدیریت مطالبات زنان» با حضور خانم الهیان، نمایندة مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، خانم آیت اللهی، عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان؛ و خانم علاسوند، عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان تشکیل شد.
 ابتدا خانم الهیان با استناد به نظرسنجی‌های صورت گرفته از جامعة زنان در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی گفت: آن چه از این آمار و ارقام استخراج شد، با شعارها و مطالبات نخبگان سنخیت نداشت.
 وی مطالبات زنان را در وهلة اول، مباحث فرهنگی و سپس مسائل خانواده دانست و متذکر شد: گاهی برخی از مسئولان NGOهای زنان اعتراف می‌کنند که در القای ایده‌هایشان به تودة جامعه شکست خورده‌اند.
 خانم الهیان علت این مسئله را در بافت اسلامی، معنوی و الهی جامعه دانست و خاطرنشان کرد: «فمینیست‌ها می‌خواهند زن را از مبادی آفرینش جدا کرده و در مقابل مرد قرار دهند تا از حقوق او دفاع نمایند؛  این امر بر خلاف سرشت زنان است.
 دکتر الهیان با اشاره به بی‌توجهی NGOها و نخبگان زنان به مطالبات واقعی جامعة زنان گفت: «چرا دربارة مسائل بهداشتی و سلامت زنان از آنان دفاع نمی‌کنند و فقط مباحث حقوقی زنان را مطرح می‌نمایند؟»
خانم آیت‌اللهی نیز ازدواج دختران و جایگاه زن در خانواده را از جمله مطالبات زنان دانست و اظهار داشت: درخانواده با بسیاری از زنان  متناسب با شأن انسانی‌ آنان برخورد نمی‌شود؛ ازطرف دیگر یکی از مشکلات جامعه زنان بحران هویت است، هر چند به عنوان مطالبه مطرح نمی‌شود.
عضو شورای فرهنگی- اجتماعی زنان گفت: بسیاری از مسئولان اصولگرا مسائل زنان را جدی نمی‌گیرند.
خانم علاسوند نیز با اشاره به ضرورت تقسیم‌بندی مطالبات زنان بر اساس موقعیت‌های متفاوت گفت: مطالبات دوران تجرد یک دختر در یک موقعیت خاص، با مطالبات همان دختر چند سال بعد کاملاً متفاوت است؛ و مطالبات زنان شاغل و خانه‌دار نیز با هم فرق می‌کند.
وی به نقش فضای فرهنگی در مطالبات زنان اشاره کرد و متذکر شد: باید بر حسب موقعیت‌های متفاوت مطالبات مطلوب برای افراد ایجاد شود.
 عضو هیئت علمی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، در پایان سخنان خود تحلیل وضعیت بومی زنان را در شناخت مطالبات آنان ضروری دانست و تقویت و تلقین این مطالبات را برای ایجاد جریان اجتماعی در جامعة زنان مهم برشمرد.
در دومین نشست حجت‌الاسلام‌ زیبایی‌نژاد موضوع «مدیریت مطالبات زنان» را طرح کرد و سپس میزگردی با حضور آقای دکتر کرمی، مدیر پژوهش دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، خانم ساسانی، مدیر کل امور زنان وزارت کشور، و خانم سویزی، رئیس دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش برگزار شد.
 حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد با اشاره به اینکه مطالبه احساس نیازی است که به خواسته‌ای تبدیل شده باشد اظهار داشت مقدمة شکل‌گیری مطالبه، «احساس نیاز» است نه «نیاز»؛ بنابراین  باید توجه داشت احساس نیاز با نیاز واقعی تفاوت دارد. گاهی ممکن است بسیاری از نیازهای واقعی احساس نشوند و از آنها غافل باشیم. چنان‌که ممکن است به اشتباه گمان کنیم به چیزی نیاز داریم، در حالی‌که آن چیز نه تنها نیاز واقعی ما نیست، بلکه مانع توجه به نیازهای واقعی و سد راه پیشرفت ما می‌گردد.
 از طرف دیگر هر احساسی مقدمه شکل گیری مطالبه نیست؛ احساس نیاز آن گاه به مطالبه تبدیل می‌شود که از اجمال به تفصیل درآید و روشن باشد که نیاز چیست؟
 در مطالبه، از دیگران توقع داریم به احساس نیاز ما پاسخ گویند، بنابراین شکل‌گیری مطالبه منوط به آن است که احساس نیاز از مرحله‌ای که انسان نسبت به آن بی‌تفاوت است و یا گمان می‌کند که خودش باید آن را برطرف نماید، می‌گذرد و به حد توقع و انتظار مداخله دیگران می‌رسد.
مدیر دفتر مطالعات وتحقیقات زنان با اشاره به اینکه ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی  می‌توانند احساس نیاز ایجاد کنند، خاطرنشان کرد: باید میان مطالبه و نیاز واقعی تفکیک قائل شویم، برخی نیازهای واقعی در جامعة زنان وجود دارد که چون در زاویة دید ما قرار ندارند، یا آن‌ها را به رسمیت نمی‌شناسیم یا مورد توجه قرار نمی‌گیرند، اما آن نیازها تأثیرات خود را دارند و نقاط آسیب ما  می‌باشند. وی افزود: آنچه جامعه را با نشاط و زنده نگه می‌دارد، آرمان‌ها و مطالبات است و اگر مدیریت نظام اسلامی نتواند آرمان‌های صحیح و متناسب با نیازهای واقعی زنان را برای آنان ترسیم کند و جامعه را به سمت آن مطالبات سوق دهد، دیگران مطالبات کاذبی شکل خواهند داد.
حجت‌الاسلام زیبایی‌نژاد با تأکید بر لزوم بی‌تفاوت نبودن به احساس نیازی که در قشر زنان شکل گرفته است، متذکر شد: اگر به احساس نیاز، چه کاذب و چه واقعی، بی‌توجهی شود، آثار خود را خواهد داشت؛ البته این سخن لزوماً به معنای تمکین در برابر احساس نیاز نیست، بلکه به معنای مواجهة صحیح با آن است. از طرف دیگر باید بر اساس تفکیک میان مطالبات و نیازهای واقعی و غیر واقعی، رفتار اصولگرایان فرهنگی را آسیب‌شناسی کنیم و ببینیم آیا مطالبات و نیازهای واقعی زنان را در نظر داشته‌اند، یا نیازهای کاذب آنان را. وی دربارة چگونگی شناخت نیازهای واقعی جامعة زنان گفت: در نگاه دینی بدون داشتن الگو و نقاط آرمانی، نمی‌توانیم نیازهای واقعی را مشخص کنیم؛ باید نقاط آرمانی جامعة زنان در عصر حاضر را مشخص کرده، و با مقایسة وضعیت موجود با نقاط مطلوب، نیازهای واقعی را بشناسیم. برای شناخت نقاط آرمانی و تبیین الگو در جامعة زنان، باید در حوزة دین، درباره شخصیت و جایگاه زن، استعدادهای متفاوت و یکسان زن و مرد و انتظارات مشترک و متفاوت از آنان مطالعات نظری داشته باشیم، و از سوی دیگر مطالعات اجتماعی را هم لحاظ کنیم. حجت‌الاسلام زیبایی نژاد به تفاوت نگاه دینی با نگاه موجود در ادبیات لیبرالیستی اشاره کرد و اظهار داشت: به همین دلیل است که نمی‌توان کارشناسی‌های مجامع علمی را که بر ادبیات رایج در علوم انسانی تکیه دارند، کاملاً تأیید کرد.
از طرف دیگر نهادهای حکومتی برای شناخت مسائل واقعی زنان، به مؤسسات تحقیقات دینی و همچنین به جامعه کارشناسی نیاز دارند؛ البته با فرض اینکه اهداف، تعاریف، روش ها و مسائل علوم اجتماعی با آموزه های وحیانی هماهنگ باشند.
این محقق برخی نیازها را معلول نیازهای دیگر دانست و با اذعان به تفاوت «اهمیت نیازها» و «اولویت آنها» گفت: ممکن است یک نیاز اهمیت بیشتری داشته باشد؛ اما به دلیل کمبود قدرت و امکانات، ناچار باشیم پاسخ دادن به نیاز دیگری را در اولویت قرار دهیم؛ هر چند باید زمینه پاسخ‌دهی به نیازهای اهم را نیز فراهم آوریم.
وی با اشاره به لزوم آسیب‌شناسی مطالبات زنان در کشور خاطرنشان کرد: برای دانستن اینکه مطالبات زنان چگونه شکل می‌گیرند، باید به پیوند میان مطالبات زنان و حوزه‌های اقتصاد، فرهنگ و سیاست توجه داشته باشیم؛ برای مثال مسائل اقتصادی با مطالبات زنان پیوند خورده است؛ با تحول در فرهنگ اقتصادی به سمت مصرف‌گرایی دستمزد سرپرست خانوار نیازهای موجود را کفاف نمی‌دهد و زنان بیش از گذشته به اشتغال روی خواهند آورد.
تأثیر فرهنگ مدرن بر جوامع اسلامی سبب شده است که احراز مناصب قدرت اجتماعی، سیاسی و ثروت، ملاک ارزشمندی باشد. بر این اساس زنان بیش از پیش به مناصب سیاسی و اجتماعی، اشتغالات رسمی و مدرک‌گرایی توجه می‌کنند و ارزش‌های زنانه و خانواده در حاشیه می‌ماند.
وی تأکید کرد: این واقعیات نشان می‌دهد بدون اصلاح ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، نمی‌توان انتظار داشت مطالبات اقشار مختلف جامعه، از جمله زنان، در مسیر رشد فردی، خانوادگی و اجتماعی قرار گیرد.
حجت‌الاسلام زیبایی نژاد در پایان پاسخ‌گویی به چند سؤال ذیل را مهم برشمرد:
1- مسئولیت نظام اسلامی در قبال نیازهای واقعی جامعة زنان که به حد مطالبة عمومی نرسیده است چیست و چگونه می‌توان نیازهای واقعی را به سطح مطالبة عمومی رساند؟
2- چه اقدامی باید صورت گیرد که مطالبات غیر صحیح شکل نگیرد؟
3- در برابر مطالبات غلط جامعة زنان، چه باید کرد؟
4- آیا مدیریت مطالبات زنان باید مسئولیت نهاد خاصی باشد یا باید مسئولیت آن را توزیع کرد؟ در این صورت معادله توزیع آن چیست و هماهنگی میان نهادها چگونه برقرار می‌شود؟
در بخش بعدی این نشست، میزگردی برای تبیین «مدیریت مطالبات زنان» با حضور خانم ساسانی، مدیرکل امور زنان وزارت کشور؛ خانم سویزی، رئیس دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش؛ و آقای دکتر کرمی، مدیر پژوهش دفتر مطالعات و تحقیقات زنان برگزار شد.
در این بخش دکتر کرمی با ذکر تفاوت مطالبات نخبگان و توده‌ها متذکر شد: گاهی نخبگان تلاش می‌کنند در فرآیند مطالبات توده‌ها را به دنبال خود حرکت دهند و گاهی با برقراری ارتباط متقابل با توده‌ها می‌کوشند هم به مطالبات و نیازهای ایشان توجه کنند و هم برای آنان مطالبه ایجاد نمایند؛ به نظر می‌رسد فرآیند دوم، فرآیند موفقی است. وی سلامت، نیازهای عاطفی و غریزی، اشتغال، و امنیت جنسی و روانی را از جمله نیازهای واقعی جامعة زنان دانست.
خانم ساسانی با تأکید بر توجه به مطالبات زنان در موقعیت‌های متفاوت خاطرنشان کرد: تعداد زنان در دستگاه‌های اجرایی، برای پیگیری مطالبات جامعة زنان، بسیار کم است؛ باید حضور زنان در مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای نگهبان و سایر مراکز تصمیم‌گیری و اجرایی به میزانی باشد که بتوانند با نگاهی متفاوت از مردان، مطالبات زنان را به بحث گذاشته و پیگیری نمایند.
خانم سویزی نیز در این میزگرد با تأکید بر توجه به فرمایشات امام خمینی و مقام معظم رهبری در خصوص زنان، به تأمین عادلانة فرصت‌های علمی در رده‌های تحصیلات تکمیلی و استفاده از زنان در مناصب مهم دولتی، که اکنون  در ردة مشاور وزیر باقی مانده‌اند، اشاره کرد.

تبلیغات