جمعیت و چالشها در هزاره سوم
آرشیو
چکیده
، به دعوت صندوق جمعیت سازمان ملل(UNFPA)[1]، نشستی با عنوان کنفرانس بینالمللی رهبران مسلمان برای حمایت از جمعیت، جهت دستیابی به اهداف توسعه هزاره سوم[2] در جزیره بالی اندونزی برگزار شد. محور اصلی این کنفرانس، بررسی روند پیشرفت تنظیم خانواده در میان مسلمانان و کشورهای اسلامی و راههای مقابله با شیوع بیماریهای مقاربتی – به ویژه ایدز- در بین جوانان بود.در نوشتار پیش رو دستاوردهای این کنفرانس را بررسی میمتن
عبدالرسول هاجری 12 تا 15 فوریه سال 2007 میلادی همزمان با 23 تا 26 بهمنماه سال جاری، به دعوت صندوق جمعیت سازمان ملل(UNFPA)[1]، نشستی با عنوان کنفرانس بینالمللی رهبران مسلمان برای حمایت از جمعیت، جهت دستیابی به اهداف توسعه هزاره سوم[2] در جزیره بالی اندونزی برگزار شد. محور اصلی این کنفرانس، بررسی روند پیشرفت تنظیم خانواده در میان مسلمانان و کشورهای اسلامی و راههای مقابله با شیوع بیماریهای مقاربتی – به ویژه ایدز- در بین جوانان بود. بیش از 20 هیئت از سوی کشورهای اسلامی یا جامعه مسلمانان ساکن در کشورهای غیر اسلامی، نظیر فیلیپین، تایلند، چین در این کنفرانس شرکت داشتند. از ایران نیز هیئتی به سرپرستی دکتر ملکافضلی، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت و درمان، در این کنفرانس بینالمللی شرکت کرده بودند. دکتر تبرائیان از چهرههای ماندگار کشور و معاون بینالمللی مجمع تقریب مذاهب اسلامی و بنده، دیگر اعضای این هیئت سه نفره بودیم. «تحدید النسل» یا «تنظیم الاسره» برنامههای کنفرانس طبق معمول اینگونه نشستها، با افتتاحیه آغاز شد. پس از اجرای سرود ملی اندونزی و سخنرانی و خوشآمدگویی وزیر اوقاف و شئون دینی اندونزی، نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل متحد و رئیس جمعیت علمای اندونزی، نوبت به آن رسید که شرکت کنندگان با نواهای سنتی و حرکتهای موزون محلی اندونزی آشنا شوند. پس از مراسم افتتاحیه، برنامههای کنفرانس رسماً آغاز شد. روز نخست و روز دوم اجلاسیه بیشتر به ارائه مقالات و سخنرانیهایی اختصاص یافت که بررسی وضعیت جمعیت درکشورهای اسلامی موضوع اکثر آنها بود. گروهی از کشورها مانند اندونزی، ایران و پاکستان به موفقیتهای کسب شده در زمینه کنترل رشد جمعیت در کشورشان و روشها و شیوههای به کار گرفته اشاره و آمار و مستندات موجود را ارایه کردند. گروهی دیگر مانند هیئت سوریه و اردن تحدید نسل و کنترل جمعیت را برنتافتند و بر انحرافی بودن آن تأکید کردند و به جای آن از ضرورت سلامت خانواده و تربیت سالم فرزندان سخن گفتند که تکثیر و ازدیاد آن در معارف دینی و وحیانی مورد سفارش موکد قرار گرفته است.[3] نکته تأمل برانگیز اینکه ازهمان روزهای اولی که سازمان ملل متحد در نیمه دوم قرن بیستم به طور جدی به بحث جمعیت جهان پرداخت[4]، همه نگاهها به رشد بیرویه جمعیت در کشورهای جهان سوم و ضرورت «کنترل جمعیت»[5] و «تحدید نسل» و ترویج و تبلیغ راههای پیشگیری از بارداری در این کشورها معطوف شد. در این رویکرد، هدف عمدتاً دخالت صریح و قاطع دولت درکاهش موالید بود و از سیاست تک فرزندی[6] یا دو فرزندی شدیداً حمایت میشد. اما به زودی دو علت عمده موجب شد که سازمانهای بینالمللی جمعیت از دهه 80 به بعد سمت شعاری تنظیم خانواده یا تنظیم الاسره[7] را تغییر دهند: 1- مخالفت و اعتراض علما و مراجع دینی اعم از اسلام، مسیحیت و ... با روشهای کنترل جمعیت و پیشگیری از بارداری که بالطبع مخالفت و مقاومت لایههای دینی مردم را در این کشورها به دنبال داشت و جوی آکنده از خشم، علیه سازمانهای بینالمللی مذکور و عوامل بومی آنان برمیانگیخت. 2- اجرای برنامههای توسعه در اکثر کشورهای جهان سوم و گسترش فرهنگ مصرف و تحصیل و اشتغال بانوان به طور خودکار موجب کاهش موالید و تعدیل نرخ رشد جمعیت شده بود. به همین علت سازمانهای جمعیتی بینالمللی از دهههای پایانی قرن بیستم1980 به بعد به جای تأکید بر کاهش موالید، شعار تنظیم خانواده را در دستور کار قرار دادند. تنظیم خانواده، به مجموعه تدابیری گفته میشود که در سطح خانواده، هدفش ایجاد توازن میان امکانات اقتصادی و تعداد اولاد است و در سطح جامعه به منظور ایجاد تعادل میان جمعیت و تولید انجام میشود.[8] آنچه که در مفاد و مفهوم تنظیم خانواده مد نظر قرار میگیرد، تصمیم و اراده خانوادههاست که چه زمانی آمادگی فرزنددارشدن را دارند. مسئله مهم در باب تنظیم خانواده، تنها کم شدن فرزند نیست به همین جهت سیاست تنظیم خانواده با مفهوم مالتوسی «تحدید الموالید» منطبق نیست، چرا که ممکن است جهت مثبت افزایش اولاد در برخی خانوادهها داشته باشد. [9] امتیاز رویکرد جدید سازمانهای بینالمللی جمعیت در مقایسه با رویکرد بینش دینی سازمانها- تحدید النسل- در این بود که در رویکرد جدید- تنظیم خانواده- ضمن حفظ، ترویج و پیگیری پیام اصلی و محوری تحدید نسل که پیشگیری از بارداری بود، اما در ظاهر، کانون توجهش شعار سلامت خانواده، مادر و فرزند بود و مستقیماً به مقوله پیشگیری و کاهش نسل نمیپرداخت حتی- چنانچه در تعریف تنظیم خانواده اشاره شد- در مواردی با افزایش نسل و تولید مثل بیشتر همراهی میکرد. همین امر، موجب کاهش شدید مقاومتها و مخالفتها در جوامع دینی و اسلامی شد تا جایی که در بسیاری ازکشورهای اسلامی- از جمله ایران- مراکز و شخصیتهای برجسته دینی از برنامه تنظیم خانواده حمایت و پشتیبانی کردند.[10] موفقیت این رویکرد در شکستن مقاومت اقشار متدین و تجلی نظر جوامع و مراجع دینی موجب شد در دهه پایانی قرن بیستم، شعار تنظیم خانواده بیشتر تلطیف و به «بهداشت باروری» تغییر پیدا کند. درکنفرانس بینالمللی جمعیت که به ابتکار سازمان ملل متحد سال 1994 در شهر قاهره تشکیل شد تصمیم گرفته شد به جای عبارت تنظیم خانواده از عنوان کلیتر «بهداشت باروری» استفاده شود. در رویکرد جدید، با تأکید بر ضرورت توجه به سلامت مادر و فرزند، به مقولاتی مانند فاصله لازم بین هر بارداری، حداکثر سن بارداری زنان، تغذیه کامل مادر و فرزند و...[11] توجه شد که نتیجه عملی آن، همان پیشگیری از بارداریهای مکرر و کنترل و تعدیل جمعیت بود. به گفته یکی از صاحبنظران مسئول و پیشکسوت در امر تنظیم خانواده در ایران، نتیجه بهداشت باروری و تنظیم خانواده چیزی جز تحدید نسل و بسنده کردن والدین به حداکثر 2 یا 3 فرزند نیست.[12] به نظر میرسد این پیام پنهان و نانوشته را همه کشورهای اسلامی و جهان سوم به خوبی تفهم کردهاند. شاید به همین دلیل مراکز و خانههای بهداشت که با حمایت سازمانهای بینالمللی در اقصی نقاط کشورهای اسلامی تأسیس و راه اندازی شده، به رغم تغییر شعارها و رویکردها، هیچ تغییری در برنامه عملیشان ایجاد نشده و هنوز هم محوریترین فعالیت آنان آموزش پیشگیری از بارداری و توزیع وسایل جلوگیری است.[13] شاید به همین دلیل هیئتهای اعزامی که از اینگونه کشورها درکنفرانسهای بینالمللی جمعیت، تنظیم خانواده و بهداشت بارداری شرکت میکنند، کانون آمار و گزارشهای خود را به بخش پیشگیری، کنترل و کاهش بارداری و زاد و ولد اختصاص میدهند و در این زمینه همواره تلاش میکنند از یکدیگر سبقت بگیرند.[14] این در حالی است که دیگر متغیرهای مربوط به بهداشت و تنظیم خانواده و سلامت مادر و فرزند نوعاً مورد غفلت قرار گرفته یا کمتر به آن پرداخته میشود و میزبانان برگزار کننده نیز با سکوت معنادار؛ بلکه تحسین و تشویق روند جاری این حرکت را تشدید میکنند. اینگونه قرائن و شواهد این احتمال را به شدت قوت میبخشد که سازمان ملل متحد و صندوق جمعیت آن سازمان، به هر شکل ممکن و تحت هر شعار و عنوانی، به دنبال جلوگیری از رشد جمعیت در کشورهای اسلامی و جهان سوم هستند و به دیگر مقولات و متغیرهای تنظیم و سلامت خانواده، بهایی نمیدهند. جالب این است، بدانید که در حاشیه کنفرانس جمعیت در اندونزی فرصتی پیش آمد تا این مسئله را با عبدالعزیز بن سلطان- نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل متحد- در میان بگذارم. به او گفتم: در برخی از کشورهای در حال توسعه- مانند ایران- به دلایلی از جمله سرعت شتابان صنعتی شدن، نه تنها رشد فزاینده و بیرویه جمعیت تعدیل و کنترل شده؛ بلکه با ادامه این روند، در آیندهای نزدیک با رشد منفی و نزولی جمعیت مواجه خواهند شد. حتی برخی از محققان و صاحبنظران جمعیت اعلام کردهاند که در کشوری مثل ایران، جمعیت رو به پیری میرود. به گفته این جمعیت شناسان، سطح باروری در ایران، از سال 1380 به بعد به حدود 2 فرزند برای هر زن رسیده است. این رقم زیر سطح تولید مثل بین المللی است.[15] این کارشناسان افزودهاند که کاهش سطح باروری در ایران، از نظر سرعت، در دنیا بینظیر است.[16]این در حالی است که برنامههای تنظیم خانواده با حمایت صندوق جمعیت سازمان ملل، به همان قوت در حال اجراست.[17] به وی گفتم: آیا وقت آن نرسیده که صندوق جمعیت سازمان ملل که متولی امرتنظیم خانواده در سطح جهان است، در مورد ایران و موارد مشابه، سیاستهای تنظیم خانواده را با شیبی مثبت به سمت افزایش باروری جهت دهد و از رشد منفی که به پیری جمعیت اینگونه کشورها میانجامد، جلوگیری کند؟ پاسخ عبدالعزیر از قبل قابل پیشبینی بود. او گفت: «صندوق جمعیت تاکنون به تنظیم خانواده با جهتگیری مثبت فکر نکرده است و هیچ برنامهای در دستور کار ندارد. اگر روزی بخواهد در این زمینه وارد شود به کشورها توصیه میکند به جای افزایش بارداری، از کشورهای پر جمعیتی مثل بنگلادش، آدم وارد کنند.» به نظر میرسد کشورهای در حال توسعهای همچون ایران، باید خود پیش و بیش از صندوق جمعیت سازمان ملل نگران تغییرات جمعیتی باشند و برای توقف و عقبگرد رشد باروری در آیندهای نه چندان دور، از همین الان تدبیری اتخاذ کنند و چارهای بیندیشند که فردا دیر است! ایدز، تهدیدی فزاینده در هزاره سوم بالاخره سفره بحثهای سرد و تکراری تنظیم خانواده- که به میدان مسابقهای برای کشورهای اسلامی در ارایه آمار کاهش رشد جمعیت و باروری تبدیل شده بود- بدون هیچ حساسیت و نکته تازهای جمع شد. ظاهراً پنبه این بحث نزد برگزارکنندگان و شرکتکنندگان سالهاست که زده شده و از تب و تاب اولیه افتاده است. با رویکرد جهان سوم به صنعتی شدن و کپی برداری از جهان غرب، سالهاست که اینگونه کشورها به یک نوع خود تنظیمی رسیدهاند و ناباوری در آنها نهادینه شده است و حالا یکی باید برود جلوی آنها را بگیرد که از آن طرف بام نیفتند. اما روز دوم که به نیمه رسید، با ورود کنفرانس به بحث «ایدز»[18] بر حساسیت بحثها افزوده شد و هیئتهای شرکتکننده تحرک و مشارکت بیشتر از خود نشان دادند. در این جا چند سؤال مطرح میشود - چه ارتباط و تعاملی میان ایدز و جمعیت وجود دارد که سازمانها و نهادهای جمعیتی مثل صندوق جمعیت سازمان ملل متحد را واداشته که به آن بپردازند و حتی آن را از اصلیترین چالشهای جمعیت در هزاره سوم معرفی کنند. - چرا کشورها و جوامع اسلامی این بحث را با جدیت و نگرانی زیادی دنبال میکنند. - راهحلهایی که از سوی سازمانهای بینالمللی برای جلوگیری و کنترل ایدز توصیه شده و میشود، چیست؟ - دست آخر اینکه این توصیهها تا چه اندازه در کشورها و جوامع اسلامی کارساز و با فرهنگ دینی آنان سازگار است؟ ایدز و جمعیت ایدز که برای اولین بار در سال 1981 در ایالات متحده امریکا مشاهده شد،[19] بیماری خطرناک و کشندهای است که، سیستم دفاعی بدن را تضعیف میکند، به شکلی که انسان نمیتواند در برابر بیماریها و ویروسها مقاومت کند. با ضعیف شدن بدن و از بین رفتن سیستم دفاعی، فرد آلوده از بین میرود.[20] عامل این بیماری، ویروسی به نامHIV [21] میباشد که دارای خاصیت سیتوپاتوسیتی[22] - علاقه آسیبرسانی به سلول- میباشد و به راحتی تغییر شکل میدهد لذا بدن نمیتواند در مقابل آن آنتیکور مناسب را تولید کند. [23] سه ویژگی عمده در بیماری ایدز وجود دارد که موجب تشدید نگرانیهای بینالمللی شده است: 1- نهفتگی در مرحله کمون- دشمن نامریی- ؛ ویروس ایدز، ویروسی است که در مرحله کمون و شکل گیری، نهفته و غیر قابل تشخیص است و هیچ آثار و عوارض جانبی آشکاری ندارد. در این مرحله که ممکن است سالها طول بکشد، قابل انتقال به دیگران است، از این نظر، ایدز، دشمن نامریی است که در کمال سکوت، قربانیان خود را انتخاب میکند. 2- مرگ زجرآور قربانیان: ایدز به چیزی کمتر از مرگ زجرآور و بیرحمانه قربانیان رضایت نمیدهد. 3- قابلیت شیوع و گسترش سریع: ویروس ایدز به علت تعدد و تنوع راههای انتقال به دیگران از قابلیت بسیار بالایی برای انتشار برخوردار است. از قضا، ایدز راههایی را برای سرایت انتخاب کرده که در جوامع بشری بسیار شایع و متداول است. اهم این راهها که توسط مراکز و شخصیتهای علمی و پزشکی معرفی شدهاند، عبارتند از: الف. روابط جنسی با فرد آلوده به HIV. چون ایدز نمیتواند به مدت طولانی در محیط خارج از بدن انسان به حیات خود ادامه دهد، تماسهای عادی در محیط کار، اجتماع و مدرسه باعث انتقال نمیشود. این ویروس از راه دست دادن، بغل گرفتن، روبوسی، ظروف غذا خوری، عطسه، سرفه، گوشی تلفن، دستگیره در، میله اتوبوس، البسه دست دوم، استخر شنای عمومی، توالت عمومی و حشرات قابل سرایت نیست؛ اما از طریق آمیزشها و تماسهای جنسی- با همجنس و مخالف- قابل انتقال است.[24] طبق آمار اعلام شده حدود 80 درصد از مبتلایان به این بیماری، از طریق روابط آزاد و نامتعارف آمیزشی به ویروس HIV آلوده شدهاند.[25] ب. 15درصد از مبتلایان به ایدز از طریق انتقال خون آلوده و فرآوردههای آن، استفاده مجدد از سرنگ وسوزنهای آلوده به ویژه در میان معتادان و استفاده از لوازم و ابزار آلوده به این بیماری دچار شدهاند. ج. بیماری ایدز، در5 درصد از موارد، از طریق مادر آلوده به جنین منتقل شده است. بیرحمی این بیماری کشنده و مهلک از یک سو و قابلیت بالای آن برای شیوع سریع از سوی دیگر، موجب شده که در طول دو دهه گذشته، آثار عمیقی بر تغییرات جمعیتی، مرگ و میر و امید به زندگی در سراسر جهان از خود بر جای گذارد. از سال 1981 که اولین نمونههای ابتلا به ایدز، در همجنسبازان ایالت متحده دیده شد تا سال 2002، طبق آمار سازمان ملل متحد بیش از31 میلیون نفر، به علت ایدز، جان خود را از دست دادهاند[26] ایدز، به طور فزاینده همچنان قربانی میگیرد. طبق آمار رسمی، بیش از 8 هزار نفر در روز بر اثر ایدز میمیرند و روزانه 13000 عفونت جدید بر اثر ایدز به وقوع میپیوندد.[27] آفریقاییها در زبان بومی، نام این بیماری را اسلیم(SLIM) به معنی«مرگ» گذاشتهاند.[28] سازمان ملل متحد، آمار مبتلایان به ایدز در سال 2002 را 40 میلیون نفر اعلام کرده است.[29] که این آمار در مقایسه با 88 هزار مورد ثبت شده در سال 1988، رشدی 500 درصدی را نشان میدهد. فقط 5 میلیون نفر در سال 2002 به ایدز آلوده شدهاند. هم اکنون بیش از 3 میلیون کودک مبتلا به ایدز هستند. زنان بیش از نیمی از مبتلایان به ایدز را شامل میشوند. 14 میلیون کودک در سراسر جهان، مادر یا هر دو والد خود را به علت مبتلا شدن به ایدز از دست دادهاند. پیشبینی شده است تا سال 2020 خسارت اقتصادی ناشی از ایدز تا 20 درصد تولید ناخالص ملی کشورهایی باشد که بدترین وضعیت ابتلا به ایدز را دارند. [30] پیدایش و ظهور این آمار فزاینده که شاخصهای جمعیتی و مرگ و میر را با تغییرات اساسی مواجه کرد، موجب شد که ایدز در دستور کار جمعیت شناسان و سازمانها و نهادهای جمعیتی قرار بگیرد تا جایی که آن را به عنوان یکی از تهدیدهای جدی جمعیت در دهه آخر قرن بیستم[31] و هزاره سوم[32] معرفی کنند. از نظر سیاستگذاران و برنامهریزان جمعیتی، اثر عمده جمعیتی ایدز، افزایش مرگ و میر بویژه در بین اطفال و نوجوانان و پایین آوردن میانگین امید به زندگی است. این بیماری مهلک همچنین از پیشرفت اقتصادی تا حد زیادی جلوگیری میکند. یعنی از آنجا که باعث میشود، مبتلایان در سنین فعالیت- کمتر از 40 سالگی- بمیرند، میرایی این گروههای سنی، بر توسعه اقتصادی تأثیر منفی دارد. شیوع این بیماری همچنین موجب میشود تا بسیاری از خانوادهها به لحاظ از دست دادن مادران، با اطفال بیسرپرست مواجه شوند. از این رو، بیماری ایدز به لحاظ جمعیتی و اجتماعی، محدودیتهای جدی را برای جوامع بر جای میگذارد. بر اساس تحقیقات به عمل آمده توسط برخی از جمعیت شناسان، این امکان وجود دارد که شیوع بیماری ایدز، میزان رشد جمعیت جامعه را به صفر برساند. چنین نتیجهای در کنفرانس برلن در سال 1993 اعلام شد.[33] ایدز در کشورهای آسیایی و اسلامی پس از پاسخ به پرسش نخست پیرامون دلیل دخالت صندوق جمعیت سازمان ملل در بحران ایدز، اکنون نوبت به سؤال دوم رسیده است اینکه چرا کشورهای اسلامی در کنفرانس بالی اندونزی، مباحث ایدز را با حساسیت و جدیت قابل توجهی دنبال میکردند. به نظر میرسد سه دلیل عمده در این زمینه وجود دارد: 1- رشد فزاینده آمار ایدز در کشورهای آسیایی در حالی که قاره آسیا، از نظر آمار مبتلایان به ایدز، دردهه آخر قرن بیستم، پس از آفریقا و آمریکا در رتبه سوم قرار داشت، در کمتر از یک دهه و در آغاز هزاره سوم، با یک پله صعود و پشت سر گذاشتن آمریکا، به رتبه دوم رسیده است.(1380) درصد ابتلا به ایدز در دو مقطع زمانی(2000-1997) در نقاط مختلف جهان ردیف منطقه جغرافیایی درصد ابتلا به ایدز(1997) درصد ابتلا به ایدز (2000) 1 آفریقا 2/60 2/71 2 آمریکا 6/20 5/7 3 آسیا 7/15 8/17 4 اروپا 4/3 2/3 5 اقیانوسیه 6/0 1/0 آمار رسمی سازمان ملل نشان میدهد در سالهای اخیر، بیماری ایدز درکشورهای اسلامی و غیر اسلامی آسیایی رو به افزایش است. نماینده مالزی در کنفرانس بالی اندونزی با یادآوری این آمار، سالهای پیش رو را برای کشورهای آسیایی و اسلامی بسیار حساس و نگران کننده خواند و توجه و سرمایهگذاری بیشتر این کشورها را برای مهار بحران و اتخاذ راهها و روشهای هماهنگ و مؤثر خواستار شد.[34] نوبت به هیئت اعزامی تایلند که رسید، آمار تکان دهنده آنها از شیوع وسیع و فزاینده قربانیان ایدز، تأسف و تعجب دیگر کشورها را برانگیخت. طبق آمار اعلام شده از سوی هیئت اعزامی تایلند، بیش از 600 هزار نفر مبتلا به ایدز در این کشور زندگی میکنند که در صورت اهمال و کوتاهی در اتخاذ تدابیر لازم، این تعداد تا سال 2010 به 1 میلیون و 200 هزار نفر میرسند. 2- یکی دیگر از عوامل نگرانی و حساسیت هیئتهای آسیایی و اسلامی شرکت کننده در کنفرانس جمعیت اندونزی به بحث ایدز، حضور پررنگ عوامل پیدایش و گسترش ایدز در این کشورهاست. صاحبنظران و سازمانهای بینالمللی، فقر، فساد، روابط جنسی آزاد و بیسوادی را از عوامل موثر شیوع و گسترش ایدز معرفی کردهاند. کوفی عنان، دبیر کل پیشین سازمان ملل متحد، در پیامی به مناسبت روز جهانی زن، در 8 مارس 2004 میلادی برابر با اسفند 1382، فقر، تجاوز، فساد و بیسوادی را از عوامل تعیین کننده گسترش ایدز برشمرد. مرکز اطلاع رسانی ایدز وابسته به سازمان ملل متحد نیز بر نقش موثر این عوامل تأکید کرده است. این در حالی است که فقر، نابرابری، شکاف طبقاتی و به دنبال آن بیسوادی و فقر، سکه رایج کشورهای فقیر و در حال توسعه آسیایی است. این کشورها به میزان فاصلهای که با عدالت و رشد و رشد علمی و فرهنگی دارند، در معرض تهدید ایدز هستند. 3- یکی دیگر از عواملی که موجب تشدید نگرانیهای صاحبنظران در کشورهای اسلامی و آسیایی شده، موانع فرهنگی موجودی است که در اینگونه کشورها بر سر راهحلهای مبارزه با ایدز وجود دارد. اساسیترین راهحلهایی که سازمان بهداشت جهانی(WHO) برای پیشگیری از گسترش ایدز توصیه میکند، عبارتند از: - توسعه آموزشهای آمیزش جنسی بویژه برای جوانان که بیشتر از اقشار دیگر در معرض روابط آزاد جنسی و بیماریهای مقاربتی قرار دارند. - توزیع وسیع کاندوم ارزان قیمت به شکلی که در دسترس همه اقشار و جوانان باشد. این در حالی است که به دلیل هویت و پیشینه دینی و فرهنگی و باورها و ارزشهای حاکم، در اکثر قریب به اتفاق این کشورها، آموزشهای آشکار آمیزش جنسی و توزیع وسیع وسایل مقاربتی در اماکن عمومی با مقاومتهای جدی در بدنه اجتماعی مواجه است. رئیس هیئت اعزامی مالزی درحاشیه کنفرانس بالی اندونزی گفت: «در مالزی، هنوز هم، به کارگزاران تنظیم خانواده و بهداشت باروری، به دیده کافر و وابسته به بیگانگان مینگرند.» رئیس هیئت اعزامی ایران نیز با تأیید این مقاومتها از موانع جدی فرهنگی در این زمینه، در ایران خبر داد. همین امر موجب شده که شخصیتها و سازمانهای بهداشتی عمل کننده در این کشورها خود را در برابر موج سهمگین ایدز بیدفاع ببینند و نسبت به آینده، ابراز نگرانی کنند. راههای درمان، درمان راهها؟! دنیای معاصر برای مقاومت و مقابله در برابر این «غول مدرن» چه تدابیری اتخاذ کرده است؟ اساسیترین تدابیری که از سوی سازمانها و نهادهای بهداشتی و بینالمللی، مکرراً توصیه شده، همان است که قبلاً به آن اشاره شد: گسترش آموزشهای آمیزش جنسی، کاندوم ارزان قیمت و در دسترس همگان. افزون بر توصیههای سازمان بهداشت جهانی(WHO) در اینباره، در بند «ل» از ماده 83 سند چهارمین کنفرانس جهانی زنان (پکن 1995)، خانوادهها و مراکز آموزشی ترغیب شدهاند که برای جلوگیری از آبستنیهای ناخواسته و بیماریهای مقاربتی همچون HIV/AIDS میان دختران و پسران جوان از برنامههای آموزش آمیزش جنسی و ارایه خدمات آمیزشی، حمایت و پشتیبانی کنند. آمریکا و اروپا با اتخاذ این تدابیر بویژه برای جوانان در مدارس، توانستهاند از رشد فزاینده ایدز در دهه اخیر جلوگیری کنند و ابتلا به آن را تحت کنترل درآورند.[35] در میان کشورهای آسیایی، تایلند با اجرای توصیههای یاد شده در سطح ملی، آمار مبتلایان به ایدز را کاهش داده است. آیا این راهحلها، واقعاً راهگشا و کارساز است؟! گروهی از جامعهشناسان، کارآمدی آموزش را بویژه برای اقشار فقیر و باسواد زیر سوال بردهاند: بارها گفتهاند و میگویند مبارزه با ایدز، دادن آگاهی بهداشتی، به ویژه بهداشت جنسی ضروری است. در درستی لزوم چنین آموزشهایی شکی وجود ندارد. اما آیا آموزش به تنهایی برای مبارزه با گسترش این بیماری مرگبار کافی است؟ پاسخ منفی است. در جوامع و در میان قشرهایی که چنان فقیر، ناتوان و تحت سلطهی دیگران هستند که نخستین اندیشهی آنان به دست آوردن لقمه نانی برای نمردن از گرسنگی است، توصیههای بهداشتی چندان کارساز نیست... ایالت کوازولو در ناتالی آفریقای جنوبی، بالاترین میزان ایدز و بالاترین میزان فقر و محرومیت و نابرابریهای اجتماعی را دارد. در تحقیقی که در همین ایالت انجام شده، محرومیت و نابرابریهای اجتماعی در افزایش احتمال مبادرت به انواع رفتارها و تجربههای ناسالم جنسی، تأثیر معنیدار داشته است.[36] گروهی دیگر، بر راه حل دوم، توزیع وسایل بهداشتی برای پیشگیری از بیماریهای آمیزشی – ایراد وارد کردهاند.[37] حقیقت آن است که نسخههای پیچیده شده جهانی- بیش از خود ایدز، نیاز به بازنگری و درمان دارند. اشکال بزرگ این راهحلها، نادیده انگاری ابتداییترین اصول درمان است. علتیابی و شناخت عواملی که به پیدایش و گسترش ایدز و دیگر بیماریهای مقاربتی انجامیده است، از بدیهیترین اصول و مؤلفههای درمان است. به بیان دیگر، درمان، فرآیندی است متشکل ازحداقل دو مرحله: تشخیص علت بیماری و سپس اتخاذ تدابیر لازم برای رفع آن بیماری. زمانی که علل اصلی و اساسی پیدایش و گسترش ایدز و دیگر بیماریهای مقاربتی با استناد به مطالعات مختلف و متعدد علمی شناخته شده و بسیار روشن و انکارناپذیر است، جای تعجب و تأمل است که چرا در مرحله ارایه راهحلهای جهانی، به جای پرداختن به راهحلهای اصولی برای ریشهکنسازی علتهای شناخته شده، به راهحلهای فرعی و سطحی همچون آموزش آمیزشهای جنسی و توزیع وسیع وسایل آمیزشی بسنده شده است! بسیاری از شخصیتهای حقیقی و سازمانها و نهادهای بینالمللی که در این زمینه به مطالعه و تحقیق پرداختهاند، روابط آزاد جنسی و فقر و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را علت اصلی پیدایش و گسترش ایدز و بیماریهای مقاربتی دانستهاند. آبستنیهای ناخواسته، سقط جنین، موالید نامشروع و رها شده، طلاق، عفونتها و بیماریهای مزمن مقاربتی و تناسلی، همچون ایدز، سیفلیس، مازوشیسم و ... از عوارض این پدیده محسوب میشود. اظهار نظرات و ادله و قرائن موجود در این زمینه بیش از آن است که فصل آن در حوصله این مختصر بگنجد. پیام یونسکو(1995) آمیزش ناسالم جنسی را عمدهترین عامل انتقال HIV معرفی کرد. در بیانیه چهارمین کنفرانس جهانی زنان( پکن 1995) در بندهای متعدد(130-85) نسبت به پیامدهای سهمگین فقر و روابط آزاد جنسی بویژه برای دختران و پسران جوان هشدار داده و میافزاید: دختران جوان، هم از نظر زیستشناختی و هم از نظر ویژگیهای روانی- اجتماعی در برابر سوء استفاده و خشونت جنسی و روسپیگری ونیز پیامدهای روابط جنسی بیمحافظ و قبل از بلوغ آسیب پذیرند. روندی که هم اینک در راستای تجربه زود هنگام جنسی پیش میرود، همواره با فقدان اطلاعات و خدمات، احتمال خطر آبستنیهای ناخواسته و بسیار زود هنگام، آلودگی به ایدز و دیگر بیماریهایی که انتقالشان از طریق دستگاه جنسی است و نیز سقط جنینهای ناایمن را افزایش میدهد.[38] عمدتاً فقیرترین و جوانترین افراد در معرض بیشترین خطرها واقع میشوند.[39] این شناخت همگانی که پیرامون علل پیدایش و گسترش ایدز و دیگر بیماریهای مقاربتی وجود دارد، باید قاعدتاً، جامعه جهانی- و بالطبع سازمانهای بینالمللی- را به ریشه کنی علتها فراخواند. براین اساس، راهگشاترین و کارسازترین راهحل برای درمان ایدز، تحقق عدالت اجتماعی و فقر زدایی، کنترل و محدود سازی روابط آزاد جنسی و ترویج ازدواج و تقویت خانواده است. این در حالی است که سازمانهای بینالمللی با نادیدهانگاری سؤال برانگیز ریشهها و علتها- فقر و بیعدالتی و روابط آزاد جنسی- ، به شاخهها و فروعات پرداخته و نگاه خود را به مسکنهای مقطعی و درجه دو مانند آموزش و آمیزش جنسی و توزیع کاندوم، معطوف کردهاند. البته علت این چشمپوشی و نادیده انگاری براهل نظر پوشیده نیست. پیشینه و هویت تاریخی سازمانها و نهادهای بینالمللی نشان داده است که اگر آب به آسیاب قدرتهای بزرگ جهان و نظام سلطه نریزند، هیچگاه پا را هم روی دم شیر نمیگذارند و علیه منافع مسلم آنها، موضعی اتخاذ نمیکنند. به بیان دیگر اگر در خوشبینانهترین قضاوت، این سازمانها به آلت دستی برای قدرتهای بزرگ تبدیل نشده باشند، حداقل این است که علیه سیاست و منافع قطعی آنها نیز موضعی اتخاذ نمیکنند. در چنین شرایطی اینگونه سازمانها، چگونه میتوانند علیه روابط آزاد و فقر و نابرابری، موضعی هجومی بگیرند. روابط آزاد، قرقگاه جوامع سکولار غرب و چشمانداز آنان است. وقتی سکولاریسم پیوند انسان و آسمان را برید و لذت عرفان و معنویت را از او گرفت، گول زنک کامجویی مادی و روابط آزادجنسی را به دستش داد. اگر این گولزنک هم از دست او گرفته شود، فریاد و ناله اعتراضش دودمان سکولاریسم و لیبرالیسم را بر باد میدهد. از این رو، شیشه حیات غرب- روابط آزاد- باید در هر شرایطی حفظ شود و هر هزینهای برای بقای آن پرداخته شود و بالطبع در صورت بروز هر گونه تبعات منفی ناشی از آن، به جای دستاندازی به روابط آزاد، باید تبعات منفی به گونهای دیگرکنترل و تعدیل شوند. شاید به همین دلیل دنیای غرب که با بسیاری از نمادهای دینی و مذهبی سر سازگاری دارد، اما به هیچ وجه «حجاب» را برنمیتابد حتی اگر به قیمت زیر سؤال رفتن اعتبار و وجهه جهانی آنان در دفاع از آزادی باشد زیرا حجاب، هویت و شیشه حیات فرهنگ مادی و سکولار غرب را نشانه رفته است. از سوی دیگر، فقر و نابرابری نیز در بسیاری موارد زاییده تدابیر استثماری و تجاوز و تعدیات نظام سلطه جهانی به حقوق بدیهی دیگر ملتهاست و هر گونه توصیه کشورها و ملتها به عدالت خواهی و مبارزه با فقر و نابرابری، در حقیقت شعار علیه منافع مسلم قدرتهای جهانی و نظامهای وابسته به آنها محسوب میشود پس تا هنگامیکه فقر، نابرابری و روابط آزاد جنسی به عنوان علل و ریشههای اصلی بحرانهای جنسی و اجتماعی، در جوامع انسانی حضور دارند و عقل جمعی به هردلیل و علتی برای کنترل و مهار آنها تدبیری اتخاذ نکرده است، تبعات زیانبار و منفی ناشی ازآنها نیز وجود دارد و گریزی ازآنها نیست و این شکل و قالب آن است که در زمانهای مختلف فرق میکند: دیروز سیفلیس و مازوشیسم، امروز ایدز و فردا... به همین منظور، کشورهای آسیایی و اسلامی اگربخواهند به درمان اصولی و ریشهای این بیماری مهلک و دیگر بیماریهای عفونی و مقاربتی دست یابند و سلامت و آرامش حقیقی را به مردم هدیه بدهند، باید تقلید کورکورانه از غرب را به بوته فراموشی بسپارند و به جای ترویج بیبند و باری اخلاقی و تجویز روابط آزاد جنسی، به فرهنگ و هویت خویش بازگردند و ازدواج، ارزشهای مقدس خانواده و قانونمندسازی روابط جنسی را ترویج و نهادینه کنند. از سوی دیگر با عزمی ملی و همگانی به شناخت و ریشه کنی کلیه اشکال تبعیض و نابرابری و فقر و بیعدالتی کمر همت ببندند و صد البته که در کنار این رویکرد اصولی از راههای دیگر مانند آموزش به هنگام بهداشت باروری و جنسی غفلت نورزند. و سرانجام کرنش در برابر خدا قرائت بیانیه پایانی، آخرین برنامه کنفرانس سه روزه جمعیت در بالی اندونزی بود. در پایان بیانیه،ضمن تجلیل ازجایگاه ممتاز رهبران دینی و مسلمان در هدایت و راهنمایی تودهها، در بندهای مختلف، از آنان درخواست شده بود که برای درمان چالشهای جمعیت درهزاره سوم، به کمک سازمانهای بینالمللی شتافته و تحرک ومشارکت بیشتر و مؤثرتری از خود نشان دهند. این رویکرد، تعجببرانگیز و درعین حال، جای خوشحالی داشت. دوران مدرن، با آغاز طوفانیاش، کتب الهی و آموزههای وحیانی را به محاق برد و به موزهها سپرد و مغرورانه دین را متعلق به دوران طفولیت بشر و افیون جامعه معرفی کرد[40]، پای دین را از همه عرصههای سیاسی و اجتماعی کوتاه کرد و دانشمندان علوم تجربی را پیامبران دوران جدید خواند.[41] حال که بوی تعفن تدابیر سکولاریسم و لیبرال دموکراسی دنیا را فرا گرفته، همه امیدها و نگاهها بار دیگر به ادیان الهی دوخته شده است. جهان، دستانش را به سوی آسمان بلند کرده و در برابر خداوند، سر تعظیم فرود آورده است. به امید روزی که جهانیان، نه تنها برای درمان دردهای خودساخته که برای ساختن بنای شکوهمند و ماندگار خوشبختی انسانها و جوامع انسانی، بار دیگر خدا را تجربه کنند. در حاشیه - بالی، جزیرهای بزرگ و بسیار زیبا در اندونزی است با جمعیتی بیش از سه میلیون نفر. با وجود جزایر بسیار زیاد در اندونزی؛ اما مردم این کشور، بالی را «جنةالجزایر» میخوانند. دمای این شهر به دلیل قرار گرفتن بر روی خط استوا در طول سال ثابت و بین 25 تا 30 درجه است. - آفتاب ملایم، ساحل زیبا، درختان نارگیل و موز و هزینه ارزان اقامت در بالی، موجب جذب تعداد زیادی توریست از کشورهای اروپایی به این جزیره شده است. حمام آفتاب از جمله برنامههای ثابت جهانگردان اروپایی است. - بیشتر ساکنان بالی، هندو هستند و مسلمانان درصد بسیار ناچیزی از جمعیت این جزیره را تشکیل میدهند. بتخانهها و عبادتگاههایی که در جای جای جزیره خودنمایی میکرد، توجه مسافران را جلب میکرد. افرادی که به زیارت این خدایان ریز ودرشت میآمدند بستههای کوچکی از غذا برای پیشکش به همراه میآوردند. - فقر و استثمار جنسی دختران جوان و نوجوان که در بخشهای مختلف جزیره خودنمایی میکرد، بر چهره زیبای شهر چنگ میزد. - شمار زیادی از ساکنان جزیره، از موتور سیکلت استفاده میکنند.خیابانها و محلههای بالی میدانی برای ترکتازی موتورسوارانی بود که بر خلاف مشابههای ایرانی خود، مقررات رانندگی- به ویژه کلاه ایمنی و سرعت- را به خوبی رعایت میکردند. - عبا و عمامه برای اهالی این جزیره و آنانی که در مسیر راه- در مالزی با آنها برخورد میکردیم، کاملاً شناخته شده و مورد احترام بود. در طول سفر بارها مشاهده کردم که با اشاره به لباس من با همدیگر نجوا میکردند: ایرانی، بعضاً سری تکان داده و سلام میکردند. این حقیقت کاملاً محسوس بود که آنها به چشم دیگری به ایران و ایرانیان مینگرند. حتی مسئول حوزه علمیه اهل سنت در جزیره بالی میگفت: «طلبههای ما با علاقه وافر مشغول یادگیری زبان فارسی هستند!» - جالب است در کنفرانسی که با نام «رهبران دینی مسلمان» برگزار شد، خبری از «رهبران دینی» نبود حتی نماینده بعضی کشورها مسلمان نبودند مانند نماینده تایلند، که از این بابت عذرخواهی کرد! ظاهراً برای برگزار کنندگان، عنوان کنفرانس مهمتر از اعضای شرکت کننده و مباحث آنان بوده است. - از کشورهای عربی خلیج فارس، هیچ نمایندهای در این کنفرانس حضور نداشت! این در حالی است که رئیس صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، از کشور عربستان است. - برای همه هیئتها، یک وقت سخنرانی در نظر گرفته شده بود؛ اما به هیئت ایرانی دو وقت مستقل اختصاص داده شده بود. مسئولان برگزاری این تفاوت را به محبوبیت ممتاز ایران نزد مسلمانان دیگر کشورها و اشتیاق آنان برای آگاهی از سیاستها و برنامههای بهداشتی ایران اسلامی، مستند کردند. - متن مقاله آقای دکتر تبرائیان که به زبان عربی ارایه شد، آنقدر زیبا و فصیح بود که تحسین هیئتهای عربزبان مصر و سوریه را برانگیخت. نمایندگان این کشورها در حاشیه کنفرانس، بارها با اشتیاق بسیار از محاسن ادبی این مقاله یاد کردند. - ارتباطات وتعاملات علمی و فرهنگی هیئتها در اینگونه کنفرانسها به عوامل متعددی بستگی دارد که بیشک از مؤثرترین آنها، آشنایی کامل با یک زبان زنده دنیاست. خوشبختانه به دلیل آشنایی کامل آقای دکتر ملکافضلی به زبان انگلیسی و آقای دکتر تبرائیان به زبان عربی، هیئت ایرانی در برقراری ارتباط و گفت و گو با دیگر هیئتها بسیار موفق بود تا جایی که نماینده ایران به نمایندگی از دیگر هیئتهای شرکت کننده برای سخنرانی در جلسه اختتامیه برگزیده شد. پینوشت: 1- united Nations Fund For Population Activities 2-Inter national conference of Muslem Leaders to support population to Achieve (MDGS) 3- ر.ک به مقالات ارایه شده در کنفرانس جمعیت بالی اندونزی بهمن ماه 1385. 4- سازمان ملل متحد تحت تأثیر نظریه مالتوس و موج « مالتو سیانیسم کلاسیک» در سال 1962 میلادی باصدور بیانیه از رشد لجام گسیخته جمعیت جهان در ارتباط آن با افزایش فقر، گرسنگی و مرگ ومیر انسانها شدیداً ابراز نگرانی کرد. 5- birth control. 6- محمودیان. دکتر حسین. دانش خانواده. سمت. تهران 1383. 7- Family planning 8- تقوی، نعمتاله، مبانی جمعیت شناسی، نشر جامعه پژوه، تبریز 1378. 9- همان. 10- ر.ک به سخنرانی مراجع و اساتید حوزه علمیه در روز جهانی جمعیت که بحثی از آن درکتاب «جمعیت و تنظیم خانواده» تألیف دکتر محمدجهانفر، نشر جهان فرهنگی، تهران 1380 به چاپ رسیده است. 11- Integrated Health Reproductive System 12- محمودیان، حسین، دانش خانواده، انتشارات سمت، تهران، 1383. 13- مجله پیام زن، دفتر دوم، شماره 12، گفت وگو با دکتر ملک افضلی معاون وزیر بهداشت و درمان. 14- مجله زنان، شماره 103، ص 44. 15- ر.ک به مقالات ارایه شده توسط کشورهای اسلامی (مانند اندونزی، پاکستان و ...) در کنفرانس بالی اندونزی- بهمن ماره 1385. 16- مجله زنان، شماره 103، صفحه 44، گفت و گو با دکترماری لادیه – جمعیت شناس-. 17- همان – نیز مجله پیام زن- دفتر دوم- شماره 12، گفت و گو با دکتر ملک افضلی معاون وزیر بهداشت و درمان. 18- همان. 19-Acquired Immuno Deficiency Syndrome(AIDS). 20- جهانفر، محمد، جمعیت و تنظیم خانواده، تهران، جهان فرهنگی، 1380. 21- شیخی، محمد، جمعیت و تنظیم خانواده، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1379. 22-Human Immuno- deficiency Virus. 23- Cytopatogenicity. 24- جمعیت و تنظیم خانواده/ جهانفر/ ص 188. 25- همان. 26- رک. به :http:WWW.unaids.org/html/publications/fact-sheets 27- همان. 28- زنان، قربانیان خاموش ایدز، دکتر شیرین میزازاده، مجله زنان، شمازه 112. 30 و 29- http:WWW.unaids. 31- جمعیت و تنظیم خانواده/شیخی. 32- مقاله نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل در کنفرانس جمعیت(بالی اندونزی، بهمن ماه 1385) 33- جمعیت و تنظیم خانواده/شیخی. 34- ر.ک به مقاله ارایه شده توسط هیئت اعزامی از مالزی در کنفرانس جمعیت بالی اندونزی، بهمن ماه 1385. 35- ر.ک به جدول آماری در همین مقاله در فاصلهسالهای2000-1997. 36- فقر زنان، مهمترین عامل گسترش ایدز، دکتر نیره توکلی، نامه شماره 47، اسفند 1384، به نقل از:Hallman,Kelly,http:WWW.popcouncil.org/pdfs/wp/190.pdf 37- آیا استفاده از کاندوم به معنای به صفر رساندن احتمال انتقال ویروس HIV طی یک تماس جنسی مشکوک است؟ باید گفت که خیر، در شرایط مطلوب وصحیح استفاده از کاندوم، باز هم خطر ابتلاء وجود دارد. ر.ک به زنان، قربانیان خاموش ایدز، زنان، شماره 114. 38- سند کنفرانس جهانی زنان(پکن 1995)- ماده 93. 39- همان، ماده 96. 40- کوزرف لوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، صفحات 36-29، تهران، انتشارات علمی، 1368. 41- همان.