آموزش بهداشت جنسی ؛خانواده ،فرهنگ ،جامعه
آرشیو
چکیده
متن
ضرورت آموزش بهداشت جنسی را درچه مرحله ای می دانید ؟ ?بهداشت بدون اینکه آموزش تدوین شده ای د رجامعه باشد سینه به سینه در جامعه گسترش پیدا می کند وبه طور معمول از طریق خانواده به نسلهای بعدی منتقل می گردد اما همین خانواده ها هیچ گاه آموزش جنسی به فرزندانشان نمی دهند بنابراین نقش آموزش جنسی به گونه ای است که د ریک مقطع خاص تأکید وتوجه بیشتری باید نسبت به آن صورت بگیرد چرا که علی رغم اینکه سیر سنتی آموزش از طریق خانواده صورت می گیرد متأسفانه خلاء های زیادی د رزمینه آموزش بهداشت جنسی وآموزش جنسی در جامعه وجود دارد بنابراین من معتقدم آموزش بهداشت جنسی می با یست در سطوح مختلف به عنوان یکی از عملکرد های مهارت زندگی وجود داشته باشد که بتواند مانع وقوع یکسری از اختلالات وفجایع در سالهای بعدی بشود. ?منظور شما از مقاطع مختلف دقیقا چیست وچه روشی را پیشنهاد می کنید ؟ ?به این مسئله از جنبه های مختلف باید نگاه شود . وقتی شما می گویید آموزش بهداشت جنسی ،این مسئله شامل پیشگیری هم می شود مثلا پیشگیری از ضایعات جنسی ،پیشگیری از سوء استفاده جنسی ،پیشگیری از ابیود ،پیشگیری از تجاوز ،پیشگیری از روابط جنسی نا خواسته و... درواقع مهمترین مسئله بهداشت جنسی صرف نظر از مسائل جسمی ،مسئله بهداشت روانی است که با توجه به این مسئله می توانیم آموزش بهداشت جنسی را از سنین کودکی آغاز کنیم به طور مثال برای کودکان 3یا 4ساله بحثی مطرح است به عنوان آموزش نقاط ممنوعه بدن که خیلی ساده برای کودکان آموزش داده می شود که اگر کسی به این نقاط بدن شما دست زد فورا به ماد رخود بگویید واین بسیار مؤثر است که می تواند به عنوان پیشگیری د رهمین سن شروع شود . د رسنین بالاتر هم می توان آداب نظافت تخلیه را به عنوان یک مسئله آموزش بهداشت جنسی مطرح کرد . در سنین بالاتر یعنی در سن بلوغ دختران وپسران می با یست آموزشهای لازم به توجه به نیازها وشرایط پدید آمده جسمی وجنسی مورد توجه قرار گیرد . این مسئله تا سن جوانی ،ازدواج ،بچه دار شدن ،یائسگی ومسائل پیرامون آن ادامه دارد . بنابر این می بینیم که که بهداشت جنسی برای زن ومرد مطرح استو آموزش آن از ابتدا تا انتها لازم است . ? روشهای آموزش بهداشت جنسی د رمقاطعی که به آن اشاره کردید آیا فقط با توجه به شرایط جسمی وجنسیت انسانهاست یا شرایط اجتماعی وفرهنگی یک جامعه د رآن مؤثر است ؟ ?در این زمینه باید چالشهای پیش روی جامعه خودمان را هم مد نظر قرار دهیم . د رمسئله آموزش بهداشت جنسی با توجه به فرهنگ واخلاق یک جامعه نمی توانیم کتابی را در این زمینه از کشورهای غربی ترجمه کنیم وبه عنوان الگوی بهداشت روانی و جنسیت جامعه ارائه کنیم چرا که درروشهای غربی به طور مثال آنقدر که به چگونگی حفظ خود در زمان تجاوز جنسی اشاره می شود به چگونگی جلوگیری از تجاوز جنسی اشاره نمی شود یا د رفرهنگ غربی ممکن است روسپی گری جرم تلقی نشود وچون جرم تلقی نمی شود روسپی ها تحت نظارت بهداشتی هستند ،کارت دارند در حالیکه د رکشور ما علیرغم اینکه پدیده روسپی گری وجود دارد به دلیل اینکه غیر قانونی است هیچ نظارت بهداشتی قانونی صورت نمی گیرد ومی بینیم که در کشور حتی عدم رابطه با این افراد مطرح است و در کشورهای غربی بحث رابطه با روسپی هایی مطرح است که کارت بهداشت دارند . بنابراین د رآموزش بهداشت جنسی باید بر اساس اخلاقیات جامعه که مخلوطی است از آداب ،رسوم ،سنن ،فرهنگ ودین طرح خودرا تعریف وتدوین کنیم . ?آموزش بهداشت جنسی چه اهدافی را باید دنبال کند ؟ ?اهداف آموزش جنسی به این بر می گردد که د رسطح کلان چه اهدافی دنبال می شود . مثلا هدف کلی این است که ازدواج مورد توجه قرار بگیرد بنابراین در آموزش بهداشت جنسی باید طوری برنامه ریزی شودکه مسئله ازدواج را پوشش دهد . اولین اصل این است که تبیین کنندگان اهداف جامعه درمسائل اجتماعی وبه طور خاص مسائل جنسی چه نظر وبرنامه ریزی دارند و اصولا آیا با مسئله آموزش جنسیت وبهداشت جنسی موافق هستندیا نه ؟تا ما بتوانیم راهکار های خودمان را ارائه دهیم اما آنچه که ما مد نظر قرار دادیم این است که برای هر کس با هر ایدئولوژی ،با هر تفکری وبا هر سطحی از تفکراتی ماباید آموزشهایی را ارائه کنیم که مانع از آسیب جنسی فرد شود وبلوغ جنسی را دراو تکمیل کند . این هدف کلی ماست اما اینکه ما به چه جزئیاتی وبا چه روشهایی باید به این مسئله بپردازیم وقانونا تا چه حد به ما اجازه داده می شود مسئله ای است که قانونگذار باید برای ما مشخص کند. ? چه کسانی متولی قانونگذاری ومجری مسئله آموزش بهداشت جنسی هستند وباید باشند ؟ ?کمیسیون فرهنگی وکمیسیونهای مربوط به فرهنگ د رمجلس شورای اسلامی ابتدا باید قوانین کلی آن را تصویب کنند وبعد از آن وزارت علوم وآموزش عالی ،آموزش وپروش ،بهداشت ودرمان وسازمان بهزیستی می بایست متولی اجرای آن باشند وصدا وسیما هم می تواند به عنوان آموزش دهنده به عموم مردم مؤثر باشند . ?آیا صدا وسیما به عنوان رسانه ای که با همه مردم ومخاطبین روبرواست می تواند این مسائل را مطرح کند یا طرح مباحث آموزش بهداشت جنسی می با یست با توجه به مخاطب تفکیک شده صورت گیرد ؟به عبارت دیگر گستره مخاطبین این مباحث چقدر است ؟ ?فقط مخاطب عام مطرح نیست وممکن است مخاطب خاص هم استفاده کند مانند برنامه هایی که صدا و سیما د رسالهای اخیر در مورد بیماری ایدز تولید و پخش کرد که علاوه بر موضوع مخاطب باعث شد تابوی ایدز درجامعه شکسته شود وامروز مسئله ایدز و آمار آن خیلی راحت تر مطرح می شود در صورتیکه در گذشته هیچ فرد حقیقی وحقوقی حاضر نبود بگوید ما هزار نفر مبتلا به ایدز داریم و البته اینکه پنهان کردن یک آسیب منجر به افزایش آن آسیب می شود یک مسئله شناخته شده اجتماعی است بنابراین تحرکات صدا وسیما باعث شده تا از چنین آسیبی جلوگیری شود . گستره طرح مسئله آموزش بهداشت جنسی بستگی به این دارد که هر ارگانی چه جمعیتی را می خواهد در بر بگیرد . سازمان بهزیستی جمعیت آسیب دیده ها را د ربر می گیرد وطبیعتا سیاست گزاری آن بر مبنای روشهای درمان وبر طرف کردن آسیبهای جنسی است . آموزش وپرورش ،آموزش عالی ،صدا و سیما وهر ارگانی که وظیفه طرح این مباحث را دارد طبیعتا ابتدا باید به مخاطب خود ونیازهای آنها توجه کند . ?نقش خانواده د راین میان چیست ؟آیا خانواده می تواند پل ارتباطی این آموزش باشد تا از آسیب هایی که د راین مسیر پیش می آید جلوگیری کند ؟ ?البته اینکه این مباحث را از سطح جامعه حذف کنیم و فقط از طریق خانوده ها آموزش دهیم غلط است ومن به این روش اعتقاد ندارم چرا که ممکن است پدر ها ومادرها این موضوع را درک نکنندو توان انتقال آن را نداشته باشند یا جز اولویتهای آنها نباشد . چیزی که من به آن اعتقاد دارم این است که درزمینه آموزش مسائل جنسی وبهداشت آن نباید هر آموزشی برای هر طبقه وفردی صورت بگیرد . بهتر است این آموزشها نه از طریق وسایل آموزشی عمومی بلکه از طریق کلاس های درسی انجام شود و آموزش خاص صورت گیرد . آموزش عمومی باید درزمینه های کلان باشد به طور مثال صدا و سیما جامعه را نسبت به ایدز وروابط جنسی حساس کند اما اینکه به ریز مسائل ایدز بر روابط جنسی وراهکارهای دقیق پیشگیری بپردازد غلط است وبا فرهنگ عمومی جامعه نیز مغایرت دارد . ?آسیب هایی که به علت عدم پرداختن به مسئله آموزش جنسی وبهداشت آن در سطح مطلوب مورد نظر شما درجامعه بوجود آمده، چیست ؟ ?رشد روز افزون بیماری های جنسی که در رأس آنها ایدز است رشد روزافزون مشکلات جنسی که بسیاری از مطب ها مملو از افرادی هستند که در روابط جنسی خود دچار مشکل هستند بسیاری از طلاقها که واقع می شوند که د رروابط جنسی وجود دارند بسیاری از افسردگی ها و...که ناشی از مشکلات جنسی است . ?به نظر شما آسیب هایی که می تواند بر اثر آموزش جنسی وبهداشت آن در جامعه بوجود بیاید چیست ؟ ? معمولا در آموزش جنسی وبهداشت جنسی تبعاتی وجود ندارد مگر این حرف عوام که می گویند حرمتها شکسته می شود که ما هم چنین تجربه ای را نداریم تا عکس العمل آن را بدانیم ضمن اینکه برای عموم مردم به یک شکل که نمی خواهیم آموزش بدهیم تا چنین اتفاقی بیافتد ومن فکر نمی کنم آموزش این مباحث حتی چنین آسیبی را داشته باشد . ?همانطور که می دانید سن روابط جنسی یا فکر کردن به روابط جنسی د رجامعه ما پایین آمده است . آیا این تغییر را در عدم آموزش بهداشت جنسی می دانید یا آموزش غلط بهداشت جنسی در همین حدی که در کشور ما وجود دارد ؟ ?البته عدم آموزش جنسی ،سن جنسی را پایین نمی آورد بلکه مشکلات دیگری را ایجاد می کند وخود آموزش هم نیست که چنین تغییری را در جامعه بوجود آورده در واقع نوعی در معرض قرار گرفتن است که عامل پایین آمدن سن جنسی شده . به طور مثال د راواخر قرن نوزدهم سن عادت ماهانه د ردختران حدود 17 سال بوده ولی امروز به 13الی 14 سال رسیده است . این بیانگر این است که قدرت جنسی در دختران نسبت به گذشته تحریک شده تر است . این مسئله ناشی از آموزش نیست بلکه ناشی از این است که فیلم هایی که روابط جنسی را نشان می دهند د راختیار او قرار گرفتند . این فیلم ها که برای آموزش بهداشت جنسی ارائه نمی شود و در اینجا نه آموزش مطرح است ونه عدم آموزش بلکه مسئله ،تحریک کردن صفات وانگیزه های جنسی بوده که منجر به این آسیب اجتماعی شده است . ?راهکارهای برون رفت از آسیب هایی که بر اثر آموزش جنسی وبهداشت جنسی در جامعه به وجود آمده است یا ممکن است به وجود بیاید را چه می دانید ؟ ?اگر زیر نظر متخصص وکارشناسان مباحث آموزش جنسی تدوین وآموزش داده شوند معضلی درجامعه پیدا نخواهیم کرد . ?نقش نهاد خانواده چیست ؟ ?نهاد خانواده قطعا به عنوان یک نهاد آموزش دهنده محملی است که بچه ها بیشترین اعتماد را به آن دارند می تواند بازوی اصلی هر نوع آموزشی باشد وقطعا آموزش خانواده در دستور کار ما وجود دارد چرا که آموزش خانواده همان آموزش عموم است وفرزندان از طریق خانواده مورد آموزش کلی قرار می گیرند وتشویق می شوند که از آموزشهای خاص استفاده کنند . آموزش مهارت های زندگی وآموزشهای جنسی به هر حال انجام می شود . من وشما در اینجا تئوری بافی می کنیم ،موافقت کنیم یا مخالفت ،به هر حال واقعیت این است که فرزندان ،نوجوانان وجوانان آموزش دیده می شوند . قرن بیست و یکم ،قرن هجوم ماهواره ها قرنی نیست که بنشینیم و بگوییم که آموزش جنسی آیا خطردارد یا ندارد ؟آموزش جنسی باید انجام شود منتهی باید تلاش شود تبعات آن کم شود و البته تبعات آموزش جنسی را باید به جان بخریم ولی گریزان از آن نباشیم چرا که اگر ما این خوراک را به مغز فرزندان ندهیم کسانی این خوراک را به مغز آنها می دهند که معلوم نیست دوستدار ما باشند و جامعه را با خوراک و آموزش خود مواجه می کنند با ایدز ،تفکرات خراب ،بیماریهای اجتماعی و..."
بازگشت