چکیده

همیشه این سوال در جامعه مطرح است که چرا زنان، بیشتر از مردان جذب تشکل‌هایی داوطلبانه می‌شوند؟ پاسخ این است: از یک سو به دلیل محدودیت‌ عرصه مشارکت و از سوی دیگر به دلیل عدم حساسیت هنجاری‌های فرهنگی و اخلاقی به فعالیت‌ در تشکل‌های داوطلبانه، بویژه آنکه به طور سنتی، تشکل‌های داوطلبانه در ایران معادل موسسه‌های عام‌المنفعه زنان، نوعی فعالیت تشریفاتی، مردم دوستانه و گاه عوام فریبانه و در نهایت نوعی سرگرمی اجتماعی بر این گذران اوقات زنان به حساب می‌آمده است.در این مقاله مسائلی پیرامون اشتغال زنان می پردازیم.

متن

روزنامه مردم سالاری، اول خرداد1384، ص9، محبوبه عباسقلی
نگاهی جنسیتی، جامعه شناختی و تاریخی به حضور زنان در سازمان‌های غیر دولتی
 
همیشه این سوال در جامعه مطرح است که چرا زنان، بیشتر از مردان جذب تشکل‌هایی داوطلبانه می‌شوند؟ پاسخ این است: از یک سو به دلیل محدودیت‌ عرصه مشارکت و از سوی دیگر به دلیل عدم حساسیت هنجاری‌های فرهنگی و اخلاقی به فعالیت‌ در تشکل‌های داوطلبانه، بویژه آنکه به طور سنتی، تشکل‌های داوطلبانه در ایران معادل موسسه‌های عام‌المنفعه زنان، نوعی فعالیت تشریفاتی، مردم دوستانه و گاه عوام فریبانه و در نهایت نوعی سرگرمی اجتماعی بر این گذران اوقات زنان به حساب می‌آمده است.
مشارکت در تشکل‌های داوطلبانه به دلیل فوق، مسیری امن برای زنان فعال به حساب می‌آمده است.زیرا مقاومت جامعه مردم سالار در برابر آن مقاومت حداقلی بوده است. به طور کلی ساختار سنتی جامه ایران امکان دسترسی و کنترل زنان را به منابع، و فرصت زندگی مدنی محدود ساخته است. روش‌های اصلاحی نیز تلاش‌های اصلی خود را بیشتر بر مبنای ایجاد زمینه‌هایی جهت دسترسی زنان به منابع و فرصت‌ها قرار داده است. در چنین شرایطی زنان بیشتر از اینکه درگروه‌های تصمیم ساز و تأثیر گذار اجتماعی، فعال باشند به حاشیه نشین‌ها مبدل می شوند. اجتماع سازمان یافته زنان در تشکل‌های داوطلبانه، این امکان را به زنان می‌دهد تا ضمن دسترسی آسان به امکانات و فرصت‌ها از طریق تأثیرگذاری در تغییر ساختارهای اجتماعی، به میزان قابل توجهی از کنترل منافع، منابع و فرصت‌های زندگی مدنی دست پیدا کنند.
منزلت اجتماعی، قدرت، ثروت و اطلاعات چهار عنصر تعیین کننده در قلمرو مشارکت فعال به حساب می‌آید. اما از آمارهای رسمی کشور می‌توان میزان مردانه بودن هر چهار قلمرو را به راحتی تخمین زد. زنان چگونه می‌توانند زمینه ورود خود را به قلمروهای چهارگانه آسان سازند؟
تشکل سازمان‌های غیر دولتی، امن‌ترین و بی‌دردسرترین مسیر کسب منزلت اجتماعی، قدرت و اطلاعات است. طبیعی است که جذب منابع مالی (ثروت) نیز در سایه ایجاد آن سه قلمرو دیگر، فراهم خواهد شد.
دولت‌ها نیز مشتاق ورود زنان به تشکل‌های داوطلبانه هستند. در دولت‌های فراگیر قبل و پس از اسلام، با توجه به ساخت فئودالی و قبیله‌ای قدرت، مشارکت‌های مردمی با بی‌اعتمادی دو جانبه روبرو بود و در چارچوب غیر اجتماعی از طریق ارائه خدمات رفاهی محدود مانده بود.بنابراین دولت‌ها هیچ نقش مستقیمی در روند مشارکت مردمی نداشتند.
با ورود به دوران مشروطه، زنان به تدریج از طریق مشارکت‌های داوطلبان آموزشی و فرهنگی نظیر مدرسه سازی و آموزش و پرورش دختران، به نحوی دولت معاصر را به چالش دعوت کردند. با نهادینه شدن ساختارهای حکومتی، سلطنتی درعصرپهلوی، پهلوی‌ها مشارکت زنان در تشکل‌های داوطلبانه را به در نظر داشتن نوعی تهدید بالقوه مبدل به سازمان زنان یا تشکیلات مشابه آن ساختند. از این پس سیاست حکومت در برابر سازمان‌های غر دولتی زنان جنبه ویترین پیدا کرد.
پس از انقلاب با ورود به دوران سازندگی، رویکرد رفاهی توسعه از یک سو و سیاست‌ خارجی از دیگر سو، مهم‌ترین عوامل حمایت کننده دولت از سازمان‌های غیر دولتی زنان بود. لزوم پاسخگویی به تهدیدهای دیپلماتیک جهانی در حوزه حقوق بشر و مشارکت زنان در ایران، باعث شد که سازمان‌ها غیر دولتی زنان به صورت سفیران غیر رسمی با ایفای نقش‌های تبلیغاتی، مورد حمایت قرار گیرند. از دیگر سو با گسترش سیاست خارجی، حضور فن ‌گرایان و کارشناسان رده بالای  دولتی در کنفرانس‌های بین المللی جای خالی سازمان‌های غیر دولتی و به ویژه زنان را مرتباً به دولت گوشزد کرد.
این موضوع به علاوه سیاست‌های رفاهی با هدف محرومیت زدایی از بخش آسیب پذیر جامعه که مهم‌ترین آنها را زنان تشکیل می‌دادند، همزمان موجب شد که دولت، باگسترش سازمان‌های غیر دولتی تخصصی تعاون‌های  زنان گام‌‌های موثری به سوی زمینه‌سازی جهت تشکیل سازمان‌های غیر دولتی تخصصی و مدرن زنان بردارد.
روند جنسیت پذیری سازمان‌های غیر دولتی در ایران
سازمان‌های غیر دولتی از دوران مشروطه بدین سو با حضور فعال زنان طبقه اعیان و متوسط شهری در تشکل‌های آموزشی، رنگ جنسیتی به خود گرفت. زنان، که در نهضت مشروطه و بویژه در مبارزات خیابانی شهرهای بزرگ سهم بسزایی داشتند، پس از نهادینه شدن سازمان سیاسی حکومت به حاشیه رانده شدند. اما تجربه مشارکت در نهضت مشروطه موجب شد تا زنان تحصیلکرده که عموماً از طبقه اعیان و نخبگان فرنگ رفته بودند، به خانه‌ها عقب نشینی نکنند و به تغییر ساختار اجتماعی موجود از طریق فرهنگ سازی بپردازند. اکثر زنان فعال در تشکل‌هایی که ساخت و تاسیس مدارس دختران و آموزش با شیوه مدرن را سرلوحه ماموریت خود قرار داده بودند، اجتماع کردند و نیز به انتشار مطبوعات ویژه زنان پرداختند.
مروری به تاریخ مشروطه نشان می‌دهد که چگونه تشکل‌های داوطلبانه مدرن سرآغاز خود را مدیون حضور زنان هستند. از آن پس تا اواخر دوران پهلوی، فعالیت‌ در سازمان‌های خیریه‌ای و اجتماعی عام‌المنفعه، با وجود تحریف در منابع و رسالت سازمانی، جنسیت زنانه به خود گرفت. در بدو انقلاب، مشارکت توده‌ای زنان که تمام طبقات و گروه‌های اجتماعی و سیاسی مخالف پهلوی را در برمی‌گرفت موجب هویت یابی بخش عظیمی از زنان حاشیه نشین در بخش سنتی و مذهبی کشور شد. هرچند که تاریخ مشروطه، دیگر بار پس از نهادینه شدن انقلاب در دستگاه‌های دولتی تکرار شد و زنان را به خانه نشینی هدایت کرد اما این بار نیز خواسته‌های برخاسته از هویت‌یابی بدنه سنتی و مذهبی جامعه، موجب شد که زنان فعال انقلابی، با انگیزه احقاق حقوق و تکالیف خود در متون دینی، هیئت‌ها، محافل، انجمن‌ها و تشکیلات ریز و درشت مذهبی انقلابی را به راه اندازند و تولد مجدد سازمان‌های غیر دولتی را از طریق تشکل‌های ایدئولوژیک موجب شوند.
 با گذشت چند سال، گروه دیگری از زنان فعال انقلابی مجال حضور در سومین کنفرانس جهانی زن در نایروبی (1985) را یافتند و با الهام از تجربه جهانی زنان پس از بازگشت، اولین هسته‌های سازمان‌های غیر دولتی مدرن را بنا نهادند. بیش از 100 تن از اعضای سازمان‌های غیر دولتی زنان طی یک سال حضور در کارگاه‌های ظرفیت سازی و آگاه سازی جنسیتی و آنگاه سفر به «خویدا» (در چین) شاهد غنی‌ترین بسیج اجتماعی زنان جهان بودند. نخستین علائم رشد سازمانی این گروه پس از بازگشت از چین، تشکیل اولین شبکه سازمان‌های غیر دولتی در تاریخ تشکل‌های داوطلبانه ایران است.
در جامعه امروز ایران نیز پیشتازی زنان در روند تکامل رشد سازمانی، در جریان است. بویژه در پیشبرد پروژه «توانمند سازی» سازمان‌های غیر دولتی.
با وجود اینکه «توانمندسازی» برنامه‌های فراگیر برای همه گروه‌های اجتماعی موجود در جامعه مدنی است، اما این زنان هستند که چه در بخش‌های دولتی و چه در حوزه‌ غیر دولتی و دانشگاهی، این فرصت را ربوده و اولین تجربه‌های ذی قیمت پروژه‌های توانمندسازی را از آن خود می‌سازند. البته باید در نظر داشت که جامعه ایران، جامعه‌ای در حال گذر است و گذار از وضع موجود به وضع مطلوب، فراز از نشیب‌ها و هزینه‌های بی شمار دارد.
در این میان جامعه فعال زنان، چونان خط شکنانی خستگی‌ناپذیر در عرصه مشارکت مدنی، در معرض آسیب و آزمون و خطاهای بی‌شمای قرار دارند. بی‌تردید شایسته است هر گونه نقد و بررسی در فرآیند مشارکت و پیشتازی زنان در عرصه سازمان‌های غیر دولتی منصفانه و با در نظر داشتن چنین وضعیتی صورت پذیرد.
در حاشیه
1. چندی است که موضوع « سازمان‌های غیر دولتی» به یکی از موضوعات مهم و بحث‌برانگیز تبدیل شده است. از سازمان ملل و بنیادهای بین المللی گرفته تا نهادهای دولتی و غیر دولتی و نخبگان بر اهمیت توجه به این موضوع یا به دلیل ظرفیت‌ها و آثار منحصر به فرد آنها و یا به دلیل مخاطراتی که برای امنیت ملی کشورها و موقعیت فرهنگی، اجتماع و سیاسی آنان ایجاد می‌کنند پای می‌فشارند. در کشور ما در برنامه‌های سوم و چهارم توسعه به حمایت ازاین سازمان‌ها توجه شده است و سالیانه، میلیاردها تومان به طور مستقیم صرف تشکیل و تقویت این سازمان‌‌ها می‌شود.
افزون بر آن، بخشی از حمایت‌ها نیز از ردیف‌هایی دیگر، چون حمایت از IT و حمایت از طرح‌‌های پژوهشی نصیب سازمان‌‌های غیر دولتی می‌شود.
قرائن از این واقعیت حکایت دارد که لازم است به برخی از این سازمان‌ها به چشم گروه‌هایی ارزشمند، پرتوان و در خدمت اهداف نظام اسلامی و مصلحت عمومی جامعه نگریست و آنها را مستحق حمایت دانست، برخی دیگر را با سیاسیت‌هایی، به مسیر سازندگی هدایت کرد و تعدادی را نیز در زمره‌ی پیام‌آوران فرهنگ الحادی و ادبیات لیبرالیستی غرب و یا حتی عوامل سیاسی نظام سرمایه داری دانست. نبود سیاسیت‌های مشخص در جمهوری اسلامی، در برابر سازمان‌های غیر دولتی، هم به از دست دادن سازمان‌‌های غیر دولتی، هم به از دست دادن فرصت‌های استفاده‌ی بهینه از نیروهای مردمی در قالب این تشکل‌ها می‌انجامد و هم به حمایت‌های بی‌جا و توجیه‌ناپذیر از عوامل تحقیر فرهنگ دینی و ملی.
2. نویسنده کارآمدی‌های سازمان‌های غیر دولتی را صرفاً از نگاه منافع زنان نگریسته و به آثار و نتایج و کارآمدی‌های این سازمان‌ها در راستای منافع عمومی بویژه منافع جامعه اسلامی توجه نکرده است در حالی که واقعیت،آن است که بسیاری از زنان مسلمان جامعه با انگیزه‌های فراجنسیتی و فراقشری، اقدام به تاسیس سازمان‌های غیر دولتی می‌نمایند.
اگر سازمان‌های غیر دولتی با اهداف درست تاسیس شوند، کارآیی‌های بسیاری، بویژه در رابطه با نظام اسلامی خواهند داشت، از جمله:
الف) می‌توانند در تبیین و تبلیغ مفاهیم دینی و ایجاد جریان‌های علمی و فرهنگی فعال باشند. گروه‌های نخبه و نظریه‌پرداز، در جریان تولید دانش فعال می‌شوند و گروه‌های دیگر، در جریات تبدیل مفاهیم به زبان مفاهمه با مخاطبان مختلف، جریان سازی علمی و توسعه‌ی اطلاعات عمومی فعالیت خواهند کرد.
ب) گروه‌های غیر دولتی با انتخاب موضوعات جزئی و با محدود کردن موضوع فعالیت خود، می‌توانند سطح کارشناسی خود را در همان موضوع به سرعت بالا ببرند و به نهادهای حکومتی (سیاست‌گذاران، طراحان و مجریان) در سطوح مختلف، مشاوره‌ی کارشناسی دهند.
ج) با تکثیر بلندگو و ایجاد جریان‌های فرهنگی و اجتماعی، می‌توانند زمینه‌های لازم را برای تحقق اهداف و برنامه‌‌های نظام اسلامی فراهم و مطالبات عمومی را هدایت کنند و آنگاه که نهادهای دولتی در اجرای وظیفه‌ی خود، سهل‌انگاری می‌کنند یا بر خلاف اهداف نظام اسلامی رفتار می‌کنند، با آگاه سازی مخاطبان و ارائه تحلیل روزآمد، فشار مطالبات اقشار گوناگون را متوجه نهادهای دولتی سازند.
د) این سازمان‌های می‌توانند بازوی نظارتی نظام اسلامی باشند و بویژه بر عملکرد نهادهای دولتی نظارت کنند.
ه) این نهادها از بهترین حلقه‌های اتصال میان مردم و مسئولان هستند و به نظر می‌رسد که تکیه بر گروه‌هایی که بدون انگیزه‌های قدرت طلبانه، نقش حلقه‌ی اتصال را ایفا کنند، از اتکا بر احزاب سیاسی، که درکنار نظام اسلامی، کانون‌های قدرت سیاسی تاسیس می‌کنند، کار آمدتر باشد.
و) در شرایطی که کشورهای جهان، به سوی جهانی سازی می‌روند، NGOها می‌توانند در حفظ هویت بومی و ملی ایجاد جریان‌های منطقه‌ای و بین المللی با محوریت‌ دینی فعالیت کنند.
3. ملاحظه دو نکته، حساسیت کار سازمان‌های غیر دولتی را آشکارتر می‌سازد.
اول آنکه مقایسه‌ی میان سازمان‌های غیر دولتی، در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، نشان می‌دهد که در کشورهای پیشرفته، سازمان‌های غیردولتی خیریه و مددکار اجتماعی، رشد بیشتری دارند، اما در کشورهای در حال توسعه، برنامه‌ریزی‌ها بیشتر در مسیر توسعه‌ی سازمان‌های فرهنگی و اجتماعی است. در کشور ایران، گرچه تا ابتدای سال 1376 بسیاری از سازمان‌های غیر دولتی را سازمان‌های خیریه‌ای تشکیل می‌دادند، اما در چند سال گذشته، رشد سازمان‌های غیر دولتی فرهنگی و اجتماعی، بسیار پیشرفته شده است.
دوم آنکه رفته رفته ادبیاتی در حال شکل‌گیری است که عنوان «سازمان غیر دولتی» (NGO) به گروه‌هایی که در چارچوب ادبیات دیکته شده‌ی بین المللی و محورهای اعلام شده توسط سازمان ملل فعالیت می‌کنند، اطلاق شود. بنابراین، گروه‌های مردمی، که در زمینه‌هایی چون ازدواج جوانان، بررسی معضل طلاق و نقد شاخصه‌های جهانی درباره‌ی حقوق بشر، حقوق زنان و توسعه فعالیت می‌کنند، گرچه به عنوان سازمان‌های غیر دولتی ثبت می‌شوند، اما اعتبار لازم را به عنوان سازمان‌ غیر دولتی بدست نمی‌‌آورند. این مسئله ناشی از سیاست حمایتی سازمان ملل از سازمان‌های غیر دولتی نیز هست. این سازمان، گرچه در نوشته‌ها صرفاً بر نقش مردم و توانمندسازی سازمان‌های غیر دولتی تاکید می‌کند، اما دایره‌ی حمایت‌های خود را به گروه‌هایی خاص محدود می‌سازد.
سازمان‌های غیر دولتی و حمایت‌های داخلی
4. موضوع حمایت دولت از سازمان‌های غیر دولتی، در ماده 158 از برنامه‌ی سوم توسعه جای داده شد و در سالیان گذشته، بودجه‌هایی برای حمایت از این سازمان‌‌ها اختصاص داده می‌شود. این کمک‌ها در قالب کمک هزینه‌ی تاسیس سازمان‌‌های غیر دولتی، هزینه‌ی برگزاری سمینار، توزیع سخت‌افزار و کمک به طرح‌های تحقیقی انجام می‌شود. هم چنین دوره‌‌هایی آموزشی، با موضوع توانمندسازی سازمان‌های غیر دولتی، برگزار می‌کنند. هم اکنون بیش از 37000 سازمان غیر دولتی ثبت شده‌اند. تعداد سازمان‌های غیر دولتی، به اندازه‌ای است که برخی دهه‌ی گذشته را دروان تاسیس سازمان‌های غیردولتی و آینده را مرحله‌ی تحکیم و نهادینه‌سازی این سازمان‌ها دانسته‌اند.  ناگفته پیدا است که بسیاری از این سازمان‌ها را گروه‌های علمی، مذهبی، خیریه و گروه‌های عالم المنفعه‌ای تشکیل می‌دهند که با اهداف اسلامی و انسانی تاسیس شده‌اند و نظام اسلامی موظف به حمایت مادی و معنوی از آنها است؛ اما واقعیت به همین جا ختم نمی‌شود. قرائن نشانگر آن است که نظام سرمایه‌داری جهانی، اهداف و برنامه‌های خود را به منظور تاثیرگذاری و سیاست‌ها و برنامه‌های نظام اسلامی و فرهنگ جامعه‌ی مدنی در ایران دنبال می کند. بالاتر آنکه جمهوری اسلامی ایران به علت پیش گامی در مطرح کردن اندیشه‌‌ی اسلام سیاسی و اصول‌گرایی اسلامی، مهم‌ترین گزینه‌ی اصلاحات در طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ است.
5. طرح‌های ظرفیت سازی سازمان‌های غیر دولتی، در چند سال گذشته از چند راه پی‌گیری می‌شود. اولین طرح ظرفیت‌سازی، طرحی است که از سال 1376 در یکی از مراکز توانمندسازی آغاز شده است. این طرح با حمایت مالی شورای جهانی جمعیت، بنیاد فورد (آمریکا) ، برنامه و توسعه هلند  و USA/AID   اجرا می‌شود. دومین طرح را گروهی از نمایندگان سازمان‌های غیردولتی و با حمایت مالی دفتر برنامه عمران ملل متحد اجرا می‌کنند. سومین طرح، طرح‌های ظرفیت سازی است که در چند سال اخیر از سوی سازمان‌‌های دولتی به اجرا درآمده است و سالیانه میلیاردها تومان در این زمینه، هزینه می‌شود.
سازمان‌‌های غیر دولتی و حمایت‌های بین‌المللی
6. برخی از سازمان‌های غیر دولتی، این امکان را دارند که با حمایت‌های مالی و اعتباری سازمان‌ و بنیادهای بین المللی، در کنفرانس‌های منطقه‌ای و جهانی، به عنوان نماینده زن ایرانی شرکت کنند، سمینارها و نشست‌ها را با این حمایت‌ها برگزار کنند و مهم‌تر آن که با عهده‌دار شدن برخی فعالیت‌‌ها (از سوی نهادهای بین المللی) کسب اعتبار و موفقیت به دست آوردند. چندی پیش، شش نفر از نمایندگان سازمان‌های غیر دولتی دارای گرایش فمینیستی، با حمایت همین نهادها، در اجلاس تایلند شرکت کردند و به انتقاد از قوانین جمهوری اسلامی پرداختند. مشاور یونسکو در امور سازمان‌های غیر دولتی در این باره می‌گوید: «یونسکو بیش از این که اهرم مادی داشته باشد ـ که البته داردـ به سازمان‌های غیر دولتی، اعتبار می‌دهد؛ مثلاً از یک NGO در همایش دعوت می‌کند و می‌گوید: شما این کارها را انجام دهید این درگیر کردن کا با NGO گام بزرگ و موثری است.»
7. نهادهای بین المللی، کوشیده‌اند تا از راه‌های گوناگون، به ایجاد جریان‌های منطقه‌ای و بین المللی، به منظور تقویت جریان‌های زنانه و گسترش ادبیات «لیبرال فمینیستی» بویژه در خاورمیانه بپردازند که در این میان می‌توان به «تشکیل شبکه‌ی زنان فارسی زبان» باشرکت گروه‌هایی از ایران، افغانستان و تاجیکستان، با حمایت مالی بانک جهانی و مرکز امور مشارمت زنان و تشکیل « شبکه زنان عرب زبان» در خاورمیانه عربی،  تشکیل اجلاس منطقه‌ای جامعه‌ی اطلاعاتی و سازمان‌های جامعه‌ی مدنی در شهریور1382، با شرکت جمعی از نمایندگان سازمان‌‌های دولتی و غیر دولتی ایران و پاکستان،  برگزاری دوره‌ی بین المللی مطالعات زنان با حضور نمایندگان سازمان‌های غیردولتی از ایران، افغانستان، پاکستان، سودان، مصر، الجزایر، اردن، ترکیه، سوریه، کاندا،‌کلمبیا و بحرین از سوی موسسه مطالعات و تحقیقات زنان،  همایش مبادله‌ی علمی میان تشکل‌های ایران و مصر، به همت موسسه هم یاران غدا و بنیاد آلمانی «فردریش ایبرت»، با حضور اعضای سازمان‌های غیر دولتی ایران و مصر، در خرداد 1382 اشاره کرد.
نکته‌ی مهم آن است که این حمایت‌ها بیشتر، متوجه آن دسته از سازمان‌های غیر دولتی است که در زمره‌ی گروه‌های سکولار، نواندیش و یا مخالفان نظام اسلامی‌اند.
نمونه‌های فعالیت
8. چنان که گفته شد، بسیاری از سازمان‌‌های غیر دولتی، با انگیزه‌های دینی و انسانی، تاسیس شده و خدمات شایانی به نظام اسلامی و مردم کرده‌اند. فعالیت‌های فرهنگی در زمینه‌ی تبیین شخصیت و حقوق زن در اسلام، تشکیل گرو‌ه‌های علمی و مطالعاتی فعالیت‌های خیریه و عام‌المنفعه ( از جمله، حمایت از زنان سالمند و تشکیل گروه‌های امداد) بخشی از این فعالیت‌هاست. در کنار این گروه‌ها، سازمان‌های سکولار و گروه‌های هم‌سو با نهادهای بین الملل، به تضعیف آموزه‌های دینی، در نشست‌های دانشگاهی و همایش‌های عمومی، ایجاد گروه‌های مطالعاتی دانشجویی، بویژه در کنار رشته‌های مطالعات زنان، مشاوره دادن به نهادهای دولتی و اعمال فشار بر نظام، از راه‌‌های تبلیغاتی، در داخل کشور و در کنفرانس‌های بین المللی اقدام می‌کنند. موارد زیر، نمونه‌هایی از این فعالیت‌ها هستند:
ـ بیانیه‌ی مطالبات زنان، توسط 70 سازمان غیر دولتی تنظیم و ارائه گردید. این بیانیه، حاصل مطالبات این گروه‌ها از مجلس هفتم است. ابهام‌زدایی از مفاد قانون اساسی، اصلاح قوانین مدنی، از جمله طلاق، حضانت و ریاست خانواده، که مشتمل برنابرابری‌های جنسیتی است، اصلاح حقوق کیفری و قوانینی چون دیه و شهادت، وادار کردن دولت به اصلاح کتاب‌های درسی و حذف کلیشه‌های جنسیتی   از کتابها، ضرورت الزام بخش‌های مختلف دولتی، به استفاده از زنان، اعمال سهمیه‌بندی جنسیتی در ادارات دولتی و شوراهای شهر و ایجاد تعادل جنسیتی در سطوح مدیریتی کشور، بخشی از این مطالبات است. در جلسه‌ی مشترک این گروه‌ها بر چانه‌زنی و فشار به مجلس، برای اجرایی کردن مطالبات تاکید شد.
ـ در تاریخ دهم تا سیزدهم تیرماه 1383 همایش سازمان‌های غیر دولتی زنان آسیا (پاسیفیک) در بانکوک برگزار شد. در این همایش، سه نفر از گروه‌های مذهبی و شش نفراز سازمان‌های غیر دولتی فمینیست ایرانی نیز شرکت داشتند. محبوبه عباسقلی زاده، عضو موسسه مطالعات و تحقیقات زنان، در این همایش، طی سخنانی گفت:
« ... وقتی به اینجا می‌آمدم، زنان سکولار کشورم، که خواستار جدایی کامل دین از سیاست و حکومت هستند، از من خواستند به گوش جهانیان برسانم که چگونه آنان، شهروند درجه 3 بوده و به حاشیه رانده شده‌اند. چگونه از کاندیداتوری برای مجلس و شوراها و دسترسی به سایر فرصت‌های تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری محرومند. چگونه از داشتن تریبون‌های قانونی، حتی در سطح مطبوعات محروم بوده و تنها فضای موجود برای آنان، فضاهای مجازی اینترنتی است.
وقتی که به اینجا می‌‌آمدم، دختران کشورم، که 35٪ جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند، گفتند: ما نمی‌دانمی که تو کجا می‌روی، ولی اگر گوش شنوایی پیدا کردی، بگو که قربانیان راستین بنیادگرایی، چه از جنس اسلامی‌اش و چه از جنس آمریکایی‌اش، ما بودیم. بگو که این مقاومت و حجم پر قدرت مطالبات و اراده‌ی ما بود که به جریان رفرمیسم منجر شد؛ اما دیگر امید به بزرگترانمان نداریم. بگو: ما خواستار حق تصمیم‌گیری در مورد زندگی خصوصی و آینده، حقوق شهروندی مساوی با مردان، حق حضور برابر در فضای اجتماعی، حق انتخاب پوشش، حق عشق، حق لذت از زندگی و سایر حقوق انسانی هستیم...
ـ در جلسه‌ی سازمان‌های غیر دولتی غیر مذهبی، سیاست‌های زن ستیزانه‌ی صدا و سیما، در قالب ارائه برنامه‌هایی چون عصر ایمان، که در آن تعداد از کارشناسان به بیان دیدگاه‌های اسلام درباره‌ی شخصیت و حقوق زن پرداختند، محکوم و بنا شد چگونگی اعتراض به صدا و سیما در قالب راهپیمایی یا روش‌‌های دیگر مطالعه شود. برخی از گروه‌ها نیز پیشنهاد تاسیس کمیته‌ی رسانه‌ای درباره‌ی مسائل مطرح شده در صدا و سیما را دادند. پیش ازآن نیز ده‌ها نفر از اعضای این سازمان‌ها، در یک راهپیمایی، ترویج کلیشه‌های سنتی توسط صدا و سیما را محکوم کرده بودند.
ـ در جلسه‌ی سازمان‌های غیر دولتی پیشنهاد وزارت علوم، مبنی بر سهمیه بندی جنسیتی در گروه‌های پزشکی، بررسی و قرارشد این گروه‌ها حرکتی هماهنگ را علیه آن آغازکنند. پی‌گیری این گرو‌ها و فشار اعضای فراکسیون زنان مجلس ششم سبب شد که این طرح مسکوت بماند.
ـ فعالیت‌های این سازمان در کنار سازمان آموزش و پروش سبب شد که طرح اصلاح کتاب‌های درسی، بر اساس نگرش‌های جنسیتی به کتاب‌های درسی راه یابد.  براساس این طرح تصاویر و متونی که بیان کننده‌ی تمایز زن و مرد در عملکرد و ترویج کننده‌ی نقش‌های سنتی زنان و مردان باشد، حذف می‌شود. در قدم اول، از سال گذشته، مواردی مانند «بابا نان داد» که نشا‌ن‌گر نقش سرپرستی و نان‌آوری مرد در خانواده بود، حذف گردید.
ـ برخی از سازمان‌های غیر دولتی در روز جهانی زن (20 اسفند 1379) با جمع‌آوری امضاء، در نامه‌ای خطاب به مجلس اسلامی، الحاق بدون قید و شرط ایران به کنواسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان را خواستار شدند.
ـ تاسیس سایت‌های زنانه، از دیگر برنامه‌هایی است که سازمان‌های غیر دولتی به آنها اهتمام دارند. این سایت‌ها می‌توانند در تبادل سریع اطلاعات، ارائه تحلیل و گردآوری طومارهای مختلف و هماهنگ‌سازی فعالیت‌ها بسیار مهم تلقی شوند. محتوای این سایت‌ها بیشتر نقد سیاست‌های نظام اسلامی، درباره‌ی زنان، تبیین نگرش‌های فمینیستی و یا ارائه چهره‌های فاسد یا غیر مذهبی است.
نظام اسلامی وسازمان‌های غیر دولتی
9. نظام اسلامی از یک سو، نظام دینی است که بر اساس اندیشه‌ی « اسلام سیاسی» یا « حضور دین در عرصه‌ی حیات اجتماعی بشر» تشکیل شده است و از سوی دیگر، نظامی مردمی است که موفقیت خود را رهین رغبت عمومی می‌داند. بی‌‌شک تنظیم سازوکارهای تحقق مردم سالاری دینی در عصر جدید می‌تواند الگوی بی‌بدیل برای حل مشکلات تاریخی و اجتماعی جهان اسلام ارائه کند. در این میان، توجه به نقش‌ گروه‌های مردمی، که در قالب سازمان‌های غیر دولتی، با انتخاب موضوعی خاص به فعالیت‌های علمی، فرهنگی و عام المنفعه بپردازند، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. چگونگی و دامنه‌ی ارتباط میان مردم و حکومت، از مسائلی است که می‌توان بخش مهمی از پاسخ آن را در فعالیت‌ نهادهای غیر دولتی یافت.
جمهوری اسلامی، در عرصه‌های چون تهیه‌ی گزارش از نارسایی‌ها و نابسامانی‌ها، انتقال اعتراض‌های اقشار مختلف مردم به حکومت، نظارت بر عملکرد نهادهای رسمی و شخصیت‌های نظام‌( امر به معروف و نهی از منکر)، کم کردن بار تصدی‌گری‌های بی‌جای دولت، شناسایی استعدادها و توانمندی‌های مردمی که رده‌ها و مناطق مختلف، دریافت کارشناسی و مشاوره تحقق جنبش‌ نرم‌افزاری و تولید دانش، توزیع ونهادینه کردن مفاهیم دین و الگوهای فرهنگی در سطح اقشار مختلف جامعه، تحقق سیاست‌های نظام و منویات رهبران نظام اسلامی، استفاده از امکانات و قوای مرمی در شرایط بحرانی ( جنگ و حوادث طبیعی)، شناسایی عوامل اختلال در نظم و اخلاق عمومی و ده‌‌ها مورد دیگر، نیازمند گروه‌های منسجم مردمی است که در قالب سازمان‌های غیر دولتی شناسنامه‌دار، به فعالیت پرداخته و به شکل سازمانی با هم مرتبط باشند. همچنین در عرصه‌ی بین الملل، برقراری گفت وگو، چالش بر سر الگوهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، انتقال پیام اسلام به مخاطبان در کشورهای مختلف، زمینه‌سازی برای تحقق وحدت اسلامی در جهان اسلام و وحدت رویه در حد امکان با پیروان ادیان ابراهیمی، به ویژه در شرایطی که دولت‌ها برای ورود فعال در عرصه‌ی بین الملل، با مشکلات و فشارهایی روبه‌رویند، ضرورتی است که توجه خاص به سازمان‌های غیر دولتی فعال و انقلابی را می‌طلبد.

تبلیغات