ازدواج موقت و همزیستی بدون ازدواج در غرب
آرشیو
چکیده
از دهه 50 سده بیستم میلادی، شاهد تحول تدریجی در شکل خانواده در غرب هستیم. پیش از آن، شکل معمول خانواده در غرب مشابه شکل متداول آن در شرق بود. پدر و مادر و فرزندان با یکدیگر زندگی میکردند. پدر، مسئول تأمین نیازهای همسر و اولاد بود و مادر، مسئول تربیت فرزندان و ساماندهی امور خانه. فرزندان تا هنگام ازدواج، در خانه پدر زندگی میکردند. تا آن زمان سنت ازدواج، سنتی مقبول و میثاقی متعارف برای آغاز زندگی مشترک بود. به تدریج به دلیل پیدایش عواملی چند، تحولاتی در شکل خانواده پدیدار شد. بر پایه این عوامل (که ذکر خواهد شد)، بینشی به وجود آمد که بر مبنای آن، ازدواج، قراردادی کهنه و سنتی دست و پاگیر قلمداد میشود که برای همزیستی و زندگی مشترک، ضروری نیست. در این مجال به بررسی هر چه بیشتراین موارد می پردازیم.متن
از دهه 50 سده بیستم میلادی، شاهد تحول تدریجی در شکل خانواده در غرب هستیم. پیش از آن، شکل معمول خانواده در غرب مشابه شکل متداول آن در شرق بود. پدر و مادر و فرزندان با یکدیگر زندگی میکردند. پدر، مسئول تأمین نیازهای همسر و اولاد بود و مادر، مسئول تربیت فرزندان و ساماندهی امور خانه. فرزندان تا هنگام ازدواج، در خانه پدر زندگی میکردند. تا آن زمان سنت ازدواج، سنتی مقبول و میثاقی متعارف برای آغاز زندگی مشترک بود. به تدریج به دلیل پیدایش عواملی چند، تحولاتی در شکل خانواده پدیدار شد. بر پایه این عوامل (که ذکر خواهد شد)، بینشی به وجود آمد که بر مبنای آن، ازدواج، قراردادی کهنه و سنتی دست و پاگیر قلمداد میشود که برای همزیستی و زندگی مشترک، ضروری نیست. این عوامل عبارتاند از: گران شدن هزینههای زندگی، گریز از سنتها و گرایش به مدرنیسم، گریز از قید و بندها و آزادیخواهی در همه عرصههای زندگی از جمله: آزادی جنسی و استقلال مالی زنان در سبک جدید زندگی در غرب که ما از آن به «همزیستی بدون ازدواج» یاد میکنیم، زن و مرد به عنوان دوست پسر و دوست دختر با یکدیگر زندگی میکنند.زندگی آنان گاه مدت کوتاهی ادامه مییابد و گاه سالیان دراز به طول میانجامد. اما با توجه به اینکه ازدواج، عامل پیوند آنان نبوده، زن و مرد، همسر قانونی یکدیگر تلقی نمیشوند و تفاوتهای اساسی میان آنان و همسران قانونی وجود دارد. اظهار نظر افرادی که همزیستی بدون ازدواج را برگزیدهاند، در مطالعات و پژوهشهای اجتماعی در غرب حاکی از آن است که عدم وجود مسئولیت، به ویژه مسئولیت مالی و نیز آزادی در زندگی و در واقع صرف پول و وقت برای رفاه و لذت خویش، انگیزه مهمی برای انتخاب این سبک از زندگی است. جایگزین ازدواج موقت به جای ازدواج دائم افرادی که اقدام به ازدواج موقت میکنند، چند دستهاند: الف) زنان بیوهای که دارای چند فرزند بوده و ازدواج دائم برای آنان مشکل است؛ ب) مردان متأهل هوس باز و نیز مردانی که با همسر خود مشکل دارند؛ ج) زنانی که تا سن بالا موفق به انتخاب همسر مناسب برای ازدواج دائم نشدهاند؛ د) مردانی که شرایط مناسب را برای ازدواج دائم ندارند؛ ه) برخی دختران و پسران، پیش از ازدواج دائم با یکدیگر به منظور آشنایی بیشتر (ازدواج موقت در دوره نامزدی با شرایط محدود). در تمامی موارد مذکور (به استثنای مورد اخیر) میبینیم که ازدواج موقت، به ناچار به عنوان جایگزین ازدواج دائم انتخاب شده است. آنچه ما را به مطالعه وا میدارد، نگرانی از جایگزینی ازدواج موقت به جای ازدواج دائم برای جوانان است که تحت تأثیر عواملی که پیشتر ذکر شد، ایجاد میگردد. تشابهات ازدواج موقت و همزیستی بدون ازدواج الف: تعهد و مسئولیت کمتر نسبت به ازدواج دائم (در فرهنگ و مذهب ما) و ازدواج (در فرهنگ غرب)؛ ب: جدایی طرفین از یکدیگر به آسانی و بدون تشریفات قانونی تحمل تبعات آن. در ازدواج موقت و همزیستی بدون ازدواج، هر یک از طرفین هر گاه که بخواهند، میتوانند بدون تشریفات قانونی و یا جلب رضایت طرف دیگر، زندگی مشترک را ترک کنند. ج: بی ثباتی و تزلزل زندگی با توجه به امکان جدایی آسان. در این دو سبک زندگی، یعنی ازدواج موقت و همزیستی بدون ازدواج، پر واضح است که زندگی مشترک، متزلزل و بی ثبات است. اصولاً در ازدواج موقت با توجه به تعیین مدت، هدف طرفین ایجاد زندگی مشترک پایدار نیست؛ در همزیستی بدون ازدواج نیز با توجه به عدم وجود موانع قانونی برای جدایی طرفین از یکدیگر، مسلماً زندگی، محکم و پایدار نخواهد بود. تفاوتهای ازدواج موقت و همزیستی بدون ازدواج الف: عمدهترین تفاوت، آن است که ازدواج موقت، یک عقد محسوب میشود و طرفین میان خود دارای قراردادی شرعی و قانونی هستند. اگر قرارداد، قانوناً به ثبت رسیده باشد،به جز مدتی که قابل تغییر است، باقی مفاد آن لازم الاجرا و قابل پیگیری است؛ به ویژه امور مالی مانند مهر که در عقد تعیین میشود و نفقه و ارث برای زن در صورتی که توافق شده باشد، قابل پیگیری بوده، ضریب امنیت را به ویژه برای زنان افزایش میدهد. در کشورهای غربی نیز چندی است که اقداماتی در جهت قانونمند کردن همزیستی بدون ازدواج صورت میپذیرد؛ مثلاً در برخی کشورها به افراد پیشنهاد میشود که برای آغاز همزیستی بدون ازدواج، قراردادی را به صورت قانونی با یکدیگر تنظیم کنند. در این قرارداد پیشنهادی، طرفین تمامی شرایط و توافقات خود را تنظیم کرده، پس از امضا در دفاتر قانونی، به ثبت میرسانند. ب: در همزیستی بدون ازدواج در غرب، معمولاً طرفین با یکدیگر زندگی میکنند، اما در ازدواج موقت به گونهای که اکنون در جامعه ما معمول است، غالباً طرفین با یکدیگر ملاقات و همزیستی ندارند. ج: در همزیستی بدون ازدواج، اگر فرزندی متولد شود، ابتدا منسوب به مادر است و نام او در شناسنامه کودک ثبت میشود، مگر آنکه مادر و پدر با یکدیگر توافق کنند که نام هر دو ثبت شود. در واقع مسئولیت کودک به عهده مادر است. در صورت وجود اختلاف؛ بدین معنا که مادر مشارکتِ پدر ازدواج نکرده را در پذیرش مسئولیت کودک نپذیرد و یا پدر از مسئولیت سر باز زند، هر یک از طرفین میتوانند به دادگاه شکایت کنند. در ازدواج موقت بر اساس منابع فقهی شیعی، کودک منسوب به پدر و مادر است و لذا نام کودک در هر دو شناسنامه ثبت میشود و تفاوتی با کودک متولد شده از طریق ازدواج دائم ندارد؛ مسئولیت مالی کودک نیز بر عهده پدر است. پس از اتمام مدت ازدواج و جدایی پدر و مادر نیز، وضعیت فرزند مانند فرزند طلاق است، اما ضعفی در اینجا وجود دارد و آن این است که بر اساس فقه ما، اگر پدر در ازدواج موقت فرزند را نفی کند، راهی برای اثبات حقیقت پیش بینی نشده است و حال آنکه در ازدواج دائم، نفی فرزند در صورتی که مادر قول پدر را رد و فرزند را به او منسوب نماید، شرایط سختی مانند لعان پیش بینی شده است. در قانون مدنی ایران پیش بینی خاصی نیز در صورت نفی فرزندِ حاصل از ازدواج موقت از سوی پدر، نشده است و این نقصان میتواند صدمات روانی، اجتماعی و اقتصادی زیادی را متوجه زنان و کودکان در ازدواج موقت نماید. وضعیت زنان و کودکان در همزیستی بدون ازدواج در غرب در کشورهای مختلف غربی، سازمانها و نهادهای اجتماعی مطالعات فراوانی را پیرامون وضعیت زنان و کودکان در همزیستی بدون ازدواج و مقایسه آن با وضعیت زنان و کودکان در ازدواج انجام دادهاند، که نتایج این مطالعات در نشریات و مجلات و کتابهای متعدد و نیز سایتهای اینترنتی در دسترس همگان قرار دارد. نتایج تمامی مطالعات، بیانگر وضعیت نامطلوب زنان و کودکان در زندگی بدون ازدواج است. در کتاب « هفت سال زندگی خانوادههای انگلیسی» آمده است که بیست درصد از کودکان در انگلیس و حدود چهل درصد از کودکان در آمریکا، از والدین ازدواج نکرده به دنیا میآیند. بر اساس آمار بخش سلامتی و انسان آمریکا که روی سایت اینترنت آمده است، در سال 1960 تعداد کودکانی که از والدین ازدواج نکرده به دنیا آمده و با یکی از آنان زندگی میکردند، 243 هزار نفر بوده است که این رقم در سال 93 به شش میلیون و سیصد هزار نفر افزایش یافته است. همین منبع اعلام کرده است که در سال 94، یک سوم کودکان آمریکایی، از مادران ازدواج نکرده به دنیا آمدهاند که در آن میان، یک سوم از این کودکان متعلق به مادران سیزده تا نوزده سال هستند. مطالعه روی 2999 زوج آمریکایی نشان میدهد که همزیستهای بدون ازدواج، روابط عاطفی ضعیفتری با والدین خود دارند و احساس خوشبختی در میان آنان نسبت به کسانی که ازدواج کردهاند، کمتر است. همچنین در این کتاب درباره وضعیت کودکان متولد شده از والدین بدون ازدواج آمده است که این کودکان از خلاقیت و پیشرفت تحصیلی کمتری برخوردارند و حتی پس از کنترل تفاوتهای جمعیت شناختی و اقتصادی؛ یعنی تأمین زندگی اینگونه کودکان و ایجاد شرایط زندگی برابر با کودکان متولد شده از مادران ازدواج کرده، در نتیجه مطالعه، تغییری به وجود نیامده است. مطالعات نشان میدهد که شرایط ناپایدار همزیستی بدون ازدواج، وضعیت مالی، روانی و حتی جسمی زنان و کودکان، در مقایسه با زنان و کودکان در خانوادههای شکل گرفته با ازدواج، مطلوب نیست. با توجه به مجموعه مشکلات موجود در همزیستی بدون ازدواج، طی دهها سال گذشته در غرب، در بسیاری از کشورهای غربی، پارلمانها اقدام به وضع قوانینی در ارتباط با این سبک از زندگی نموده و تلاش کردهاند که شرایط آن را به شرایط ازدواج نزدیک سازند. در برخی کشورها مانند آمریکا، برخی مجامع حقوقی به همزیستهای بدون ازدواج پیشنهاد میکنند که با یکدیگر در آغاز زندگی، قرار دادی منعقد سازند و در آن، تمامی شرایط دلخواه خود را معیّن کنند. تمامی تلاشها متوجه یافتن راه حل برای زدودن و یا کاهش آثار نامطلوب این زندگی ناپایدار از زندگی زنان و کودکان است. جالب توجه اینکه نهایت تلاشها آن است که شرایط این زندگی به مانند شرایط ازدواج گردد. در مقایسه میان همزیستی بدون ازدواج غربی با ازدواج موقت، این امتیاز را در ازدواج موقت مییابیم که از ابتدا قرار دادی مشخص میان زوجین وجود دارد و زن و مرد، در ضمن عقد نیز میتوانند کلیه شرایط مورد نظر خود را مطرح سازند که موجب التزام شرعی و قانونی طرفین، به آن شرایط میگردد؛ اما با وجود این امتیاز، مشکل ناپایداری و تزلزل و احساس نا امنی و نگرانی از فروپاشی زندگی، همچنان باقی است؛ به ویژه اگر ازدواج موقت به عنوان جایگزین ازدواج دائم برگزیده شود. بدیهی است که تنوع طلبی در زندگی مشترک، لذت جویی و گریز از مسئولیت از انگیزههای گزینش ازدواج موقت و ناپایدار به جای ازدواج دائم، برای آن دسته از افرادی است که امکان انتخاب ازدواج دائم و پایه گذاری زندگی پایدار را دارند. تجربه چند دهه غرب در تحولات خانواده، ما را بر آن میدارد که با تحولات خانواده در ایران برخورد جدی داشته به مطالعه و تهیه آمار و یافتن راه حل و وضع قوانین لازم دراینباره بپردازیم تا راه طی شدهای را که میدانیم چه موانع و مشکلاتی در آن است و به کجا ختم میشود، باز نپیماییم. در حاشیه: 1 ـ بررسی ویژگیها و پیامدهای همزیستی بدون ازدواج در غرب و مقایسه آن با ازدواج موقت، میتواند در برنامه ریزی و هدایت اجتماعیِ روابط جنسی در شرایط امروز مؤثر باشد. کشور ما میتواند با توجه به پیامدهای مثبت و منفی این پدیده در غرب، راههای مناسبِ تعدیل و تنظیم روابط جنسی را به ویژه از طریق ازدواج موقت به اجرا گذارد. 2 ـ از تفاوتهای اساسی میان ازدواج موقت و همزیستی بدون ازدواج ، جنبه روانی و آثار روحی ازدواج موقت است. ازدواج موقت در اسلام، واقعاً ازدواج و همسری است و زن و شوهر یکدیگر را همسر خویش میدانند؛ هر چند این همسری، موقت و دارای محدودیتِ زمانی است، اما بسیاری از آثار و احکام ازدواج دائم را دارد؛ از جمله: لزوم تعیین مهریه، لزوم رعایت عدّه در صورت پایان زمان ازدواج یا بذل مدّت و موارد دیگر. 3 ـ در صورت نفی فرزند از سوی پدر در ازدواج موقت، چنین نیست که پدر آزاد و رها باشد، بلکه اگر دلایلی اقامه شود که مرد عمداً و با علم به اینکه فرزند متعلّق به اوست، وی را منسوب به خویش ندانسته و انتساب او را انکار نماید، در این صورت سخن او پذیرفته نیست ر . ک:امام خمینی، تحریر الوسیله ج 2،کتاب النکاح، احکام ازدواج موقت. و فرزند منسوب به اوست و باید سرپرستی و قیمومت و تأمین نفقه وی را بر عهده بگیرد. 4 ـ آنچه در غرب به عنوان همزیستی بدون ازدواج رایج است، تهدیدی جدی برای خانواده میباشد، چرا که در سنین جوانی و مناسبترین سالهای تشکیل زندگی، مردان و زنان به جای قبول تعهدات ازدواج و تشکیل خانواده، به همزیستی بدون ازدواج روی میآورند؛ از این رو سنّ تشکیل خانواده و فرزند داری افزایش زیادی یافته است و اصولاً رغبت چندانی به تشکیل خانواده، وجود ندارند. بنابراین سزاوار است کارشناسان و برنامهریزان کشور به این مسئله مهم توجه نمایند که سیاستها و برنامهریزیها بایستی به گونهای باشد که ازدواج موقت، جایگزین و تهدیدی برای ازدواج دائم و خانواده محسوب نگردد؛ بلکه همواره در حاشیه ازدواج دائم و در راستای رفع کمبودهای خاص و موردی مطرح گردد