سازمانهای غیردولتی، آسیبها و بایستهها
آرشیو
چکیده
اگر بتوان میان اهمیت یک موضوع و میزان انعکاس آن در رسانهها و مطبوعات رابطه مستقیمی را فرض کرد، یکی از موضوعات مهم در حوزه مسایل زنان، موضوع سازمانهای غیردولتی یا NGOهاست (اگرچه قلمرو سازمانهای غیردولتی اختصاصی به زنان ندارد و موضوعات دیگری را نیز در بر میگیرد ولی موضوع زنان یکی از مهمترین دغدغههای سازمانهای غیردولتی است مخصوصاً در کشور ما که طرح آن در مطبوعات در ماههای اخیر رشد چشمگیری داشته است. در این مقاله به بایدها و نبایدهای این حوزه بیشتر پرداخته می شود.متن
اگر بتوان میان اهمیت یک موضوع و میزان انعکاس آن در رسانهها و مطبوعات رابطه مستقیمی را فرض کرد، یکی از موضوعات مهم در حوزه مسایل زنان، موضوع سازمانهای غیردولتی یا NGOهاست (اگرچه قلمرو سازمانهای غیردولتی اختصاصی به زنان ندارد و موضوعات دیگری را نیز در بر میگیرد ولی موضوع زنان یکی از مهمترین دغدغههای سازمانهای غیردولتی است مخصوصاً در کشور ما که طرح آن در مطبوعات در ماههای اخیر رشد چشمگیری داشته است.) تأکید رئیس مرکز امور مشارکت بر توسعه و حمایت از سازمانهای غیردولتی، اظهارات نماینده ایران مبنی بر این که در سالهای گذشته بسیاری از سازمانهای غیردولتی برای دفاع از حقوق زنان تأسیس شدهاند، روزنامه شرق 20/12/1382. قرار دادن تبصرهای در بودجه سال 83 برای توسعه کمی و کیفی سازمانهای غیردولتی زنان روزنامه جام جم، 3/11/1382. اعلام پذیرش 126 طرح از سوی 113 سازمان غیردولتی زنان توسط مرکز امور مشارکت زنان انتخاب، 29/3/82 اعلام حمایت از سازمانهای غیردولتی توسط وزارت کشور یاس نو، 25/9/82 واگذاری کانونهای فرهنگی ـ اجتماعی زنان به سازمانهای غیردولتی و اعطاء مجوز به دستگاههای دولتی برای انعقاد قرارداد با سازمانهای غیردولتی... تنها بخش کوچکی است از آن چه مطبوعات درخصوص سازمانهای غیردولتی منتشر کردهاند مجموعه این گزارشها مبیّن آن است که دغدغهای جدی در برخی دستگاههای دولتی بهوجود آمده است که نسبت به تقویت سازمانهای غیر دولتی و به ویژه سازمانهای غیر دولتی زنان اهتمام ورزند. در یک نگاه کلی میتوان به سه دستگاه حمایتگر سازمانهای غیر دولتی در ایران اشاره کرد: 1 ـ مرکز امور مشارکت زنان که بعد از خرداد 76 از «دفتر امور زنان نهاد ریاست جمهوری» به «مرکز امور مشارکت زنان» تبدیل وضعیت یافت آنچه از این تغییر نام بهدست میآید آن است که دغدغه مشارکت زنان جدیترین دغدغه این نهاد دولتی است و البته تبلور مشارکت زنان در سازمانهای غیر دولتی است. مروری بر کارنامه عملی این نهاد دولتی از سال 76 تا کنون نیز گواه آن است که بخش مهمی از سازمانهای غیر دولتی زنان توسط این نهاد تأسیس و یا حمایت شدهاند. 2. وزارت کشور: نقش وزارت کشور در توسعه سازمانهای غیر دولتی صرف نظر از حمایتهای مالی، در اعطاء مجوز به سازمانهای غیر دولتی برجسته میشود گو اینکه در حال حاضر وزارت کشور و سازمان ملی جوانان در اعطاء مجوز و ثبت سازمانهای غیر دولتی مباشرت دارند. 3. سازمان ملی جوانان: سازمان ملی جوانان یکی از فعالترین حمایتگرهای سازمانهای غیر دولتی (جوانان، زنان و...) است و حجم سازمانهایی که در سالهای اخیر از این سازمان مجوز و یا حمایت مالی دریافت کردهاند به نحو چشمگیری رشد داشته است. البته در کنار سه نهاد و دستگاه فوق، برخی وزارت خانه گسترش سازمانهای غیر دولتی را وجهه همت قرار دادهاند، از این دستهاند کانونهای علمی و فرهنگی و سازمانهای غیر دولتی که توسط وزارت علوم، تحقیقات و فناوری حمایت میشوند و همچنین سازمانهای غیردولتی دانش آموزی که توسط سازمان دانشآموزی وزارت آموزش و پرورش حمایت میشوند. دغدغه حمایت و تأسیس سازمانهای غیر دولتی زنان به دستگاههای دولتی و داخلی محدود نمیشود، و از برخی نهادهای بینالمللی نیز نام برده میشود که آنها نیز اهداف و برنامههای خود را در قالب توسعه سازمانهای غیر دولتی دنبال میکنند. از مهمترین این نهادها به سازمان ملل متحد و برخی نهادهای وابسته به آن از قبیل یونسکو، اشاره میشود. برخی منابع از مداخله برخی بنیادهای خاص از قبیل بنیاد فورد، برنامه و توسعه هلند و USA / AID در برنامههای توانمندسازی سازمانهای غیر دولتی خبر میدهند. دکتر سهراب رزاقی، روزنامه وقایعاتفاقیه، 9/3/1383. در کنار اخبار پی در پی مبنی بر حمایت از تأسیس و توسعه سازمانهای غیر دولتی برخی گزارشات نیز حکایت از موفقیتآمیز بودن این تلاشها دارد. تا ابتدای سال 76 تعداد سازمانهای غیردولتی دارای مجوز 67 سازمان است که این تعداد در سال 79 به 248 سازمان رسید. روزنامه شرق، 17/4/83 و در سال 80 تعداد سازمان غیر دولتی ویژه زنان اعم از ثبت شده و ثبت نشده 591 سازمان گزارش شده است. همان در کنار افزایش کمی سازمانهای غیردولتی تغییر عمدهای نیز در جهتگیریهای این سازمانها مشاهده میشود، اگر پیش از این بخش قابل توجهی از سازمانهای غیردولتی متشکل از سازمانهای خیریهای بود، به تدریج اکثریت سازمانهای غیردولتی را NGOهای فرهنگی تشکیل میدهند و این در حالی است که کمترین زمینه فعالیت به موضوعات مذهبی اختصاص دارد. همان اگر بتوان به برخی حدسها و شنیدهها مبنی بر این که در حدود 000/5 سازمان غیردولتی در ایران وجود دارد اعتماد کرد تأملی هرچند اجمالی در ماهیّت و کارکردهای سازمانهای غیردولتی و نقش گروههای مذهبی و بایستههای رفتاری آنان ضروری مینماید. در تعریف سازمانهای غیر دولتی گفته شده است: یک تجمع مستقل، غیر دولتی ـ غیر انتفاعی و داوطلبانه از مردم که پیرامون یک نیاز اجتماعی مشترک گرد آمده است و از سوی کسانی که ادعای خدمت به ایشان را دارد قابل محاسبه و نظارت باشد: در این تعریف چهار ویژگی مشخص دیده میشود: 1. داوطلبانه بودن 2. غیردولتی بودن 3. غیر انتفاعی بودن 4. مسئول بودن در قبال نیازهای اجتماعی یا گروههای اجتماعی خاص. مطیع، ناهید، موقعیت سازمانهای غیر دولتی زنان در ایران، در مجموعه زن و فرهنگ، نشر نی، ص 449. طبیعی است سازمانهای غیر دولتی مانند بسیاری از نهادهای دنیای مدرن طرفداران و منتقدانی دارد، سازمانهای غیردولتی مانند بسیاری از نهادهای دنیای مدرن در کنار نهاد دولت، پارلمان، مطبوعات و رسانهها... از ویژگیهای دنیای مدرن هستند که مخالفان و موافقانی دارد اگرچه هستند کسانی که معتقدند تمامی نهادهای دنیای مدرن به نوعی در خدمت سرمایهداری، امپریالیزم و سکولاریزم هستند و یا سودای هواپرستی و انانیت انسان مدرن را در سر دارند و باید به آنها به دیده شک و تردید نگریست. دیدگاه مخالفان NGOها برای بیان دیدگاه مخالفان سازمانهای غیردولتی به مقاله امپریالیسم و تشکلهای غیردولتی در آمریکای لاتین پتراس، جیمز، امپریالیسم و تشکلهای غیردولتی در آمریکای لاتین ترجمه ع. منصوران، جنس دوم، شماره 9. اشاره میشود که نویسنده معتقد است، توسعه سازمانهای غیردولتی محصول نگاه طبعه حاکم نولیبرال در ایالات متحده است که نگران خیزش اعتراضات لایههای پائینی بر علیه نظام سرمایهداری بودند، نولیبرالها با تقویت و توسعه سازمانهای غیردولتی تلاش کردند تا موج ناآرامیها در کشورهای آمریکای لاتین را کنترل کنند. آن چه که نویسنده تلاش میکند تا در نقد سازمانهای غیردولتی بیان کند به ماهیت وجهت حرکت سازمانهای دولتی مربوط میشود. سازمانهای غیردولتی (در آمریکای لاتین که مورد بحث نویسنده است) ماهیتاً جنبشهای وارداتی هستند: «آنها از دولتهای آن سوی دریاها بودجه میگیرند و یا به عنوان مقاطعهکاران خرد، کنار دولتهای محلی کار میکنند بنابراین اِن جی اُها آشکارا ـ با عوامل دولتی در منطقه و یا آن سوی دریاها همدستی میکنند.» همان اما جهت حرکت و فعالیت سازمانهای غیردولتی نیز ـ از دید پتراس ـ منطبق با نیازهای بومی مردم نیست، «بلکه بنا به نیاز وامدهندگان فراسوی دریاها شکل میگیرد.» همان دیدگاه موافقان NGOها مدافعان تشکلهای غیر دولتی وجود این سازمانها و نهادها را در راستای تحقق جامعه مدنی ارزیابی میکنند، گسترش سازمانهای غیر دولتی در کنار اقتصاد بازار آزاد، خصوصی سازی، دموکراسی و اطلاع رسانی از جمله ابزار پنجگانه توسعه محسوب میشوند. مهمترین ویژگی سازمانهای غیر دولتی ماهیت مردمی آنهاست و این سازمانهای غیر دولتی جایگاهی رفیع نزد مردم دارند و از سویی میتوانند به برخی نیازها و دغدغههای جامعه که دولتها توانایی و یا انگیزه پرداختن به آنها را ندارند، پاسخ گویند و از سوی دیگر واسطه میان خواست و اراده عمومی جامعه و حاکمیت باشند. صرفنظر از آنچه که موافقان و مخالفان سازمانهای غیر دولتی بیان میکنند، میتوان فرض کرد ـ البته با نگاهی خوشبینانه ـ که سازمانهای غیر دولتی، ماهیتاً خنثی هستند و ارزیابی آنها در گرو کارآمدی از یک سوی و در ناحیه جهت و هدف آنها از سوی دیگر است. بدیهی است در کشور ما مانند بسیاری از کشورهای دیگر وجود تشکلها، انجمنها، و گروههایی که با ماهیتی غیرانتفاعی فعالیت میکنند سابقهای دراز دارد. وجود صندوقهای قرضالحسنه، بنیادهای خیریه، هیئات مذهبی از مصادیق بارز این تشکلها هستند که عمدتاً امروزه در عداد سازمانهای غیر دولتی محسوب نمیشوند. البته برخی از این تشکلها با ثبت خود تلاش کردهاند که به عنوان سازمان غیر دولتی مورد پذیرش قرار گیرند. امّا این مهم از سوی نهادهای حمایتگر سازمانهای غیر دولتی چندان جدی گرفته نشده است. این نکته خود گویای آن است که مفهوم سازمانهای غیر دولتی ناخودآگاه مولفههایی را در درون خود دارد که بر تشکلهای بومی و مذهبی ایران صدق نمیکند. پس ارزیابی آن چه به عنوان سازمانهای غیر دولتی در ایران وجود دارد هم به ایضاح مولفههای مفهومی آن کمک میکند و هم داوری دربارهی موضع موافقان و مخالفان سازمانهای غیر دولتی را مقدور میسازد و در نهایت این که راهکارهایی هرچند ابتدایی را فرا روی دستاندرکاران و دلسوزان قرار میدهد. این ارزیابی در محورهای زیر صورت میگیرد: 1 ـ دامنه و موضوع، 2 ـ حمایتگر، 3 ـ عملکرد سازمانهای غیردولتی دامنه و موضوع: دامنه و موضوع مورد تعلق خاطر و همچنین فعالیت سازمانهای غیر دولتی بسیار متنوع است، در یک تقسیمبندی کلی این فعالیتها به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی، خیریهای و تخصصی ـ صنفی تقسیم میشود، آنچه که در فعالیتهای سازمانهای غیر دولتی در این چند سال شاهد هستیم تغییر معنادار دامنه فعالیت این سازمانهاست. بنابر گزارش معاونت امور اجتماعی و توسعه مشارکتهای مرکز امور مشارکت زنان طی سال 76 تا 79 سازمانهای غیر دولتی زنان به موضوع فعالیت فرهنگی ـ اجتماعی 8/3 برابر با موضوع فعالیّت خیریهای 4/3 برابر، با موضوع تخصصی و صنفی 3 برابر رشد را نشان میدهد. کمالی، فاطمه، صعود ناگهانی، روزنامه شرق، 17/4/1383. این در حالی است که رشد سازمانهای غیر دولتی در زمینه فرهنگی و اجتماعی در سال 80 دو برابر رشد این سازمانها در زمینه خیریهای بوده است و از 140 سازمان غیر دولتی ایجاد شده در سال 81 نیز 90 سازمان در زمینه فرهنگی اجتماعی و 23 سازمان در فعالیتهای خیریهای مشارکت دارند. همان اگر بپذیریم که تنوع و دامنه فعالیت سازمانهای غیر دولتی نسبت مستقیمی با نیازهای عمومی جامعه دارد، توجیه تنوع و تغییرات دامنه فعالیت سازمانهای غیر دولتی قابل تأمل خواهد بود. در حالیکه در کشورهای توسعه یافته عمده سازمانهای غیردولتی در زمینههای خیریهای و مددکاری اجتماعی فعالیت دارند، در جامعهی ما با وجود مشکلات فراوان اقتصادی و معیشتی، سازمانهای غیر دولتی با زمینه فعالیت فرهنگی و اجتماعی در حال گسترش هستند. عمدهترین موضوعی که در زمینه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در دستور کار سازمانهای غیر دولتی قرار دارد، موضوعاتی از قبیل حقوق بشر، حقوق کودکان، حقوق زنان، جوانان و محیط زیست است، که سیاستها و اهداف و برنامههای سازمانهای غیر دولتی در این زمینهها از مجموع سیاست، اهداف و برنامههای سازمان ملل و یونسکو فراتر نمیرود. اگرچه نگاهی هرچند اجمالی به کارکرد این سازمانها در داخل کشور گویای آن است که برخی اسامی و موضوعات در واقع پوششی هستند برای فعالیتهای اصلیتر، به عنوان مثال اکثر سازمانهای غیر دولتی که در زمینه محیط زیست فعالیت میکنند، دغدغه اصلی آنها پرداختن به مسئله زنان و جنسیت است. این مسئله اختصاصی به داخل ایران ندارد، در کنفرانسی که اخیراً در کشور استرالیا برگزار شده بود. اگرچه موضوع اعلام شده به برخی میهمانان، اختصاص به مسایل زیست محیطی داشت، امّا مسئله زن و جنسیت به عنوان مسئله محوری این کنفرانس مورد بحث قرار گرفته است. عدم توجه یا کمرنگ شدن توجه سازمانهای غیر دولتی و نهادهای حمایتگر این سازمانها به برخی موضوعاتی که از مصادیق بارز نیازهای اجتماعی جامعه ما هستند سئوال برانگیز است اگر بپذیریم ازدواج در سنین بالا، وجود مخاصمات درون خانوادگی اعم از اختلافات میان والدین و فرزندان و همسران، افزایش ناهنجاریهای رفتاری و اخلاقی در جامعه، افزایش مشکلات اقتصادی تأثیرگذار بر حوزه فرهنگ و اجتماع و خانواده... از جمله مشکلات و مسایل عمده جامعه هستند جای این سئوال وجود دارد که سهم این موضوعات در مجموعه سازمانهای غیر دولتی چه مقدار است و نهادهای حمایتگر چه حمایت جدی از طرح این موضوعات در سازمانهای غیر دولتی به عمل آوردهاند. دغدغه حفظ محیط زیست در عین اینکه دغدغه مهم و محترمی است از دغدغه طلاق، فرار دختران از خانه، بالا رفتن سن ازدواج، مجرد ماندن مادامالعمر شمار زیادی از دختران مهمتر نمینماید، گو این که زمینه برای مشارکت مردمی در این قبیل موضوعات فراهمتر از موضوع محیط زیست است که حضور حاکمیت و دولتها در آن نقش مهمتری بازی میکند. تأمل در آن چه گذشت این گمانه را تقویت میکند که موضوعات مورد تعلق خاطر برخی سازمانهای غیر دولتی کمتر با نیازهای عمومی جامعه ما مطابقت دارد و گویا این موضوعات بیشتر از ناحیه برخی نهادهای برخوردار از قدرت و ثروت به بدنه سازمانهای غیر دولتی تزریق میشود. طبیعی است که راهکارها و فعالیتهای این سازمانها هم با اقتضائات فرهنگی و اجتماعی ما سازگار نباشد. 2. حمایتگرها: همانگونه که از نام سازمانهای غیر دولتی و همچنین تعریف آن برمیآید، اینگونه سازمانها باید مستقل از دولتها (و همچنین قدرتها) باشند این استقلال، عدم وابستگی در امور مالی و جهتگیریهای رفتاری شامل میشود. به تعبیر دیگر اینگونه سازمانها نهادهای غیر انتفاعی محسوب میشوند که با حق عضویت اعضاء یا برخی فعالیتهای اقتصادی حاشیهای تأمین میشوند. طبیعی است از آن جا که سازمانهای غیردولتی نهادهای غیرانتفاعی و هزینهبر هستند رشد و توسعه طبیعی آنها را در کشورهای توسعهیافته میتوان انتظار داشت، اما آن چه در صحنه جهانی و کشورهای توسعه نیافته اتفاق میافتد عملاً چیزی غیر از این را تداعی میکند در حالی که کشورهای جنگزدهای مانند افغانستان و عراق از نبود حداقلهای معیشتی رنج میبرند، گسترش قارچگونه سازمانهای غیردولتی در این کشورها با حمایت قدرتهای خارجی ادامه دارد. در کشور ما نیز دغدغه جدی از سوی برخی دستگاههای عمدتاً وابسته به دولت در تأسیس و گسترش سازمانهای غیردولتی وجود دارد، البته میتوان نوعی جهتگیری خاص را در موضوعات و همچنین گروههایی که از این حمایتها برخوردار میشوند، ملاحظه کرد. در کنار این، اشتراک منافع برخی نهادها و سازمانهای خارجی با این دسته از دستگاههای دولتی امری نیست که چندان مخفی باشد. امّا آن چه که به عنوان یک سئوال ممکن است مطرح شود این است که چه عامل و یا عواملی منشأ ایجاد این دغدغه در نهادهای حمایتگر برای ایجاد و تقویت سازمانهای غیردولتی شده است به نظر میرسد دو عامل مهم در این راستا قابل بررسی باشد، اگرچه نمیتوان وجود عوامل دیگر را نفی کرد: الف) اقتصاد: در کشوری مانند ایران به دلیل تصدیگری دولت در بخش اقتصاد و اتکاء حیات اقتصادی کشور به نفت، زمینههای برخورداری افراد و گروهایی خاص از امتیازات ویژه اقتصادی و رانتهای دولتی وجود دارد. اگرچه دغدغهای عمومی در بدنه حاکمیت به وجود آمده است که به تدریج از تصدیگری دولت در اقتصاد کاسته شود و بخش خصوصی رونق بگیرد اما این سیاست عملاً باعث تشدید رانتخواری و سوء استفادههای مالی شده است. در کنار برخی دستگاههای دولتی، برخی شرکتهای خصوصی و نیمهخصوصی با امتیازات انحصاری ایجاد شدهاند که ضررهای اقتصادی را به بودجه عمومی تحمیل و سود آن را به حسابهای خصوصی واریز میکنند. یکی از قالبهایی که برای این امر مورد استفاده قرار میگیرد. قالب سازمانهای دولتی است. الزام برخی نهادهای دولتی به عقد قرارداد با سازمانهای غیردولتی در کنار استقبال جوانان جویای اشتغال از تأسیس سازمانهای غیردولتی با اهداف انتفاعی و اقتصادی این گمانه را تقویت میکند که برخی سازمانهای غیردولتی، نه تنها دولتی هستند، بلکه انتفاعی و سودآور نیز هستند. ب) سیاسی: در برخی کشورها به دلیل برخی ملاحظات سیاسی و وجود دستگاههای نظارتی و افکار عمومی، امکان اظهارنظرهای تند و افراطی و همچنین فعالیتهای رادیکال و برانداز مستلزم هزینههای بالایی است که پرداختن به آنها را برای صاحبان چنین اندیشههایی عملاً غیرممکن میسازد. این هزینهها در پارهای اوقات به قدری سنگین است که حتی احزاب شناسنامهدار نیز از آن اجتناب میکنند. سازمانهای غیردولتی با برچسب مردمی بودن بالاتر پتانسیل را برای این گونه اظهارنظرها و انجام این قبیل فعالیتها دارا هستند. این سازمانها از یک سو از نظارت و تعهد کمتری برخوردار هستند و از سوی دیگر علیالقاعده باید بیانگر دغدغههای عموم جامعه درخصوص مسایل عام اجتماعی باشند، به این ترتیب سازمانهای غیردولتی در عمل نقش احزاب سیاسی تندرو و گاه برانداز را بازی میکنند. به عنوان مثال در سال 1380 بعد از آن که دولت لایحه الحاق جمهوری اسلامی ایران را به مجلس شورای اسلامی فرستاد، جلسات کارشناسی متعددی درخصوص بررسی جوانب الحاق ایران به این کنوانسیون برگزار شد، این جلسات عمدتاً از سوی سازمانهای غیردولتی برگزار میشد که مسئولین برخی نهادهای دولتی از اعضای هیئت امنای آن محسوب میشدند. به دلیل جو عمومی که عمدتاً بر علیه الحاق ایران به کنوانسیون وجود داشت این مدیران ترجیح میدادند از ورود مستقیم به عرصه حمایت از کنوانسیون خودداری کنند و به جای آن این دغدغه را از طریق سازمانهای غیردولتی پیگیری کنند. 3. عملکرد سازمانهای غیردولتی: طبیعی است که به دلیل نوپا بودن سازمانهای غیردولتی از یک سو و ماهیّت عمدتاً سیاسی این سازمانهایی که عمدتاً در قالب بیانیهها و اظهارنظرها صورت میگیرد ارزیابی عملکرد سازمانهای غیردولتی در ایران بیشتر از طریق همین اعلام مواضع صورت میگیرد. امّا آن چه در این مقاله بیشتر مورد توجه است مکانیزم عمل این سازمانها است که در آن اصل بر تکثیر سازمانهای غیردولتی است. باتوجه به این که هر سازمان دولتی یک تریبون محسوب میشود تکثیر غیرواقعی این سازمانها بسیار معنادار است، در برخی از جلساتی که ادعا میشود بیش از 70 سازمان غیردولتی حضور دارند، جمعیت حاضر کمتر از پنجاه نفر برآورد میشود. امّا آن چه امروز برای نیروهای اصولگرا به خصوص خواهران مؤمن و متدین قابل توجه است، توجه به ظرفیّتهای ویژه سازمانهای غیردولتی برای مشارکت و حضور سیاسی اجتماعی است به رغم وجود برخی دغدغهها در قبال کارکرد این سازمانها در داخل کشور نباید از ماهیّت دوپهلوی این سازمانها غفلت کرد، حضور در عرصه سازمانهای غیردولتی یعنی گرفتن یک تریبون برای خود و گرفتن یک تریبون از دست رقیب. واقعیت آن است که بسیاری از سازمانهای غیردولتی از خلأ تئوریک رنج میبرند و تلاش میکنند با اهرم فشار تبلیغات پروژههای خود را پیش ببرند در چنین فضایی توجه صرف به مباحث نظری و تئوریک و غفلت از اهرمهای فشار عملاً به انزوای نیروهای اصولگرا خواهد انجامید. این نوشته را با کلامی از مقام معظم رهبری به پایان میبریم. «به خواهران پیشنهاد میکنم که در ایجاد سازمانهای اسلامی زنان بکوشند تا جوانب گوناگون حقوق و مسائل و مشکلات زن را بررسی و رسیدگی نمایند.» روزنامه جمهوری اسلامی، 5/2/1360