رویکردی جامعه شناختی بر بنیاد گرایی یا افراط گرایی در ادیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی آن است تا در ابتدا ریشه های بنیادگرایی و چگونگی شکل گیری آن را در غرب و جهان مسیحیت دنبال کند و این که چه عواملی باعث شد تا چنین برداشی از دین در جهان اسلام نیز علی الخصوص بعد از فروپاشی کمونیسم مطرح شود. همچنین اندیشه های متفکران مسلمان و غیر مسلمان دربارة بنیادگرایی اسلامی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. در این مقاله بنیان های فکری «بنیاد گرایی اسلامی» مورد بررسی قرار می گیرد. در حقیقت سوال اصلی آن است که بنیاد گرایی اسلامی چیست؟ و دارای چه مولفه ها و گزاره هایی است؟ بنابر فرضیه، بنیاد گرایی اسلامی به عنوان یک ایدئولوژی دارای مولفه ها، گزاره ها و بنیان های فکری – سیاسی خاصی استکه آن را از سایر ایدئولوژی های قرن بیستم همچون لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیو نالیسم و مانند آن جدا می کند. بنیاد گرایی اسلامی به رغم تعدد و تنوع اش در عرصه نظر و عمل در دنیای اسلام، بنیان های فکری و سیاسی مشترکی دارد که عبارتند از: پیوند میان دین و سیاست، لزوم بازگشت به اصول و مبنای دین اسلام، برقراری حکومت اسلامی، عمل گرایی و داشتن برنامه و راهبرد عملی برای گذار از وضع نامطلوب غیر اسلامی به وضع مطلوب اسلامی. بر این اساس بنیاد گرایی اسلامی تغییری جدید و مغایر با قرائت مدرنیته از روابط میان انسانها، خداوند و جامعه ارائه می دهد.