مطالب مرتبط با کلیدواژه

برنامه ریزی زراعی


۱.

XML تعیین برنامه ی زراعی استان فارس با استفاده از رهیافت برنامه ریزی مطلوبیت-کارا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان فارس برنامه ریزی زراعی برنامه ریزی مطلوبیت-کارا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۲ تعداد دانلود : ۵۱۵
برنامه ریزی برای بهره­برداری مطلوب از منابع و عوامل تولید در مدیریت کشاورزی اهمیت ویژه­یی دارد. کشاورزی فعالیتی است هم راه با مخاطره و نبود حتمیت، و لازم است که در تعیین و ارزیابی برنامه های ­زراعی به این موضوع توجه شود. در مطالعه ی حاضر، طرح های زراعی برای استان فارس با استفاده از روش برنامه ریزی مطلوبیت-کارا تعیین شد. نتایج نشان داد که در تمام سطوح خطرگریزی، گندم در الگوی کشت مدل وجود دارد. سطح زیرکشت چغندرقند با افزایش مقدار خطرگریزی کاهش و گوجه فرنگی در نهایت از الگوی کشت مدل حذف می شود. افزون برآن، در هیچ سطحی از خطرگریزی پیاز وارد الگوی کشت مدل نگردید. نتایج دلالت بر آن دارد که دخالت دولت می تواند منجر به کاهش خطر تولید و در نتیجه افزایش سطح زیرکشت محصول خاصی (مانند گندم) شود. بنابراین، هدفمند کردن دخالت های دولت و عمل به نحوی که هزینه ی چونین سیاست هایی کم تر و منافع اجتماعی آن بیش تر شود، ضروری به نظر می رسد.
۲.

برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع تولید کشاورزی در شرایط عدم قطعیت؛ کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی زراعی بهینه سازی تخصیص منابع عدم قطعیت و برنامه ریزی آرمانی فازی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای اقتصادی
  3. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای کشاورزی و کاربری اراضی برنامه ریزی و توسعه ناحیه ای
تعداد بازدید : ۱۸۹۱ تعداد دانلود : ۸۱۸
نادقیق بودن و عدم قطعیت از جمله جوانب اجتناب ناپذیر در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های زراعی است. لحاظ نمودن عدم قطعیت در بهینه سازی برنامه ریزی محصول و مدیریت منابع آب و خاک، طی سال های اخیر به کمک انواع مدل ها و رهیافت های برنامه ریزی ریاضی فازی میسر شده است. تحقیق حاضر به معرفی و کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی (FGP) در بهینه سازی الگوی کشت و برنامه ریزی کاربری اراضی زراعی در شرایط عدم قطعیت در منطقه روستایی براآن شمالی در شرق شهر اصفهان می پردازد. برای این منظور معیارهایچندگانه حداکثرسازی سطح زیرکشت، سود خالص و فرصت های اشتغال در قالب اهداف فازی و کاهش هزینه ها و جلوگیری از فشار بر منابع آب (بصورت ماهانه) در کنار محدودیت های ماهانه نیروی کار و تناوب زراعی نیز در قالب محدودیت های فازی در تدوین مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند.علاوه بررهیافت FGPبعنوان مدل اصلی تحقیق، مدل های GP و LP دیگری نیز تدوین و همگی به کمک نرم افزار LINDO حل گردیدند. تحلیل کمی نتایج حاصل، بیانگر برتری رهیافت FGP بر دیگر مدل ها به لحاظ دستیابی همزمان به اهداف و همچنین کاهش هزینه ها و مصرف منابع آب نسبت به الگوی کشت فعلی، با وجود مجموع سطح زیرکشت تقریباً برابر در این دو الگو می باشد که نشان دهنده بهینه نبودن وضعیت موجود بهره برداری از منابع آب و خاکدر منطقه مورد مطالعهاست.ترکیب کشت محصولات در الگوی FGP با حذف جو، برنج، ذرت دانه ای و پیاز، کاهش سطح زیرکشت یونجه و افزایش سطح زیرکشت گندم و سیب زمینی نسبت به الگوی فعلی به گونه ای تغییر کرده است که مجموع سطح زیرکشت این دو الگو تقریباً مساوی می باشد. .
۳.

ارائه مدل تصمیم یار جهت بررسی پیشران های مؤثر بر تولید بسنده محصولات کشاورزی (مورد مطالعه: جنوب استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی زراعی پیشرانه های تصمیم گیری پویایی سیستم جنوب بلوچستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۷
برنامه ریزی زراعی و به تبع آن تولیدات کشاورزی، متأثر از سازه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی مختلفی است؛ سازه هایی که همواره به صورت پویا با یکدیگر در کنش و تعامل اند. عموماً ذینفعان بخش کشاورزی (مدیران و بهره برداران) به دلیل گستردگی موضوعات مرتبط با فضای «برنامه ریزی»، «تولید» و حتی «بازار مصرف» این تعاملات را درک نمی کنند. عدم درک تعاملات میان سازه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی منجر به چالش های فراوان در بسندگی تولید محصولات می شود. چالش هایی که موجب نوسان قیمت محصولات زراعی در طول یک دوره مشخص، کاهش ناگهانی سطح زیر کشت محصولات و افول سطح معیشتی کشاورزان در دراز مدت شده است. این پژوهش برای رفع چالش ذکر شده، مدلی پویا در خصوص کمک به تصمیمات ذینفعان بخش کشاورزی در فرآیند برنامه ریزی زراعی ارائه می نماید. مدل ذکر شده در این پژوهش که از آن به عنوان «مدل تصمیم یار» یاد می شود، به دنبال درک پیچیدگی فضای برنامه ریزی زراعی در منطقه جنوب سیستان و بلوچستان است. این مدل شامل مجموعه ای از عوامل وابسته و پیشران در برنامه زراعی منطقه می باشد که به دنبال درک بازخورد های تصمیمات ذینفعان بخش کشاورزی و مدل سازی و در نهایت شبیه سازی رفتار آن ها بدست آمده است. برای بررسی بازخورد تصمیمات در یک مدل تصمیم یار از چارچوب DPSIR و سپس نرم افزار VENSIM استفاده شده است. به طوری که در ابتدا به کمک چارچوب DPSIR پیشران های مؤثر بر برنامه زراعی منطقه دسته بندی و سپس به کمک نرم افزار VENSIM مدل سازی و سناریوهای مختلف تولید شبیه سازی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد، سیاست گذاران می توانند با تمرکز بر مؤلفه های ایجاد کننده فشار (مستخرج از چارچوب DPSIR) که عمدتاً از نوع مولفه های معیشتی هستند، شرایط ایجاد تولید بسنده در منطقه مورد مطالعه را فراهم نمایند. به عبارت دیگر، می توان از طریق کنترل عوامل کلیدی همچون کاهش آسیب پذیری معیشت کشاورز در برابر نوسان قیمت به بهبود و تداوم تولید محصولات (پیاز و گوجه فرنگی) در منطقه کمک نمود. روند طی شده جهت انتخاب یک برنامه ریزی در این منطقه را می توان به عنوان چارچوبی برای ایجاد یک برنامه زراعی در سایر مناطق کشور نیز مورد استفاده قرار داد.