طنز اخلاقی یا هجو اخلاق؛ درنگی بر اخلاق الاشراف عبید زاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معمای معکوس ساختنِ فضایل اخلاقی در کتاب اخلاق اشراف، مسأله اصلیِ مقاله پیش رو است. با هدف رفع ابهام از انگیزه مصنّف و ضمن روش تحلیلِ متنی و اسنادی، نتیجه تحقیق نشان می دهد: عبید زاکانی از کاوش در ماهیت نظری اخلاق امتناع کرده و در عوض با توصیف آن چه به نام اخلاق هست، کاربردی نارس را به اخلاقیات مرسومِ زمانه اش نسبت داده؛ که در انتهای این مسیر، با انگیزه طنزنگاری یا هجویه سرایی، اخلاق مختار خود را تجویز کرده است. در واقع، آن چه عبید به عنوان ناکارآمدیِ فضایل مشهور در کتب اخلاقی و افواه عمومی روایت کرده است، صرف نظر از این که تبارشناسی اخلاق، یا طغیان فرهنگی- طبقاتی، یا طریقت رندی، یا نهیب به بی عملی باشد یا خیر، به تقریبْ چالشی است برای فایده و پیامد منتسب به اخلاق. در مقام تنقیح و بازنویسی این مشی کنایی و در جهت پذیرش زیست اخلاقی در عالم معاصر، که ثمره عملی این تحقیق است، به نظر می رسد راهکاری بدیل، با تلفیقی از دو رویکرد عمل گرایانه و فضیلت گرایانه، جبرانی خواهد بود برای اخلاقیات کم رمق در تقریر عبید.