توسعه اقتصادی به مثابه پارادایم قدرت در دوره های اندیشه ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
53 - 76
حوزههای تخصصی:
توسعه، فرآیندی برای دستیابی به وضعیت مطلوب است که کشورها با تدوین و پیگیری سیاست های مشخصی آن را دنبال می کنند. از سوی دیگر، چنین مفاهیمی عمدتا ماحصل برنامه ها و سیاست های بیرونی و تجویزی است که برای تقویت بنیه کشورهای ضعیف از سوی قدرت های بزرگ و کشورهای توسعه یافته ارائه شده است. تحقیق حاضر با اتخاذ رویکرد ژئوپلیتیکی و با بهره گیری از دوره های اندیشه «ژئوپلیتیک تمدنی»، «ژئوپلیتیک طبیعت گرا» و «ژئوپلیتیک ایدئولوژیک» مورد نظر جان اگینو، به واکاوی سیر تحول مفهومی توسعه و توسعه اقتصادی می پردازد. از این رو، تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که ماهیت مفهوم توسعه و توسعه اقتصای با توجه به دوران اندیشه ژئوپلیتیکی چیست؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به توجه به ماهیت مسئله مورد بررسی، کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های تحقیق با بررسی مفهوم و ماهیت توسعه و توسعه اقتصادی در سه کلان دوره اندیشه ی ژئوپلیتیکی، نشان می دهد که توسعه با قرائت های مختلف، به عنوان گفتمان یا پارادایمی از قدرت، از سوی قدرت های مرکز به کشورهای ضعیف اقتصادی و سیاسی تجویز می شده است. در چنین برخوردی و برای توجیه و پیشرفت سیاست های قدرت، از کشورهای ضعیف ذیل عناوین «بربر»، «عقب مانده»؛ «توسعه نیافته»؛ «جهان سوم»؛ «در حال توسعه»؛ «جنوب»؛ «غیرمتمدن» و ... یاد شده است. همچنین در یک مدل روابط ژئوپلیتیکی مرکز پیرامون، سیاست های قدرت طلبانه مرکز زیر عنوان توسعه و مشتقات آن در کشورهای ضعیف دنبال شده و آنان را در موقعیّت تابع و وابسته و استثمار شده قرار داده است.