بررسی شکاف دینی و پیامدهای آن در راهبرد امنیتی رژیم اسراییل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۷
137 - 160
حوزههای تخصصی:
صهیونیسم، یعنی بنیان هویّت رژیم اسراییل، کامیابی خود را در هم آمیختگی عناصر قومیّت گرایی، مغایرت های فرهنگی و هویّت ملی واحد تعریف کرده است. در جامعه ای همچون جامعه اسراییلی که واجد فراوانی هویتی متعددی است و مؤلفه های قومیتی، نژادی، مذهبی و زبانی پررنگی در آن وجود دارد، تعارضات هویتی و اجتماعی، مجال بروز بسیاری یافته است که اغلب این نوع تعارض ها و مناقشه ها با ترکیبی از هویت طلبی و امنیت طلبی شکل گرفته اند. در این میان وجود تعلقات ایدئولوژیک که شکل دهنده باورهای درونی در چارچوب فکری عقیدتی و تعصب آمیز می باشد، بسترهای ایجاد شکاف های اجتماعی عمیق و به ویژه شکاف دینی را فراهم ساخته و فضایی جهت تهدید امنیت این رژیم را پدید آورده است. این مقاله با بهره گیری از مکتب کپنهاگ و با رویکردی توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که شکاف دینی چه پیامدهایی در راهبرد امنیتی رژیم اسراییل داشته است؟ مطابق یافته های این پژوهش، گسترش شکاف های اجتماعی و به ویژه شکاف-های دینی، شکاف سیاسی را در پی داشته و متعاقب آن، جامعه اسراییلی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی هستی این رژیم، با بحران واگرایی و هویتی روبرو شده تا جایی که انسجام اجتماعی و اتحاد آن را با چالش مواجه ساخته است؛ در این میان با حاکم بودن نگرش متصلب و انعطاف ناپذیر صهیونیستی و نیز با عمیق تر شدن شکاف های ایجاد شده در جامعه، هویت و امنیت اجتماعی مورد تهدید قرار گرفته و هسته اساسی بحران هویت و ناامنی را شکل داده است. بر اساس راهبرد امنیتی رژیم اسراییل، حاکمان این رژیم که بقا و موجودیت خود را دچار بحران و چالش می بینند، برای مقابله با این بحران ها به امنیتی سازی تهدیدها پرداخته اند که با ادامه این وضعیت و تدوام یک رابطه ستیزه جویانه در اسراییل، افق روشنی برای تغییر و تحول در ساختار رژیم اسراییل قابل تصور نخواهد بود.