تأملی در چرخش سه وجهیِ مناسبات قدرت سیاسی در مکه (بازه زمانیِ پیش از ظهور اسلام تا رحلت رسول خدا(ص))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
49 - 78
حوزههای تخصصی:
در شکل گیری هر رویداد تاریخی یا پدیده اجتماعی متعلق به جامعه انسانی، مجموعه ای از عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، روانی، زیستی و فرهنگی مؤثر هستند. ظهور اسلام در شهر مکه سرآغاز تغییر در نظام سیاسی و اجتماعی دوره جاهلیت برآورد شده و اسلام تولد تفکر و اندیشه ای بود که با استقرار آن در س اختار نظام قبیله ای، تحولی اساسی را در جامعه در پی داشت. هدف اصلی این پژوهش تأملی در چرخش سه وجهیِ مناسبات قدرت سیاسی در مکه است. به منظور تحقق چنین مطالعه ای و با مبنا قرار دادن نظریه گی روشه، براساس روشی تاریخی-تحلیلی، سؤال اساسی آن است که آیا نقش عوامل، شرایط و کارگزاران درگیر در مناسبات قدرت مکه در بازه زمانیِ پیش از ظهور اسلام تا رحلت رسول خدا(ص) بر چرخش از پیران سالاری به پدرسالاری و بالعکس، منشا اثر بوده است؟ و نحوه این اثرگذاری چگونه بوده است؟ در همین راستا فرضیه پژوهش آن است که مثلث عوامل، شرایط و کارگزاران تغییر در ساختار اداره عربستان وقت حد فاصل پیران سالاری و پدرسالاری، حرکتی آونگی داشته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در دوره ای که پدرسالار اقتدار کافی نداشت، شیوخ تیره های قدرتمند نقش مؤثری در تصمیم گیری های سیاسی قریش و بطون وابسته ایفا کرده و سیادت سیدسالاری پررنگ تر می شد. عمل به سنت های قبیله و اعتراف قبایل، خصوصاْ شیوخ آنها به قدرت، منزلت و شرف پدرسالار، سیادت پدرسالار را مشروعیت می بخشید. چنان که در مورد قصی، عبدمناف، هاشم و عبدالمطلب به وضوح دیده می شد. فرامین و دستورات آنها مورد تبعیت قرار می گرفت و برخی از رسوم ابداعی آنان چون سنت برای قبیله محفوظ ماند و بعد از مرگ پدرسالار نیز اجرا می شد. با این وجود، سیادت پدرسالار در مکه پایدار نماند و با ضعف پدرسالار، زمینه برای قدرت گیری دوباره خاندان ها و نظام شیوخیت فراهم شد.