بررسی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی دانشجویان دختر به فضاهای تعاملی: مطالعه موردی محوطه کافه - رستوران های مجتمع تجاری رویال
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی یکی از مفاهیم کلیدی در مطالعات روان شناسی محیطی و جغرافیای انسانی است که به پیوندهای عاطفی، اجتماعی و عملکردی افراد با مکان ها اشاره دارد. فضاهای عمومی شهری، به ویژه مکان هایی که بستری برای تعاملات اجتماعی و تجربه های مشترک فراهم می کنند، می توانند موجب تقویت این دلبستگی شوند. محوطه کافه - رستوران مجتمع تجاری رویال سعادت آباد یکی از این فضاهاست که به دلیل ویژگی های خاص خود، مورد توجه دانشجویان دختر قرار گرفته و به مکانی برای تجمع، تعامل و گذران اوقات فراغت تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی دانشجویان دختر به این فضا انجام شده است و می کوشد تا تأثیر ویژگی های کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و فردی را بر میزان این دلبستگی تبیین کند. روش تحقیق این مطالعه ترکیبی از روش های کیفی و کمی است. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۰ دانشجوی دختر که به طور مستمر از این محوطه کافه - رستوران استفاده می کردند، انجام شد و تحلیل محتوای آن ها به شناسایی مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر دلبستگی مکانی منجر گردید. سپس، با طراحی پرسشنامه ای بر اساس یافته های کیفی، اطلاعات ۲۰۰ دانشجو گردآوری شد. داده های به دست آمده از طریق آمار توصیفی و آزمون های همبستگی و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت تا میزان تأثیر هر یک از عوامل شناسایی شده مشخص شود. نتایج نشان داد که دلبستگی مکانی در این فضا تحت تأثیر ترکیبی از عوامل کالبدی، اجتماعی و تجربی قرار دارد. در میان این عوامل، ویژگی های کالبدی مانند طراحی فضا، نورپردازی و چیدمان، امکان تعاملات اجتماعی، و خاطرات مشترک و تجربه های گذشته بیشترین تأثیر را در ایجاد این دلبستگی داشتند. عامل اجتماعی که شامل حضور گروه های مشابه، احساس راحتی در تعاملات و امکان تجربه ی جمعی بود، به شکل معناداری در تکرار حضور دانشجویان در این مکان نقش داشت. همچنین، تجربه های گذشته و خاطرات مثبت ایجادشده در این فضا موجب افزایش حس تعلق کاربران شد. این یافته ها نشان می دهد که دلبستگی به مکان صرفاً یک واکنش فردی نیست، بلکه نتیجه تعاملات اجتماعی، خاطرات مشترک و کیفیت کالبدی محیط است که در گذر زمان شکل می گیرد.