ارزیابی دو مفهوم شعرشناسی شناختیِ «نقش» و «زمینه» برای تفسیر و خوانش شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
با ظهور شعرشناسی شناختی در دهه های اخیر توجه به رابطه ی زبان و ذهن و تمرکز بر فرایندهای ذهنیِ خوانندگان شعر بسیار بیشتر شده است. در بخشی از این نظریه که اهمیت رابطه ی «نقش» و«زمینه» را در ادراک بشر نشان می هد، پیشنهاد می شود که در تحلیل ادراک انسان از شعر نیز این دو مفهوم که می توانند چگونگی هدایت توجه ذهنی و درنتیجه تصویرسازی یا اثرگذاری شعر بر مخاطب را نشان دهند، به دقت موردمطالعه قرار گیرد. مقاله ی حاضر نخست کوشیده دریافت درستی را از نگاه کلی این نوع از شعرشناسی به دست آورد و سپس با تمرکز بیشتر بر تعریف و کارکردهای نقش و زمینه، نمونه هایی از آن ها را در شعر حافظ ارائه دهد. افزون برآن برمبنای تعریف خاص این نظریه از «تفسیر» و «خوانش» تحلیل نمونه های شعر حافظ به دو شکل خرد و کلان انجام شده. در تحلیل خرد تمرکز بر توضیح چگونگی جزئیات کارکرد نقش و زمینه در یک بیت یا یک غزل است؛ اما در تحلیل کلان با دریافت مفهوم بنیادینی که از این گونه تحلیل های خرد حاصل آمده، گستره ی وسیع تری از دیوان بدین ترتیب موردمطالعه قرار گرفته که نخست الگوی اصلی نقش و زمینه در بیت های نمونه و سپس در یک غزل تصادفی با مطلع «یارم چو قدح به دست گیرد» تشریح شده است. این روش به طریقی عینی به استخراج مفهوم بنیادی «تجلی» در آن غزل منجر شده و سپس اهمیت این مفهوم در اندیشه ی حافظ با یافتن مصداق های دیگر در سراسر دیوان تأیید شده است. مجموعه ی این مباحث، تحلیل ها و نتایج نشان می دهد که باوجود برخی ضعف ها و کاستی های احتمالی به ویژه در تشخیص مصادیق، دو مفهوم نقش و زمینه در مطالعه ی خرد و کلان می تواند به نتایج قابل توجهی در زمینه ی تشخیص ساختارهای بلاغی و تفسیر و خوانش شعر حافظ و سایر اشعار فارسی منجر شود.