مطالب مرتبط با کلیدواژه

مطالعات علمی فرش


۱.

تحلیل شیوه دسته بندی و انتساب فرش ها به جغرافیای بافت کاشان در مطالعات علمی غرب (1901- 1926م)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۲
 از دغدغه های فرش پژوهان غربی، در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم میلادی، تبیین الگوهای شناختیِ فنی و زیباشناختی، برای دسته بندی و انتساب فرش های ایرانی به یک جغرافیای بافت مشخص بوده است و ازآنجاکه داده ها در این دوره، عموماً با اتکا به فرش های موزه ای و روش کتابخانه ای و نه پیمایشی به دست آمده بود، شناختی دقیق از تنوع طرح، نقش و شیوه های بافت و تولید فرش های ایرانی وجود نداشت؛ بنابراین دسته بندی، تاریخ گذاری و انتساب فرش ها به یک حوزه فرش بافی، با معیارهایی گاه نادرست صورت می گرفت. ازجمله حوزه های فرش بافی که در مطالعات غربیان در سال های 1901 1926م به سبب ناآگاهی نادیده گرفته شده یا انتساب ها به آن نادرست بوده، کاشان است. هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل شیوه دسته بندی و انتساب فرش ها به جغرافیای بافت کاشان از 1901 1926م در مطالعات علمی غربی است. نگارندگان کوشیده اند به این پرسش پاسخ دهند که فرش شناسان غربی چه شیوه هایی را برای دسته بندی و انتساب فرش ها به کاشان در این بازه زمانی به کار گرفته اند؟ پژوهش با رویکرد تاریخی و به شیوه تحلیل کیفی با اتکا به داده های کتابخانه ای و اسناد دست اول، با ابزار فیش برداری به انجام رسیده و تقریباً به همه نمونه های در دسترس در بازه زمانی 1901 1926م مراجعه شده است. نتایج نشان می دهد که فقدان الگوهای شناختی از جغرافیای گسترده فرش ایران، سبب شده بود که فرش شناسان در مطالعات اولیه، شناختی دقیق از جغرافیای بافت کاشان نداشته باشند و فرش های نوباف (قاجاری و پهلوی) و عتیقه (صفوی) را که امروزه در انتساب آن ها به کاشان تردیدی وجود ندارد، به دیگر مناطق منتسب کنند. حتی در دسته بندی هایی که نخستین فرش پژوهان از جغرافیای بافت فرش ایران ارائه کرده اند، نام کاشان به عنوان منطقه فرش باف غایب است؛ اما در فاصله سال های 1910 تا 1920، مطالعات و به تبع آن شناخت درباره فرش کاشان گسترش می یابد و با برگزاری نمایشگاه شیکاگو 1926، نام کاشان به عنوان شهری برجسته در جغرافیای فرش ایران که برخی از برجسته ترین فرش های صفوی در آن بافته شده است، تثبیت می شود.